مهسا مژدهی: روی کار آمدن ترامپ سوالات بسیاری را در مورد اینکه آیا در نهایت مذاکرات ایران و ایالات متحده میتواند به بحرانهای فعلی پایان دهد یا نه ایجاد کرده است. در واشینگتن؛ ترامپ با ارسال فرکانسهای گوناگون سعی دارد تا فضا را غبار آلود جلوه دهد و در تهران مقامات پیششرطهای خود را در مورد مذاکرات احتمالی مطرح کردهاند. اما مساله بزرگ سایه فعال شدن مکانیسم ماشه است که بر سر ایران سنگینی میکند و میتواند وضعیت را در مورد روابط تهران و غرب دشوارتر کند. ایران و غرب زمان زیادی را تا اکتبر ۲۰۲۵ دارد و سامان دادن به وضعیت دشوار و آشفته فعلی نیازمند به تصمیمات جدی و اساسی و فوری خواهد داشت.
در خبرآنلاین با رحمان قهرمانپور کارشناس مسائل بینالملل در مورد احتمال گفتگو میان ایران و ایالات متحده از یک و روند فعلی گفتگوها با اروپا مصاحبه کردهایم:
در ایران دفاع از چنین توافقی کار سختی است/ پیدا کردن نقطه تعادلی که در آن بازی به نفع هر دو طرف باشد کار زمانبری است
*** ترامپ در وضعیتی وارد کاخ سفید شده که ایران و سه کشور اروپایی در حال چانهزنی بر سر اختلافات خود با یکدیگر هستند. آیا به نظر شما همانطور که ایران تمایل نسبی خود را نشان داده؛ ممکن است ترامپ مایل باشد که به چنین گفتگوهایی بپیوندد؟
آنچه واضح است این که شرایط بسیار سخت است. سختیاش به این خاطر است که در آمریکا تصور و باور رایج این است که ایران در موقعیت ضعیفی قرار گرفته و مجبور است که امتیاز بدهد. این مساله به آن معناست که آمریکاییها میخواهند به توافقی برسند که به صورت آشکار و ملموس به نفع آنها باشد. در ایران دفاع از چنین توافقی کار سختی است. چه دولت باشد و چه حاکمیت میخواهد به توافقی دست پیدا کند که برد-برد باشد و بتواند از آن دفاع کند.
اگر بخواهیم از زاویه تخصصیتر نگاه کنیم، از منظر نظریه بازیها در شرایط فعلی به این دلیلی که گفتم، پیدا کردن نقطه تعادلی که در آن بازی به نفع هر دو طرف باشد کار سخت و زمانبری است. این در شرایطی است که ایران و غرب باید قبل از بازگشت مکانیسم ماشه در آبان ۱۴۰۴ یه یک توافق برسند. سال ۱۳۹۲ که روحانی آمد؛ از توافق موقت تا برجام یک سال و نیم طول کشید. آنهم در شرایطی که اوضاع منطقه و جهان بهتر از این بود. اما الان که اوضاع منطقه و شرایط بینالمللی تغییر کرده و زمان هم کمتر است، قاعدتا نسبت به اینکه امکان توافق در ماههای آینده وجود داشته باشد باید محتاط باشیم. به همین خاطر است که همه تحلیلگران این روزها نمیدانند که آیا در عمل توافقی اتفاق خواهد افتاد یا نه.
معماری امنیتی اروپا بهم ریخته/مثل سابق نمیتواند در موضوع مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا میانجیگری کند
*** اروپاییها با مساله مکانیسم ماشه سعی دارند تا تهران را تحت فشار قرار دهند و از همین حالا ایران هم اعلام کرده با فعال شدن چنین مکانیسمی از انپیتی خارج خواهد شد. اما چنین تهدیدی تا چه اندازه جدی است و چه تاثیری بر گفتگوهای ایران و غرب دارد؟
اروپا علاوه بر اینکه معتقد است بعد از ۷ اکتبر ایران ضعیف شده؛ بر سر مساله اوکراین هم با ایران مشکل دارد. آنجا هم از تهران شاکی است و میگوید ایران در جنگ اوکراین از روسیه دفاع کرده. خود اروپا هم در شرایط سختی قرار دارد. الان ترامپ آمده و میگوید بودجه ناتو باید پنج درصد کشورها باشد که منظورش اروپاییهاست. از سوی دیگر میخواهد بر کالاهای اروپایی تعرفه اعمال کند. اروپا که متحد اصلی خود را آمریکا میدانست، نمیداند روابطش با آمریکا به چه سمتی میرود. از آن سو روسیه به اوکراین حمله کرده و معماری امنیتی اروپا بهم ریخته و آنها نیازمند موشک و تجهیزات نظامی هستند.
بنابراین اروپا خودش در وضعیت سخت و دشواری است و مثل سابق نمیتواند در موضوع مذاکرات هستهای میان ایران و آمریکا میانجیگری کند و به تعبیر دیگر الان باید گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. ترامپ اروپا را هم تهدید میکند. مساله ناتو و گرینلند و اوکراین را ببینید، همه اینها برای اروپا مساله است. بنابراین اروپا برخلاف دو دهه گذشته خیلی نمیتواند در مذاکرات اروپا و امریکا نقش مؤثر ایفا کند. خود این موضوع باعث شده ما محتاط باشیم نسبت به اینکه آیا مذاکرات نتیجه میدهد یا نه. تاکنون دو دور مذاکره انجام شده اما معاون وزارت خارجه اعلام کرده که این مذاکره به معنای دیپلماتیک نیست و دستورکار معینی ندارد و گفتگو است. همه اینها نشان میدهد که شرایط در مقایسه با سال ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ بسیار سختتر است.
آمریکا جلوی مکانیسم ماشه را نمیگیرد
*** با توجه به اینکه دولت ترامپ نشانی از اینکه بخواهد ایده فشار حداکثری بر ایران را کنار بگذارد؛ از خود نشان نداده است بهنظر شما او مایل است تا اروپا را به سمت فعال کردن مکانیسم ماشه در صورتی که مذاکرات به نتیجهای نرسند هول دهد؟
دوره قبل هم ترامپ به تنهایی میخواست همه تحریمها را بردارد و اروپا جلوی آن ایستاد. اما الان اروپا حرف مکانیسم ماشه را پیش میکشد و طبیعتا ایالات متحده جلوی آن را نمیگیرد و ابزار چانهزنی در دست ترامپ خواهد بود و از ابزار استفاده خواهد کرد تا جای ممکن به ایران فشار بیاورد. قبلا میگفتیم امریکا پلیس بد و اروپا پلیس خوب است اما حالا هر دو پلیس بد هستند.
ایران یک تهدید استراتژیک برای ناتو و اروپا است
حرفهایی که اخیرا مکرون زده است هم مهم بهنظر میرسد. او گفته ایران یک تهدید استراتژیک برای ناتو و اروپا است. این تهدید استراتژیک معنای مشخصی دارد. سال گذشته در اتحادیه اروپا چندین ماه بحث کردند تا ببینند برای چین چه واژهای را به کار ببرند. آنها نهایتا چین را یک رقیب سیستماتیک دانستند. اما وقتی مکرون میآید و از ایران به عنوان تهدید استراتژیک حرف میزند، یعنی حتما فکر شده و مشاوران و وزارتخارجهاش روی آن فکر کردهاند چون تبعات را میدانند. استفاده از لفظ تهدید استراتژیک یعنی روابط ما در شرایط خیلی بدی قرار دارد. شرایط قبلی عدم قطعیت زیادی دارد. دقیقا نمیدانیم حتی اگر مذاکره شروع شود چه خواهد شد. حتی اروپاییها و آمریکاییها هم چندان علاقهای به مذاکره نشان ندادهاند.
بعید میدانم که حاکمیت بخواهد به طور رسمی کار را دست جواد ظریف بسپارد
*** جوادظریف بابت اینکه به جای عباس عراقچی به داووس رفته تحت فشار زیادی قرار دارد. علت انتخاب او برای شرکت در چنین نشستی چیست؟ آیا نشانههایی از این امر دیده میشود که در داخل کشور ارادهای برای سپردن مساله مذاکرات احتمالی به تیمهای داخلی به جای وزارت خارجه وجود دارد؟
این را نمیدانم که چرا ظریف به داووس فرستاده شده. مذاکرت یک زمانی دست شورای امنیت ملی و زمانی دست وزارت خارجه بوده و این یک مساله پروتکلی است. طبیعتا نمیتواند دست ظریف باشد مگر اینکه توافق خیلی گستردهای شکل گرفته باشد که با توجه به اعتراضات اصولگرایان نسبت به ظریف بعید میدانم که حاکمیت بخواهد به طور رسمی کار را دست جواد ظریف بسپارد. در مورد داووس هم باید بدانیم که اجلاس داووس زمانی مهم بود که بحث جهانی شدن و آزادسازی تجاری و وابستگی متقابل بود. اما بعد از جنگ اوکراین، جهان به سمت بازدارندگی نظامی و ساخت تجهیزات نظامی و... رفت و الان نشستهای اقتصادی خیلی تاثیرگذار نیست. الان بحث روز بحث سپردفاع موشکی آمریکا است.
۳۱۲۳۱۵