خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: جایزه ادبی جلال آل احمد از نظر مبلغ و ارزش مادی، یکی از گرانترین جوایز ادبی کشورماست که از سال ۱۳۸۷ به یاد جلال آل احمد نویسنده و داستاننویس ایرانی برگزار میشود. هدف از برگزاری این رویداد فرهنگی و ادبی معرفی و ارزیابی آثار برتر در عرصه ادبیات داستانی و غیرداستانی فارسی و تشویق نویسندگان ایرانی برای تولید آثار فاخر و تاثیرگذاراست.
جایزه ادبی جلال آل احمد این روزها ۱۷ سالگی خود را پشت سر می گذارد و به نظر می رسد این رویداد باید به بلوغ رسیده باشد، اما چیزی که از برگزاری هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد میتوان درک کرد، این است که گرانترین رویداد ادبی کشور در سالهای اخیر تبدیل به یک رویداد دمدستی و معمولی شده است. گواه این مدعا برگزاری سریع و سیر هفدهمین دوره جایزه جلال به واسطه تغییرات مدیریتی از سطوح بالا یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا خانه کتاب و ادبیات ایران و انتخاب دبیر هیئت علمی این رویداد است.
رخوت در برگزاری جایزه جلال آن هم در شرایطی که این جایزه حائز آیین نامه و چارچوب مشخص است، نشان دهنده بی ایده بودن دولت هاست و این جایزه را با بحران مواجهه کرده است؛ بحرانی که سبب شده طی هشت دوره این جایزه در بخش کتاب های رمان و داستان کوتاه برگزیده ای نداشته باشد. روندی که در این دوره هم شاهد آن بودیم و در بخشهای مستندنگاری، نقد ادبی تنها دو اثر شایسته تقدیر شدند. در حالیکه اینجایزه نقش مهمی را در تقویت نقد ادبی و پژوهش های ادبی ایفا می کند.
یکی از مسائل مهم ایندوره جایزه جلال، نادیدهگرفتن آئیننامه جایزه است. نکتهای که مسعود کوثری دبیرعلمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد در نشست خبری و در بیانیهایندوره با عنوان بازنگری در آئین نامه به آن اشاره و تاکید کرد. به گفته کوثری با توجه به گستردگی نقد ادبی و مستندنگاری، لزوم بازنگری به قوانین این دو بخش به چشم میخورد.
اگرچه قوانین باید در این زمینه بازنگری شوند اما در زمینههای دیگر هم نباید نادیده گرفته شوند برای مثال دو کتاب «دختران قبیله جنگ» نوشته جواد افهمی و «کیمیای کرامت» نوشته محمد رودگر به دلیل انتشار در سال ۱۴۰۲ نباید در فهرست نامزدهای اینجایزه قرار میگرفتند چون بنابر اعلام خانه کتاب و ادبیات تنها آثاری که برای نخستین بار در سال ۱۴۰۳ منتشر شده باشند، میتوانستند در این رویداد شرکت کنند.
یکی از نکاتی که منتقدان روند برگزاری جایزه جلال مطرح میکنند، نحوه داوری است. البته باید توجه داشت با گذشت ۱۷ دوره از برگزاری جایزه جلال هنوز معیار مشخصی برای داوری آثار اعلام نشده و به نظر می رسد اینرویداد گاهی تحت تاثیر روابط سیاسی قرار میگیرد و با تغییر رویکردها و دولتها مخاطبان شاهد سلیقهها و نگاههای حزبی هستند. بدیهی است اینموضوع مسیر داوری را تغییر داده و اثرات منفی را بر معیارهای داوران خواهد داشت. به بیان دیگر باید به برگزارکنندگان هر دوره یادآور شویم دست از نگاه های حزبی و شخصی در داوری جایزه جلال آل احمد بردارید.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، ادبیات را نباید سیاسی کرد. آنچه به نظر میرسد این است که جایزه جلال آل احمد بعد از گذشت ۱۷ دوره نه تنها نیازمند بازنگری در آئین نامه است، بلکه برای اصلاح فرآیندهای برگزاری خود نیز باید تغییر رویه دهد تا به این ترتیب شاهد اثرگذاری بیشترش باشیم.