با حضور اسماعیل کارتال در تیم پرسپولیس، مربیان خارجی از ملیتهای مختلف در لیگ برتر ما مشغول به کار شدند، از کارترون سرمربی فرانسوی سپاهان گرفته تا دراگان اسکوچیچ سرمربی کروات تراکتور تبریز که این دو برای قهرمانی با یکدیگر رقابت نزدیکی دارند. موسیمانه از افریقای جنوبی در استقلال حضور دارد، بوژویچ کروات هم در استقلال خوزستان است. البته گاریدو اسپانیایی از پرسپولیس در همین لیگ کنار گذاشته شد!
در فصول گذشته نیز مربیان خارجی دیگر از قطار لیگ ما به دلیل ناکامی کنار رفتهاند. با جلال چراغپور مدرس و کارشناس فوتبال گپ و گفتی در خصوص حضور مربیانی از ملیتهای مختلف در لیگ برتر ما داشتیم که صحبت هایش را در زیر میخوانید
ابتدا باید برخی از ارکان فوتبال را تعریف کنیم تا بتوانیم اسیب شناسی مناسبی انجام بدهیم، ارکان فوتبال که مورد به بحث ما میشود عبارتند از: امکانات، شرایط انسانی و وضعیت روحی و روانی، نقش زیربنایی آموزش و و دانش فوتبال که در مورد مربیان هم باید بگوییم ۴ فاکتور نقش دارند، اول تمرین دهنده خوب، دوم آموزش دهنده خوب، سوم کوچینگ مناسب یعنی اداره خوب بازی، آنالیز دقیق حریف عکس العمل سریع، بازیخوانی و تجربه و چهارم هم اعتماد بازیکنان به مربی.
وقتی ما هر سه مسابقه مربی را بخواهیم عوض کنیم در واقع به مربی فرصت نمیدهیم که بتواند دانش فوتبالش را به بازیکنان منتقل کند، شکل و شیوه تمرینات مورد نظرش را اجرا کند، بازیکنان را خوب بشناسد و بازیکنان به او اعتماد کنند و... در واقع خودمان بهم ریختگی ایجاد میکنیم! در بلبشویی که ایجاد میشود مربی نمیتواند نفس بکشد!
خوب ببیند و خوب بازیکنانش را بشناسد و بازیکن فرصت اعتماد به مربی اش را هم از دست میدهد. مربی هم فرصت تغییر پیدا نمیکند در نتیجه دفاع چپی که اسم نمیبرم در تیمی که اسم نمیبرم همواره پشتش حفره ایجاد میشود! و... وقتی هم مربی بخواهد او را بیرون بگذارد دوستانش در تیم برای تیم بازی نمیکنند و در نتیجه آن اعتماد بازیکن به مربی به وجود نمیآید!
یا مربی بازیکن را تعویض میکند او با زبان بدنش میفهماند که از تعویض ناراضی است تازه این مواردی است که گاهی از دوربینهای تلویزیونی میبینیم باید دید در رختکن و داخل تیم چه خبر است! مثلا وقتی شما یک بازیکن با تجربه را تعویض میکنید رفقایش دیگر برای بازیکن جانشین بازی نمیکنند و حمایت لازم را از او انجام نمیدهند! در نتیجه تعویضها نیز خراب به نظر میرسند و مربی هم خودش ضایع میشود.
تنوع مربیان خارجی برای فوتبال باشگاهی خوب است و ایرادی ندارد، زیرا مربی خارجی وقتی بازیکنی مد نظرش باشد میرود از بازار میخرد. زمانی بازیکنان ما در تیمهای مختلف از اسپانیا و آلمان گرفته تا اتریش بازی میکردند بنابراین حضور مربیان و بازیکنان خارجی هم در فوتبال ما خوب است. یا الان سردار آزمون را لیگ امارات میخرد. فقط در مورد انتخاب سرمربی خارجی برای تیم ملی باید دید که سبک مربیگری آن مربی با فوتبال ملی ما همخوانی دارد یا نه، زیرا در تیم ملی دیگر نمیتوان رفت و از بازار بازیکن خرید.
در مورد شرایط موسیمانه باید بگویم چهره او که در بازی با ملوان از تلویزیون دیدم دیگر بشاش نیست! سهراب بختیاری زاده کنار خط میآمد و با بازیکنان صحبت میکرد یا سر بازیکنان فریاد میکشید. معنای چنین اتفاقاتی این است که موسیمانه از نظر ذهنی تیم استقلال را رها کرده است! وقتی ذهن شما کاری را رها میکند نیاز دارید یا میگویید یک نفر بیاید کمکم! چهره موسیمانه حتی نگران مساوی با ملوان هم نبود! در حالیکه تیمی که در رده دهم یا یازدهم جدول است اگر میخواهد به جمع مدعیان و بالانشینان برسد باید پیروز شود تا شاید بتواند دوباره به لیگ برگردد با مساوی نمیتوان تیم استقلال را به کورس با مدعیان رساند!
از سویی دیگر وقتی تعداد مساویها زیاد شود تبعات و عکس و العمل از سوی هواداران خواهد داشت. پبیش بینی میکنم موسیمانه به سرنوشت گاریدو در پرسپولیس دچار شود! شاید او هم به دربی پایتخت نرسد.
استراماچونی مربی فوق العادهای برای استقلال و حتی فوتبال ما بود. موسیمانه خیلی آش دهن سوزی هم نیست! او تسلط کافی بر تیم و بازیکنان استقلال ندارد ولی استراماچونی اینگونه نبود. اکنون در همه جای دنیا به دنبال مربیانی با رزومه عالی میروند و حتی سوابق دوران بازی اش هم برایشان مهم است، زیرا میگویند مربی که از متن فوتبال آمده باشد به خوبی میتواند تشخیص بدهد که چرا مثلا روزبه چشمی زیاد خطا میکند که دلیلش این است که در پیش بینی ضعیف است ومربی خوب میآید با چشمی تمرینات اختصاصی میگذارد تا شرایطش مطلوبتر شود.