فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن
در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر
در زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری
فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن
از دام زلف و دانه خال تو در جهان
یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن
دایم به لطف دایه طبع از میان جان
میپرورد به ناز تو را در کنار حسن
گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است
کآب حیات میخورد از جویبار حسن
حافظ طمع برید که بیند نظیر تو
دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن
شرح لغت: ملاحت:نمک داشتن یا شیرین نمکی
۱- حضرت حافظ در بیتهای پنجم تا هفتم میفرماید:
هر دلی که در عالم است، از بند گیسو و دانه خال تو رهایی ندارد و صید جمال تو شد.
* روزگار مرتبا از صمیم قلب و با مهربانی تو را در آغوش زیبایی خدا دادی پرورش میدهد.
* بر اطراف لبان زیبای تو بنفشه است و خط سبزت از آن جهت خرم و با طراوت میباشد که آب نوشین بقا از جویبار بوستان زیبایی تو مینوشد.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
انتخاب تو به حق بهترین انتخاب است. بیش از این طمع کردن به صلاح تو نیست. مطمئن باش از آنچه بدست آوردهای بهتر نخواهی یافت، پس به قول قدما در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. هرچه سریعتر نیت خود را عملی نما و به وسوسههای دیگران توجهی نکن.