به گزارش اقتصادنیوز، سقوط ناگهانی دولت اسد در سوریه سراسر منطقه را شوکه کرد و عراق را در حالت آمادهباش قرار داده است.
در حالی که سوریه انتقال سیاسی قدرت به شکلی نامطمئن را آغاز میکند؛ انتقالی که سکانداریاش در اختیار محمد البشیر، نخست وزیر موقت و وزرای موقت دولت نجات سابق سوریه است، بازیگران منطقهای، از جمله عراق، به شدت از پیامدهای احتمالی فعل و انفعالهای شام هراس دارند.
در همین راستا، نشریه مدرن دیپلماسی یادداشتی منتشر کرده و اقتصادنیوز آن را به دو بخش تقسیم کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
برای عراق، احیای احتمالی گروه تروریستی داعش در امتداد مرز مشترک این بازیگر با سوریه خطری فوری است، نگرانی که با آسیبپذیری مداوم این کشور در برابر فعالیتهای گروههای رادیکال ترکیب شده است. در این میان خلاء سیاسی حاکم بر سوریه و عدم قطعیتهای سیاسی حاکم بر این کشور نگرانیها را تشدید کرده است، گزارهای که میتواند قدرتهای خارجی را برای بهرهبرداری از این وضعیت حاکم ترغیب کرده و تعادل داخلی شکننده عراق را بیش از این برهم بزند.
سوریه و عراق عمیقاً توسط ساختارهای اقتدارگرای اسد و صدام حسین آسیب دیدهاند؛ دو رهبری که هر میراثی چون ویرانیهای اقتصادی و چندپارگی اجتماعی به جا گذاشتند. اگرچه در ابتدا با تأسیس حزب بعث در دهه 1940 و ایدئولوژی پان عرب مرتبط بدان به هم گره خوردند، اما پس از آن مسیرهایشان به شدت از هم جدا شد که منجر به رقابتهایی شد که مبارزات ملی مربوطه را تشدید کرد.
در دهه 1970، حافظ اسد و صدام حسین به دشمنان سرسختی تبدیل شده بودند. همسویی حافظ اسد با ایران در طول جنگ ایران و عراق 1980-1988، شکاف را عمیقتر کرد، زیرا دمشق به دنبال مقابله با جاهطلبیهای منطقهای صدام حسین بود. حمله ایالات متحده به عراق در سال 2003 و متعاقب آن فروپاشی رژیم صدام، فصل جدیدی را رقم زد که آغازگر شکافهای فرقهای و گسترش جنبش های رادیکال در هر دو کشور بود.
جنگ داخلی سوریه که در سال 2011 آغاز شد، فصل دیگری به تاریخ درهم تنیده دو بازیگر افزود. دولت اسد به شدت به اعضای مقاومت عراقی حامی ایران متکی بود که هزاران جنگجوی آنها نقش مهمی در حفظ قدرت اسد در طول جنگ 14 ساله داشتند. ابومحمد الجولانی، رئیس گروه شورشی حیات تحریر الشام (HTS)، (اکنون خود را احمد الشرع می خواند)، که زمینه را برای سقوط بشار اسد در دسامبر هموار کرد، در یک تغییر چشمگیر به نماد تاریخی که اخیرا رقم خورده تبدیل شده است. جولانی به عنوان یک چهره رادیکال در عراق زیر پرچم القاعده جنگید و در کمپ بوکا ارتش ایالات متحده، کمپی بدنام برای شبکه های شبه نظامی، بازداشت بود.این گزاره ها نشان می دهد که چگونه مسیرهای سوریه و عراق عمیقاً در هم تنیده هستند. از میراث های اقتدارگرای مشترک گرفته تا نقش گروه های فراملی و رهبران شورشی که بر اثر درگیری ها در هر دو کشور شکل گرفته اند، سرنوشت سوریه و عراق همچنان بر یکدیگر تأثیر می گذارد، حتی زمانی که آنها با عواقب پایدار ساختارهای ویرانگر خود دست و پنجه نرم می کنند.
فروپاشی دولت بشار اسد در سوریه نگرانی ها را در عراق تشدید کرده، جایی که مقامات به شدت از خطرات ناشی از بی ثباتی منطقه آگاه هستند. محمد شیاع السودانی، نخست وزیر عراق، در تماس تلفنی اش با رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، همزمان با پیشروی شورشیان به سوی دمشق، بر این نگرانی ها تاکید کرد و گفت: «عراق تماشاگر صرف تحولات سوریه نخواهد بود». او همچنین متعهد شد که عراق "همه تلاش خود را برای حفظ امنیت خود و سوریه انجام خواهد داد" و بر ضرورت حفاظت از عراق در برابر اثرات آبشاری بحران جاری همسایهاش تاکید کرد.برای عراق، خطر بی ثباتی حاصل از تحولات شام بیش از سایر بازیگران منطقه است. وضعیت نابسامان سوریه پس از سرنگونی بشار اسد، شرایط را برای احیای قدرت گروه تروریستی داعش مساعد کرده است، این در حالی است که عراق در برابر خطرات حاصل از هرگونه تهدید در این باره بسیار آسیب پدیر اسا. 600 کیلومتر مرز مشترک عراق با سوریه در طول تاریخ توسط شبه نظامیان به عنوان مجرای نفوذ، قاچاق اسلحه و جابجایی جنگجویان مورد بهره برداری قرار گرفته است. دره رود فرات یک کریدور استراتژیک برای داعش بوده که بارها از بی ثباتی منطقه برای تجدید سازمان و حملات ویرانگر خود استفاده کرده است.
رهبران عراقی دلایل زیادی برای نگرانی دارند. حمله داعش در طول جنگ داخلی سوریه پیامدهای فاجعه باری به دنبال داشت که در این میان می توان به نسل کشی ایزدی ها و سقوط موصل و پیامدهای فاجعه بار حاصل از آن اشاره کرد. امروز، این تهدید محسوس است. فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) ماه ژوئیه هشدار داد که داعش فعالانه در تلاش برای بازسازی توانایی های خود است. علیرغم نوسانات سطوح قدرت در پنج سال گذشته، داعش حضور ثابتی در صحرای بادیه مرکزی سوریه داشته، منطقه ای که همچنان نقطه کانونی نگرانی است. خلاء پس از اسد در سوریه این تهدید را تشدید کرده و به گروههای افراطی فرصتهایی برای سازماندهی مجدد و بهرهبرداری از ساختارهای امنیتی ضعیف داده است.در این میان سرنوشت اردوگاه ها و زندان های کردها در شمال شرق سوریه، مانند الهول، لایه دیگری از پیچیدگی را عریان می کند. این تاسیسات که هزاران عضو خانواده داعش و شبه نظامیان مظنون را در خود جای داده، بمب ساعتی برای رادیکال شدن و ناآرامی است. تلاشهای عراق برای بازگرداندن شهروندانش از این اردوگاهها قابل توجه است، اما بر دامنه منطقهای تهدید داعش و چالشهای عظیم مدیریت پیامدهای سرنگونی دولت اسد تأکید میکند.
در پی سقوط دولت اسد، ارتش ایالات متحده حملات هوایی متعددی را علیه مواضع داعش در سوریه انجام داده که نشان دهنده تهدید مداوم این گروه در شام است. با این حال، هنوز مشخص نیست که دولت ترامپ از چه استراتژی نظامی در این باره ژیروی خواهد کرد و آیا دولت موقت سوریه با ادامه حضور نظامی آمریکا با هدف مقابله با داعش موافقت می کند یا نه.مسائل پیچیده تر، آسیب پذیری داخلی عراق است. در حالی که این کشور گامهایی در محدود کردن فعالیتهای داعش برداشته، پناهگاههای امن دیرینه در بیابانهای دورافتاده انبار همچنان به عنوان مناطق نگرانکننده باقی ماندهاند. علاوه بر این، بیثباتی منطقهای گستردهتر، از جمله تنشهای میان ایالات متحده و ایران که در حملات ضربتی به خاک عراق و سوریه آشکار میشود، جداییناپذیری امنیت عراق از چشمانداز پرآشوب خاورمیانه را برجسته میکند.در این محیط پرمخاطره، رهبری عراق باید یک نبرد چند جبهه ای را دنبال کند: جلوگیری از ظهور مجدد داعش، رسیدگی به آسیب پذیری های داخلی، و کاهش اثرات آبشاری بحران های منطقه ای.