به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، آبهای شیرین با وجود این که کمتر از ۱ درصد از سطح زمین را شامل می شوند؛ اما میزبان بیش از ۱۰ درصد از کل گونههای شناختهشده جهان هستند. بر اساس آخرین برآورد جهانی صورت گرفته متاسفانه در حدود یک چهارم گونه های جانوری آبهای شیرین دنیا در خطر انقراض قرار دارند. کشور ایران با وجود اقلیم گرم و خشک، از نظر تنوع زیستی گونههای آب شیرین، بهویژه ماهیان، بسیار غنی و ارزشمند است.
در این خصوص، آرش جولاده رودبار ، پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان در گفت و گو با رکنا گفت: تاکنون حدود 265 گونه ماهی بومی در آبهای شیرین (داخلی) ایران شناسایی شده است که از این میان، 88 گونه بومزاد (انحصاری ایران) هستند و تقریباً 35 درصد از کل گونههای ماهیان کشور را تشکیل میدهند. بر اساس آخرین ارزیابی اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، که همراه با انتشار کتاب ماهیان آب شیرین غرب آسیا به زودی در دسترس قرار خواهد گرفت، نزدیک به نیمی از گونههای بومزاد ایران (41 گونه) در طبقه های "در معرض تهدید" قرار دارند.
وی تاکید کرد: حال آنکه این میزان برای غرب آسیا حدود 40 درصد و میانگین جهانی در حدود 25 درصد است. این آمار بیانگر سطح بالای خطر و چالشی جدی برای حفظ تنوع زیستی کشور ایران است. از میان این 41 گونه در معرض تهدید، 10 گونه در طبقه بهشدت در خطر انقراض"، 18 گونه در طبقه "در خطر انقراض" و 13 گونه در طبقه "آسیبپذیر" جای گرفتهاند. متأسفانه در سالهای اخیر، گورخرماهی پارسی در طبیعت ایران منقرض شده است و اگر اقدامات مؤثری برای حفاظت از 10 گونهای که در طبقه «بهشدت در خطر انقراض» قرار دارند انجام نشود، این گونهها نیز بهزودی در خطر انقراض قرار خواهند گرفت.
آرش جولاده رودبار افزود: این وضعیت نیازمند توجه فوری و برنامههای حفاظتی جامع است تا از دست رفتن این گنجینههای زیستی جلوگیری شود. البته تعداد واقعی انقراض گونههای آب شیرین احتمالاً بیشتر از این میزان باشد. بهدلیل کمبود دامنه پژوهش ها و نظارت بلندمدت بر ماهیان ایران احتمالاً گونههای منقرضشده و توصیفنشده ای وجود داشته اند که برای فهرست قرمز IUCN ارزیابی نشده باشند.
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان اظهار کرد: رشد جمعیت، توسعه شهری و روستایی، آلودگیهای مختلف شامل پسابهای شهری و خانگی و فاضلابهای صنعتی، سدسازی، ورود گونههای مهاجم، گسترش کشاورزی، صید بیرویه، و تغییرات اقلیمی از مهمترین عوامل تهدیدکننده ماهیان بومزاد ایران هستند. با این حال، اگر بخواهیم برای هر یک از این عوامل وزنی تعیین کنیم، گونههای مهاجم، برداشت بیش از حد آب، و سدسازی تأثیر بیشتری در تهدید گونههای بومزاد داشتهاند و نقشی فراتر از انتظار ایفا کردهاند. بهعنوان نمونه، حدود ۲۵ درصد از ماهیان تالاب انزلی غیربومی هستند. همچنین، تالابهای بزرگ و بینالمللی کشور، نظیر هورالعظیم و شادگان، بهطور گسترده توسط ماهیان غیربومی نظیر تیلاپیا و کاراس اشغال شدهاند.
تصاویر گونه های بومزاد و به شدت در خطر انقراض ایران
آرش جولاده رودبار در ادامه تاکید کرد: تالابهای طبیعی داخلی بهعنوان زیستگاههای کلیدی برای گونههای آب شیرین شناخته می شوند و بر اساس دادههای پایش جهانی تالابهای طبیعی (شامل مردابها، باتلاقها، دریاچهها و رودخانهها)، از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ حدود ۳۵ درصد از مساحت تالابها از بین رفته است؛ نرخی که سه برابر سریعتر از کاهش مساحت جنگلها است. این روند در ایران حتی وخیمتر از میانگین جهانی بوده، بهطوری که بسیاری در حال حاضر اغلب تالابهای کشور یا بهطور کامل خشک شدهاند (مانند گاوخونی) یا با کاهش شدید عمق آب روبهرو هستند (مانند تالاب انزلی).
او همچنین افزود: وضعیت رودخانههای ایران نیز بهطور چشمگیری نگرانکننده است. در حال حاضر، به نحوی که در حال حاضر هیچ رودخانه دائمی با طول بیش از ۳۰۰ کیلومتر وجود ندارد که در تمام مسیر خود جریان آزاد داشته باشد. ساخت سدهای متعدد، این رودخانهها را به زیستگاههایی تکهتکه و جدا افتاده تبدیل کرده و اکوسیستمهای طبیعی آنها را بهشدت مختل کرده است. با وجود اهمیت حیاتی اکوسیستمهای آب شیرین برای تنوع زیستی و زندگی انسانها، روند تخریب این زیستگاهها همچنان ادامه دارد و غالباً از دید و توجه عمومی پنهان مانده است. این وضعیت بحرانی، نیازمند اقدامات فوری و برنامههای مدیریتی کارآمد برای حفاظت از این منابع ارزشمند است.
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان تاکید کرد: این پدیده از طریق چند مسیر اصلی رخ داده است: معرفی بچهماهیها توسط سازمان شیلات، فرار گونههای غیربومی از مزارع پرورشی، رهاسازی ماهیها توسط ماهیگیران ورزشی و همچنین رهاسازی ماهیان آکواریومی و ماهیان شب عید توسط مردم عادی. در میان این عوامل، نقش سازمان شیلات برجستهتر از عوامل دیگر است و تاکنون تأثیرات مخرب بسیاری بر زیستگاههای آبزی کشور گذاشته است.
او همچنین افزود: متأسفانه، در سالهای اخیر نیز، برخی از ماهیگیران ورزشی و اقدامات سازمان شیلات مانند دو لبه یک قیچی عمل کردهاند که آسیبهای جبرانناپذیری به آبزیان ایران وارد کرده است. به دلیل کمبود آگاهی و مدیریت نادرست، برخی ماهیگیران اقدام به خرید ماهیان گوشتخوار مانند سوف، اردکماهی و قزلآلا کرده و به تشخیص خود این گونهها را در آبهای طبیعی کشور رهاسازی کردهاند. این روند نگرانکننده در سال های اخیر به یاری فضای مجازی گسترش بیشتری نیز یافته است.
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان با اشاره به کمپین هایی با عنوان نذر طبیعت اشاره کرد و آن را به شدت برای محیط زیست مخرب دانست و تاکید کرد: در شبکههایی مانند اینستاگرام ، بسیاری از افراد با ظاهری دوستدار محیطزیست کمپینهایی با عنوان «نذر طبیعت» راهاندازی کرده و اقدام به خرید و رهاسازی ماهیان در طبیعت می کنند که نتایج این اقدامات اغلب فاجعهبار بوده است. بهعنوان مثال، معرفی اردکماهی به اغلب آبهای طبیعی خراسان موجب کاهش شدید جمعیت لوچماهیهای بومی این حوزه شده است. همچنین، معرفی قزلآلای رنگینکمان به بسیاری از سرشاخههای رودخانههای زاگرس باعث نابودی بخش قابلتوجهی از لوچ ماهیان و گربهماهیهای بومی ایران شده است. این وضعیت بحرانی، نیازمند توجه جدی، افزایش آگاهی عمومی، و مدیریت علمی و دقیق برای حفاظت از تنوع زیستی ارزشمند آبهای طبیعی ایران است. جلوگیری از معرفی گونههای غیربومی و اجرای قوانین سختگیرانه در این زمینه میتواند گامی مؤثر برای حفاظت از این زیستگاهها باشد
آرش جولاده رودبار در ادامه افزود: با دانش و منابع مالی کنونی، پاسخ به این پرسش تقریباً "خیر" است. متأسفانه، زمانی که یک گونه ماهی غیربومی و مهاجم در منبع آبی نظیر رودخانه، دریاچه، چشمه و ... معرفی و تثبیت شود، ریشهکن کردن آن تقریباً غیرممکن است. بهعنوان نمونه، تلاشهای زیادی برای ریشهکن کردن گونه مهاجم از دریاچه نئور انجام شده است.
وی تاکید کرد: با وجود صرف مبالغ هنگفت و زحمات فراوان، مجریان طرح تنها توانستهاند جمعیت این گونه را بهطور مقطعی کاهش دهند و نه بهطور کامل از بین ببرند. حال شما این را در نظر داشته باشید تمامی سدهای ایران به ماهیان غیربومی توسط سازمان شیلات آلوده شده اند که هیچ راهکاری برای از بین بردن ماهیان غیربومی اش نداریم. این مسئله نشان میدهد که مدیریت گونههای مهاجم نیازمند رویکردهای پیشگیرانه، برنامهریزی بلندمدت، نظارت بر نهادهای مسئول و افزایش آگاهی عمومی است، چراکه پس از تثبیت، کنترل آنها بسیار دشوار، پرهزینه و حتی غیرممکن خواهد بود.
در گذشته، حدود ۱۰ گونه بومزاد در چشمههای برم بابونک و بنو در استان فارس زیست میکردند. با این حال، به دلیل برداشت بیرویه آب، حفر چاههای عمیق و ...، تمامی این گونهها نابود شدند. همچنین آخرین جمعیتهای گورخرماهی پارسی که در این زیستگاهها باقی مانده بودند نیز از بین رفته و این گونه در طبیعت ایران به منقرض شد
وی با اشاره به اینکه این روزها سازمان محیط زیست ایران با مشکلات جدی در منابع مالی، نیروی انسانی، و تجهیزات مواجه است، گفت: این موارد بهشدت بر توانایی سازمان محیط زیست در پیشگیری و مدیریت تهدیدات زیستمحیطی تأثیر گذاشته است. بسیاری از ادارات شهرستانی با تنها ۲ یا ۳ کارمند اداره میشوند که در برخی موارد تحصیلات و تجربه مرتبط با محیط زیست ندارند. علاوه بر این، نبود بودجه کافی برای تأمین نیازهای اولیه، نظیر سوخت گشتزنی در مناطق حفاظتشده، چالشهای مدیریتی را چندین برابر کرده است.
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان تاکید کرد: با وجود این محدودیتها، از سازمان انتظار میرود که منابع محدود خود را به نحو بهینه برای حمایت و حفاظت از تنوع زیستی آبزیان ایران به کار گیرد. اما متأسفانه سالهاست که تمرکز این سازمان به دلیل مشاوره های غیرعلمی و غلط بر حفاظت از قزلآلای خالقرمز بهعنوان نماد ماهیان آب شیرین ایران قرار گرفته است. این در حالی است که قزلآلای خالقرمز بومزاد و در خطر انقراض نیست و در برخی از حوضههای آبریز ایران حتی گونهای غیربومی و مهاجم به شمار میرود. همچنین این گونه با ماهیان بومزاد دیگر همزیستی یا همبستگی زیستگاهی ندارد و تأثیر مستقیم بر حفاظت از سایر گونهها ندارد. لذا استفاده از آن بهعنوان گونه چتر(flagship species) برای حفاظت از تنوع زیستی آبزیان ایران منطقی به نظر نمیرسد.
او در پایان گفت: علی ایحال به نظر برای بهبود شرایط، سازمان محیط زیست باید درک خود از الویتهای حفاظتی بویژه در زمینه ماهیان بازبینی و بهروزرسانی کند. گونههای واقعاً بومزاد و در معرض خطر را بهعنوان اولویتهای حفاظتی قرار دهد و بهجای تمرکز بر یک گونه، برنامههای حفاظتی جامع برای اکوسیستمهای آبی و گونههای کلیدی طراحی کند. همچنین نیروی متخصص بیشتری را جذب نماید. تنها با این تغییرات میتوان گامی مؤثر در جهت حفظ تنوع زیستی آبزیان ایران برداشت و نقش سازمان را در حفاظت از محیط زیست تقویت کرد.