در طول تاریخ، قدرتهای بزرگ اغلب کشورهای کوچکتر را در راستای تجدید آرایشهای استراتژیک معامله کردهاند. امروز هم شاید شاهد لحظهای مشابه باشیم. تعجیل دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ در اوکراین، درباره صلح نیست؛ بلکه درباره تغییر موقعیت غرب برای چیزی است که او مبارزه ژئوپلیتیکی واقعی قرن بیست و یکم میداند: مبارزه با چین.
خوسانبای کاتیبجانوف استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک در تارنمای تحلیلی خبری ژئوپولیتیکس (thegeopolitics) مینویسد:
کاتیبجانوف مینویسد: «این منطق توضیح میدهد که چرا ترامپ برای حل و فصل جنگ در اوکراین عجله دارد، حتی اگر به معنای تحمیل امتیازهای دردناک به کییف باشد. او اروپا را بیش از حد پرت و بیش از حد درگیر مبارزه با مسکو میبیند، در حالی که از نظر او، پکن خطر واقعی بلندمدت است. ترامپ با پایان دادن سریع به جنگ، امیدوار است توجه ناتو را از روسیه به سمت پکن تغییر دهد و اروپا را مجبور کند با دستور کار استراتژیک گستردهتر او همسو شود.»
استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک مینویسد: اما این یک محاسبه خطرناک است. دلیل کمی وجود دارد که باور کنیم پوتین، پس از به دست آوردن آنچه در اوکراین میخواهد ناگهان از چین فاصله بگیرد. واقعیت این است که مشارکت روسیه با پکن نه تنها ناشی از ضرورت، بلکه ناشی از خصومت مشترک نسبت به نظم تحت رهبری غرب است. ژس حتی اگر ترامپ یک پیروزی آسان در اوکراین را به پوتین هدیه کند، برای شکستن پیوندهایی که مسکو و پکن را به هم متصل میکند کافی نخواهد بود.