به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، آموزش زبان انگلیسی در مدارس ایران سال هاست که با چالشهای جدی مواجه است. رویکرد سنتی و ناکارآمد در تدریس زبان، بهویژه در مدارس دولتی، نه تنها نتوانسته نیازهای دانش آموزان را برآورده کند؛ بلکه آنها را از کسب مهارتهای اساسی در زبان، بهویژه مکالمه و درک متون ساده نیز بازداشته است. روشهای آموزشی عمدتاً بر حفظ گرامرهای ابتدایی و تمرینات تکراری متمرکز شده و تأکید کمی بر مهارتهای کاربردی، مانند صحبت کردن و گوش دادن وجود دارد.
ضعف آموزشی دانش آموزان در این زمینه تا مقاطع بالاتر تحصیلی هم ادامه مییابد، به طوری که بسیاری از دانشجویان حتی در رشتههای مرتبط با زبان انگلیسی یا در زمان نگارش پایاننامه و مقالات علمی، به دلیل ناتوانی در استفاده از منابع زبان اصلی، دچار مشکلات جدی می شوند.
در چنین شرایطی، بسیاری از دانشآموزان و دانشجویان برای یادگیری زبان انگلیسی به آموزشگاههای خصوصی روی میآورند؛ اما این مسیر نیز هزینههای مالی زیادی را به آنها تحمیل می کند و امکان یادگیری برای همه فراهم نیست.
در این خصوص، حورا اخلاقی، استاد زبان انگلیسی در دانشگاه در گفت و گو با رکنا اظهار کرد: «بر اساس تجربهام میتوانم بگویم که دانشآموزانی که از مدارس دولتی عادی دیپلم میگیرند و فارغالتحصیل میشوند، متاسفانه با مشکلات جدی در زمینه آموزش زبان روبهرو هستند. روشهای آموزشی زبان در مدارس، که بهویژه توسط معلمان آموزش و پرورش ارائه میشود، بسیار قدیمی و ناکارآمد است. در این روشها، نه تنها هیچ تمرکزی بر مکالمه وجود ندارد، بلکه حتی در زمینه زبان کتبی هم دانشآموزان با مشکلات جدی مواجه هستند.»
وی ادامه داد: «بچهها در بهترین شرایط گرامر را بهطور ابتدایی یاد میگیرند، بهطوریکه میتوانند جملهای را منفی یا مثبت کنند. اما وقتی یک متن انگلیسی واقعی به آنها داده میشود، فردی که تنها آموزش زبان را در مدارس عادی دیده است، حتی قادر به خواندن یک متن ساده انگلیسی نخواهد بود. این افراد، حتی اگر نمرات بالایی هم در مدرسه داشته باشند، 90 درصد مواقع قادر به درک متون عادی نخواهند بود.»
حورا اخلاقی در ادامه تاکید کرد: «مدارس غیردولتی روشها و برنامههای خاصی برای آموزش زبان دارند که خارج از بحث فعلی است، اما مسأله اصلی روش تدریس و متریال آموزشی است. برای مؤثر بودن آموزش زبان، روشها باید حرفهای باشند، اما متاسفانه وقتی روشهای تدریس حرفهای نیست، نتیجه آن کاملاً واضح است. بسیاری از مدارس معلمان زبان انگلیسی را بهعنوان مربیان سایر دروس نیز منصوب میکنند؛ به این معنا که یک معلم ممکن است هم زبان انگلیسی تدریس کند و هم دروس دیگری مانند جغرافیا، تاریخ، ریاضی و... را.»
وی افزود: «این وضعیت باعث میشود که آموزش بهطور پراکنده و بدون نظم خاصی صورت گیرد. در عین حال، ممکن است تعدادی از معلمان بر اساس استعداد و علاقه شخصی خود، با دل و جان تدریس کنند، اما این موارد استثنائی است و نمیتوان آن را به تمام مدارس تعمیم داد. از اینرو، مشکل اصلی ما در آموزش زبان خارجی در مدارس است که چندین بار در مورد آن صحبت شده و دلایل آن بهطور کامل توضیح داده شده است، اما متاسفانه هیچگونه گوش شنوایی برای تغییرات وجود ندارد.»
این استاد دانشگاه در ادامه به مشکلات آموزش زبان در دانشگاهها اشاره کرد و گفت: «این مشکلات نه تنها در مدارس، بلکه در دانشگاهها نیز ادامه دارد. بهویژه در مقاطع بالاتر، دانشجویان برای انجام پایاننامه و رساله خود، که نیازمند مهارت زبان هستند، به آموزشگاههای زبان مراجعه میکنند. البته در برخی موسسات آموزشی، مانند موسسه سفیر، شرایط نسبتاً خوبی برای آموزش زبان فراهم است و مسئولین این موسسات در کنفرانسهای آموزش زبان حاضر میشوند و سعی در بهروز نگه داشتن خود دارند. اما متاسفانه در بسیاری از موسسات دیگر، مشکل همچنان پابرجاست؛ چرا که اساتید و مسئولین آموزشی، نه تنها حرفهای نیستند، بلکه اگر هم اطلاعات کافی دارند، از آنها بهدرستی استفاده نمیکنند.»
وی افزود: «در واقع، بسیاری از دانشآموزان و زبانآموزانی که موفق به پیشرفت قابل توجهی میشوند، این موفقیت را بهطور عمده مدیون تجربههای خارج از کلاس، مانند تماشای فیلمها یا بازیهای ویدیویی هستند. اگرچه این موارد در نهایت به بهبود مهارتهای مکالمه و زبانآموزی کمک میکند، اما نباید از نقش آموزش کلاسیک غافل شویم.»
حورا اخلاقی در پایان اشاره کرد: «مشکل تنها در زمینه مدارس نیست. در بسیاری از دانشگاههای دولتی، اساتید زبان تخصصی نیز با مشکلات مشابه روبهرو هستند. حتی در رشتههای زبان انگلیسی، برخی اساتید باوجود داشتن مقالات علمی و مدارک دکترا، قادر به صحبت روان به زبان انگلیسی نیستند، که این خود نشاندهنده ضعف در سیستم آموزشی است.»
این استاد دانشگاه تأکید کرد: «اگر همین مشکلاتی که در آموزش زبان در رشتههای تخصصی وجود دارد، در زبان تخصصی سایر رشتهها نیز ادامه یابد، باید دقت کنیم که معلمان و اساتیدی که زبان تخصصی تدریس میکنند، چقدر خودشان بهروز و متخصص در زمینه تدریس زبان هستند. در واقع، در این حوزه، آموزش حرفهای و بهروز از اهمیت بسیاری برخوردار است. در دانشگاه های کشور، برخی از اساتید زبان انگلیسی بسیار بهروز و متخصص هستند و جان و دلشان را برای تدریس میگذارند. من شاهد بودهام که استادانی با دقت و عشق به کار خود، اطلاعات بهروز را در اختیار دانشجویان میگذارند و سعی میکنند با آنها به بهترین نحو کار کنند. اما در عین حال، متأسفانه برخی دیگر از اساتید که حتی دکترا دارند و مقالات زیادی هم منتشر کردهاند، توانایی برقراری مکالمه ساده به زبان انگلیسی را ندارند، که این مشکل در مصاحبههای دکترا نیز مشاهده میشود.»
وی ادامه داد: «برای مثال، در مصاحبههای دکترا، که نشاندهنده تسلط به زبان است، گاهی برخی از افراد حتی قادر به معرفی خود به زبان انگلیسی نیستند و از مصاحبهکنندگان میخواهند که به فارسی پاسخ دهند. این خود یک فاجعه است و نشاندهنده ضعفهای عمیق در آموزش زبان از ابتداییترین مراحل است. دلیل اصلی این ضعفها هم سرمایهگذاری ناکافی در آموزش معلمان و نظارت نادرست است. ناظران خودشان مشکلات مشابهی دارند، بنابراین نمیتوانند به درستی وظیفه نظارتیشان را انجام دهند.»
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: «در برخی دانشگاهها ممکن است استادانی با تخصص در تدریس زبان تخصصی وجود داشته باشند که بسیار خوب با دانشجویان کار کنند، اما این وضعیت را نمیتوان به همه اساتید و تمام رشتهها تعمیم داد. حتی در برخی دانشگاهها، دانشجویانی که در رشتههای مختلف تحصیل میکنند، بهویژه در زمینه زبان انگلیسی، مجبورند برای بهبود مهارتهای زبان خود به موسسات آموزشی بیرون از دانشگاه مراجعه کنند.»
وی افزود: «حتی با وجود تحصیلات عالی و استعدادهای علمی، برخی افراد با درجه علمی بالا مجبور بودند از سیستم آموزشی سنتی خارج شوند و در محیطهای دیگر آموزش زبان ببینند تا بتوانند مکالمه بهتری داشته باشند. این وضعیت نشاندهنده نقص اساسی در سیستم آموزشی کشور است.»
حورا اخلاقی در پایان افزود: «باید بگویم که در حال حاضر، استفاده بهینه از منابع انسانی و آموزشی کشور میتواند به بهبود وضعیت زبانآموزی کمک کند. ما افراد بسیار خوبی داریم که بهخوبی زبان انگلیسی را میشناسند و حتی بسیاری از همکاران من در سالهای اخیر به کشورهای دیگر مهاجرت کردهاند و در آنجا زبان انگلیسی را به غیرانگلیسیزبانها تدریس میکنند. این نشان میدهد که ما از ظرفیتهای داخلی خود بهدرستی استفاده نمیکنیم، در حالیکه نیازی به وارد کردن متخصصان خارجی نداریم. اگر از توانمندیهای موجود بهدرستی بهره بگیریم، میتوانیم سیستم آموزش زبان را به سطح بالاتری برسانیم.»