آمریکا بر سر دو راهی 

سید مسعود شهیدی در یادداشتی نوشت؛ یکی از تاجرهای بازار به فرزندش وصیت کرد که اگر  ورشکست شدی ، حتی با قرض کردن ، یک دست کت و شلوار گران قیمت تهیه کن ،  بپوش و به بازار برو  و تاجرهای دیگر را به یک مهمانی گران قیمت و یک شام گرانقیمت دعوت کن . پسر با تعجب پرسید یک ورشکسته چرا باید زیر بار چنین خرج سنگینی برود پدر گفت تنها راهی که شاید از ورشکستگی نجات پیدا کنی و یک کسب و کار عادی پیدا کنی این است که دیگران فکر کنند هنوز ثروتمند هستی .
به نظر می رسد آقای ترامپ در روز تحلیف خود به  همین فرمول  عمل کرده ، بعید است ایشان افول جهانی جایگاه آمریکا در همه ابعاد سیاسی ، اقتصادی اجتماعی را نفهمیده باشد ، او سعی کرد  خود را ابرقدرت جهان نشان دهد ، تهدید  کانادا به ایالت پنجاه و یکم آمریکا ، تهدیددانمارک به مالک شدن جزیره گرینلند  ، تهدید پاناما به مالک شدن کانال پاناما  ، تهدید چین به تعرفه گمرکی پنجاه در صد ، تهدید اروپا به تعرفه گمرکی بیست و پنج درصد  ، تهدید سازمان ملل از طریق خروج از سازمان بهداشت جهانی ، تهدید جامعه جهانی با خروج از توافق آب و هوائی پاریس ، تهدید مکزیک با تبدیل نام خلیج مکزیک به خلیج آمریکا ، تهدید ایران به فشار بیشتر ، تهدید روسیه به تحریم بیشتر ، تهدید جبهه مقاومت به نابودی ، تهدید دانشجویان حامی فلسطین به اخراج از آمریکا ، تهدید دادگاه لاهه به تحریم ....
این نمایش ابر قدرتی که متأسفانه بعضی کشور ها را می ترساند و وادار به باج دهی می کند  در حالی است که آمریکا  بدهکار ترین کشور دنیا است و بدهی هایش هر سال در حال افزایش است ، جایگاه جهانی دلار که پشتوانه اصلی اقتصاد آمریکا است در حال تنزل است ، شکاف طبقاتی به مرحله بحران رسیده و در حال افزایش است و فشار بر طبقه متوسط و ضعیف روز به روز بیشتر می شود ، جامعه  به یک دو قطبی خطرناک و غیر قابل علاج  مبتلا شده  که در حال افزایش  است و حتی احتمال جنگ داخلی وجود دارد ، زیرساخت ها مثل پلها ، تونل ها ، آسمان خراشها ، فرودگاه ها ، سیستم های آب رسانی و برق رسانی عمر مفیدشان طی شده و فرسوده شده اند و بودجه ای برای بازسازی آنها وجود ندارد ،   جمعیت گرسنه به چهل میلیون نفر و بی خانمانهای کارتن خواب به صدها هزار نفر رسیده  ، در سطح بین الملل شکست های بزرگ سیاسی  نظامی در  افغانستان ، عراق ، یمن ، اوکراین ، لبنان و غزه و تسلیم شدن در برابر  شرایط حزب الله و حماس برای آتش بس غیر قابل کتمان است  ، شکست تحریم های حد اکثری علیه ایران  و از همه مهمتر شکست ناوهای هواپیمابر آمریکا از یمن فقیر و جنگ زده و فرار ناوگان جنگی  از مقابل حوثی های پابرهنه ، و ناتوانی دفاع در برابر موشکباران عین الاسد و وعده صادق یک و دو  ، همه ، نشانه های  نزول جایگاه جهانی آمریکا و  هیمنه دولت و ارتش آمریکا است . از سوی دیگر رشد روز افزون قدرت های نوظهور جهان مثل چین ،  روسیه ، هند، ایران ،افریقای جنوبی ، مکزیک و  افول تدریجی  آمریکا از جایگاه اول علمی و اقتصادی دنیا و خروج تدریجی سرمایه از آمریکا به سوی شرق که مواد خام ارزانتر ، سود آوری بیشتر  و ثبات مطمئن تری  دارد ،ایجاد  اتحادیه های بزرگ جهانی مثل شانگهای و بریکس با جمعیتی چند برابر امریکا با هدف مقابله با یکجانبه گرائی آمریکا ، همه علائم پایان دوران  ابرقدرتی آمریکا  است .
در حقیقت آقای ترامپ دارد با غلاف خالی  دنیا را تهدید می کند تا تداوم ابرقدرتی اش را قبول کنند و تسلیم فرمان او بمانند ولی واقعیت این است که دیگر حتی متحدان اصلی آمریکا مثل فرانسه  و انگلستان و کانادا هم حاضر نیستند سلطه سیاسی و اقتصادی آمریکا را تحمل کنند . همه علائم و شاخص های معتبر جهانی نشان می دهند  دوران ابرقدرتی و یکجانبه گرائی آمریکا پایان یافته و دنیا دارد وارد مرحله جدیدی از تاریخ می شود . مرکز ثقل علم ، اقتصاد و سیاست در حال انتقال از غرب به شرق است .
 ترامپ و هم فکرانش  اگر این واقعیت را نپذیرند  و بخواهند ابرقدرتی  را به آمریکا برگردانند  با اقدامات بحران آفرین و هزینه ساز خود ، ورشکستگی و فروپاشی را سرعت خواهند بخشید و آمریکا مثل شوروی سابق  در یک تحول ناگهانی به کشورهای کوچکتر تجزیه خواهد شد ،  اما اگر توهم ابرقدرتی   را کنار بگذارند و  واقع بینانه ، مثل انگلستان در پایان جنگ جهانی دوم عمل کنند که   ورشکستگی و نزول   ابرقدرتی خود را پذیرفت و با کمترین هزینه توانست تبدیل به یک قدرت جهانی شود  ، آنها هم با کمترین هزینه می توانند به عنوان یک قدرت جهانی ، در کنار قدرت های نوظهور  به حیات خود ادامه دهند .
اقدامات کاخ سفید در چهار سال آینده ، معلوم می کند که آنها کدام راه را انتخاب کرده اند ، توهم ابرقدرتی وفروپاشی یا خروج  از توهم ابرقدرتی و تبدیل شدن به یک قدرت جهانی در کنار دیگر قدرت ها .