به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در روزگاری نهچندان دور، مدرسه جایی بود برای آموختن، برای کشف دنیا، برای رشد. امروز اما در سنندج، چندین دانشآموز از کلاس درس مستقیم به کابوس شکنجه روانی و جسمی پرتاب شدند. معلم، همان که قرار بود پدر دوم باشد، دست دراز کرده و حبس کرده و شلاق زده. این، صرفاً یک فاجعه محلی نیست؛ نشانهای است از بحرانی عمیقتر، بحرانی در قلب نظام آموزشوپرورش.
دیروز، شهرری. خبری دیگر. تعرض معلم به چندین کودک دانشآموز. کودکانی که هنوز هویت جنسیتیشان به درستی شکل نگرفته، باید با داغی از جنس تحقیر و آزار وارد بزرگسالی شوند. در هر دو حادثه، تشابه نگرانکنندهای وجود دارد: خشونت، معلمان آسیبدیده، و نهادهایی که وظیفه نظارت دارند اما فقط تماشا میکنند یا دیر می رسند!
آیا معلمان ما در سلامت روانی کاملاند؟ چه کسی این را بررسی میکند؟ آموزشوپرورش بهجای ارزیابیهای دورهای سلامت روان معلمان، تنها در مراسم آغاز سال تحصیلی از «معلمان فرهیخته» سخن میگوید. اما وقتی معلمی درون کلاس به شکنجهگر تبدیل میشود، این وزارتخانه کجاست؟
حتی یک دستورالعمل شفاف برای پایش سلامت روان معلمان وجود ندارد. هیچ نظام ارزیابی دقیقی برای تشخیص افسردگی، خشم فروخورده، یا اختلالات رفتاری در میان معلمان در دست نیست. معلمی که ماههاست با فشار اقتصادی، فرسودگی شغلی و نادیدهگرفتهشدن توسط سیستم دستوپنجه نرم میکند، روزی در کلاس منفجر میشود؛ قربانیاش کودکانند.
وظیفه رسیدگی به سلامت روان جامعه با کیست؟ بیتردید وزارت بهداشت. اما روان جامعهای که در آن فقر، بیکاری، بیعدالتی و اضطراب نهادینه شده، قربانی اصلی سکوت این وزارتخانه است. مراکز مشاوره روانی در مدارس انگشتشمارند. روانشناس مستقر در مدارس؟ شوخی نکنیم! درمانهای روانی یا بسیار گراناند یا اساساً در دسترس نیستند.
در شرایطی که خشونت خانگی، اعتیاد، اضطراب اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی روزبهروز شدت میگیرد، سلامت روان جامعه به حال خود رها شده. در فقدان حمایت ساختاری، معلم آسیبدیده به دانشآموز آسیب میزند. چرخهای معیوب که هر روز تکرار میشود.
آموزشوپرورش موظف است ارزیابی روانی دورهای، عملی و تخصصی برای تمام معلمان طراحی و اجرا کند. ارزیابیای که نه صوری باشد و نه فقط در زمان استخدام.
وزارت بهداشت باید خدمات رواندرمانی رایگان یا کمهزینه برای معلمان و حتی خانوادههای آنها در نظر بگیرد.
حضور روانشناس در هر مدرسه باید به یک الزام قانونی بدل شود، نه یک پیشنهاد لوکس.
رسانهها باید گزارشهای تحقیقی درباره وضعیت روانی معلمان و دانشآموزان منتشر کنند.
ما با یک بحران اخلاقی و اجتماعی مواجهیم، نه فقط یک رویداد موردی. تا زمانی که سلامت روانی معلمان جدی گرفته نشود، «شکنجه» در کلاس و «تعرض» در مدرسه فقط تیتر خبر نیست، بخشی از واقعیت روزمره خواهد ماند.
اخبار تاپ حوادث