از زمان روی کار آمدن دولت دوم «دونالد ترامپ» و حضور افرادی ضدایرانی همچون «مارکو روبیو» بهعنوان وزیر امور خارجه در کابینه ترامپ، سوالات بسیاری درباره نحوه تعامل یا تقابل ترامپ با جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است.
به گزارش ایسنا، ترامپ که در طول دولت اول خود و در سال ۲۰۱۸ بهطور یکجانبه از توافق برجام خارج شد، یکی از عوامل اصلی کارزار فشار حداکثری علیه ایران و شهروندان آن است.
اما او در طول کارزار انتخاباتی خود همواره اعلام کرده که «آغازگر جنگهای تازه نیست» بلکه «خاتمه دهنده جنگهای کنونی است». از طرفی، او از حضور افراد بیشتر ضدایرانی از جمله «جان بولتون»، «مایک پامپئو» و «برایان هوک» در کابینه خود جلوگیری کرده است. هرچند به باور کارشناسان، تقابل ترامپ با افراد مذکور، در انتقادات آنها از شخص ترامپ ریشه دارد.
در همین راستا، «جان مرشایمر» متفکر برجسته روابط بینالملل و استاد دانشگاه شیکاگو و یکی از کارشناسان مطرح در حوزه واقعگرایی در روابط بینالملل، در گفتوگویی به چشم انداز نحوه عملکرد ترامپ در قبال ایران و ادعاهای رژیم صهیونیستی و دولتمردان حامی آن درباره «ضعیف بودن» ایران پرداخت.
او در ابتدای گفتوگوی خود گفت: «منافع عمیق و ملی آمریکا در خاموش کردن جنگهای اسرائیل و جلوگیری از ایجاد جنگی تازه است. چه بایدن و چه ترامپ، هر ۲ باید به نفع منافع ملی آمریکا اقدام میکردند و ترامپ فرصت توقف جنگ غزه را داشت.»
متفکر برجسته روابط بینالملل با اشاره به خواست رژیم صهیونیستی و سران آن، از جمله «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر این رژیم که از سال ۱۹۹۶ «رویای نابود کردن ایران» را دارد، اظهار داشت: «همه تندروها در آمریکا و اسرائیل خواهان نابودی ایران و زیرساختهای آن، از جمله تأسیسات هستهای آن هستند، اما ترامپ تأکید کرده که بهدنبال جنگی تازه نیست و تصور هرگونه اشتیاق از سوی او برای آغاز جنگی علیه ایران دشوار است. واقعیت این است که او مسئول دولت آمریکاست و به باور من، شاید در شرایط خیلی دشوار وارد جنگی علیه ایران شود. اما فرصتی واقعی وجود دارد که ترامپ مانع جنگ با ایران شود.»
مرشایمر با اشاره به کارزار شکست خورده فشار حداکثری ترامپ علیه ایران تصریح کرد: «احتمالا ترامپ بخواهد با فشار اقتصادی ایران را وادار به پذیرش شروط خود کند. اما درباره موفقیت این سیاست تردیدهای بسیاری وجود دارد، ولی با این رویکرد، جنگی رخ نخواهد داد.»
متفکر برجسته روابط بینالملل در پاسخ به سوالی درباره حضور «محمد جواد ظریف» معاون راهبردی رئیسجمهور ایران در داووس و اظهارات او درباره عدم تضعیف شدن ایران با وجود ضربات وارد شده علیه آن، سخنان ظریف را تصدیق کرد و گفت: «به باور من، همانطور که ایرانیان اذعان کردهاند، آنها ضرباتی را متحمل شدهاند، اما ضعیف نشدهاند. سقوط دولت بشار اسد برای ایران مهم بود. در کوتاه مدت، ایران بابت سوریه ضربه خورده است.»
او تصریح کرد: «اما باید دید که ایران در آینده سوریه چه نقشی را ایفا خواهد کرد. جز این پیروزی کوچک (سقوط دولت سوریه) برای اسرائیل و حامیان آن، حزبالله زنده و قدرتمند باقی مانده است. ادعاهای مطرح شده درباره نابودی حزبالله دروغ است. اسرائیلیها در دهههای اخیر همواره رهبران محور مقاومت را هدف قرار دادند و آنها سریعا جایگزین شدند.»
مرشایمر افزود: «حزبالله یک قدرت غیرقابل انکار است و اینگونه باقی خواهد ماند و در نهایت، مجددا قدرت کامل خود را بازیابی خواهد کرد. حماس نیز زنده و قدرتمند باقی مانده است. علاوهبر این ۲ گروه، اکنونی حوثیها (انصارالله) نیز با قدرتی گسترده در میدان حضور دارند.»
او تصریح کرد: «پس این ادعا درباره تضعیف قدرت ایران بهخاطر ضربات وارد شده به متحدان خود در منطقه، کذب است. ایران بهخاطر سوریه متحمل ضرباتی شده است، اما مسئله جدیای نخواهد بود.»
مرشایمر همچنین با اشاره به ادعای صهیونیستها و بازوهای رسانهای آنها درباره «نابودی همه پدافندهای هوایی ایران توسط اسرائیل» تأکید کرد: «ادعای اسرائیلیها درباره نابودی پدافندهای هوایی ایران و باز بودن فضا برای حمله به همه زیرساختهای ایران، از جمله تأسیسات نفتی و هستهای آن را ذرهای باور نمیکنم.»
او تصریح کرد: «به باور من، حمله اسرائیل صدمه جدیای به پدافندهای هوایی ایران وارد نکرده است. حتی در صورت واقعی بودن این ادعا، نابودی تأسیسات هستهای ایران توسط اسرائیل غیرممکن است. آنها به کمک آمریکاییها نیاز دارند و حتی در صورت دریافت این کمک، احتمال شکست آنها برای نابودی تأسیسات هستهای ایران بالا است.»
مرشایمر تأکید کرد: «پس این خیال که ایران اکنون یک هدف بزرگ و بیدفاع است و میتوان بهراحتی به آن حمله کرد، اشتباه است. از طرفی، اگر جای ایران بودم و اسرائیلیها و آمریکاییها به زیرساختهای من حمله میکردند، علاوه بر ساخت بمب هستهای، همه تأسیسات نفتی منطقه را نابود میکردم تا غرب متوجه شود که در صورت نابودی اقتصاد ایران و ایرانیان، با قطع نفت اقتصاد سراسر جهان نابود خواهد شد. ایران دست بسیار خوبی برای بازی دارد.»
او افزود: «پس شما نباید بهدنبال تقابل با ایران باشید. اسرائیلیها به دنبال تقابل با ایران هستند، اما به عواقب آن فکر نمیکنند.»
این متفکر برجسته روابط بینالملل آمریکا در ادامه گفتوگوی خود در پاسخ به سوالی درباره منطقی بودن ساخت سلاح هستهای توسط ایران بهخاطر «بازدارندگی هستهای» ناشی از آن گفت: «همه قبول دارند که غرب با اقدامات خود، درحال سوق دادن ایران به سوی سلاح هستهای است. اسرائیلیها هم مخفیانه آرزو دارند که ایران چنین اقدامی انجام دهد، تا بهانهای برای حمله گسترده به ایران داشته باشد. دستیابی ایران به سلاح هستهای کاملا تصمیمی منطقی است. به کره شمالی نگاه کنید. داشتن سلاح هستهای بهتر از نداشتن آن است.»
او تأکید کرد: «البته از نظر آمریکاییها، ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. اما از نقطه نظر ایرانیان، داشتن سلاح هستهای، اقدام بسیار موجه و منطقیای است. در ۲ دهه گذشته همواره گفتهام که اگر جای ایرانیان بودم، سلاح هستهای میساختم، اما ایران تصمیمی برای ساخت سلاح هستهای نگرفته و برنامه هستهای خود را صلحآمیز حفظ کرده است.»
او همچنین با اشاره به حمایت مالی صهیونیستها از کارزار انتخاباتی ترامپ و خواست آنها برای «الحاق» کرانه باختری به سرزمینهای اشغالی و ارتباط این خواسته و توافق آتشبس در غزه گفت: «به باور من آتشبس در غزه هیچ ارتباطی به اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل ندارد. به نظر من بین ترامپ و اسرائیلیها نیز هیچ توافقی درباره این مسئله حاصل نشده است. تحولات در غزه یک سوال باز است. ترامپ در وادار کردن نتانیاهو برای پذیرش آتشبس نقش مهمی ایفا کرده است، اما پویایی و ثبات این آتشبس همچنان نامشخص است.»
مرشایمر افزود: «احتمال دارد در دراز مدت ترامپ برای حل مسئله غزه، با نتانیاهو درباره اشغال ارتفاعات جولان یا کرانه باختری توافق کند، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است.»
مرشایمر در ادامه به چشمانداز احتمال عادیسازی روابط کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی پرداخت و افزود: «کشور کلیدی برای عادی سازی روابط با اسرائیل، عربستان سعودی است. ترامپ خواستار عادی سازی روابط ریاض و تلآویو است. مقامات عربستان سعودی اعلام کردهاند که تا پیش از رسیدن به راهکاری مشخص برای حل مسئله فلسطین و درگیری بین فلسطینیان و اسرائیل، خواهان عادی سازی روابط خود با تلآویو نیست. اما پافشاری عربستان روی تشکیل کشور مستقل فلسطین نامشخص است.»
او افزود: «اما آشکار است که نخبگان عربستان سعودی به مسئله فلسطین و فلسطینیان اهمیتی نمیدهند، در صورت دستیابی به توافقی خوب، از فلسطینیان خواهند گذشت، اما مشکل اصلی نخبگان عربستان، فشار داخلی و خواست شهروندان عربستان و دیگر کشورهای عربی برای تشکیل کشور مستقل فلسطین و حمایت آنها از آرمان فلسطین است.»
مرشایمر تصریح کرد: «اما به باور ترامپ و نتانیاهو، آنها میتوانند از این فرصت به نفع خود استفاده کنند و با ارائه وعدهای دروغین درباره تشکیل کشور مستقل فلسطین در آینده، به توافقی با عربستان سعودی برسند. اما حتی در صورت عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل، مسائل کنونی درباره حماس، حزبالله، کرانه باختری، سوریه یا ایران را حل نمیکند.»
او همچنین با اشاره به خواست «غیرمنطقی» ترامپ برای تصرف پاناما گفت: «به باور ترامپ او برای تصرف پاناما به اقدامی نظامی نیاز ندارد. هرچند منطق پشت استدلالهای او برای تصرف پاناما، همگی باطل و بیهوده هستند. اما او به راحتی میتواند این کار را انجام داد.»