صرف اولویتبندی و گرداوری و نامگذاریِ رویدادها نامش هرچه باشد سیاست ورزی نیست. سیاست ورزی نوعی خلق کردن است نه صرفِ گردآوری.
سیاست و نظر سنجی
عصر ایران ؛آرش حیدری - نظام غالب سیاستگذاری در ایران معاصر درگیر در فروکاستی جدی است که محصول درک خاصی از جامعه است. فروکاست جامعه به جمع جبری تکتک افراد نتیجهای نامطلوب در طیف وسیعی از سیاستگذاریهای فرهنگی-اجتماعی-اقتصادی و سیاسی داشته است. امر فرهنگی به مجموعه نگرشها و امر سیاسی نیز به نظرات افراد درباب شرکت یا عدم شرکت یا تعلق خاطر به یک فرد یا جریان فروکاسته شده است. جایگزین شدن مکانیسمهای اقناع به جای سیاست ورزی و کنشگری در قلمروهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمود بارز این فروکاست است.
گویی کار اصلیِ نهاد حکمرانی این است که میانگینی از نظرات جامعه در اختیار داشته باشد سپس یا در چارچوب این میانگین عمل کند یا اگر بنا است در چارچوبی دیگر حرکت نماید با مکانیسمهای رسانهای و اقناعی میانگین نظرات را به سمت اقدام صورت گرفته متمایل نماید در اینجا است که اساساً نه جامعه به مثابۀ یک کلیت بیش از تک تک افراد دریافت شده است و نه عمل سیاستی به مثابۀ عملی که باید در نسبت با این کلیت طراحی، اقدام و پیگیری شده باشد. در چنین فضایی نظرسنجی به ابزاری صرف فروکاسته میشود تا میانگینهایی از نظرات جامعه ارائه کند و ابزاری باشد برای فرایندهای اقناعی. از این روست که عمل فرهنگی به تبلیغات فرهنگی و عمل سیاسی به تبلیغات سیاسی فروکاسته میشود. برای انجام درست این تبلیغات نیز ضروری است که نظرات میانگین جامعه در اختیار باشند. این فرایند بیش از هر چیز در بازار و فرایندهیا فروش کالا موضوعیت دارد و فروکاست الگوی عمل در زمین سیاست و فرهنگ به منطق فروش کالا پیامدهایی ویرانگر برای جامعه در بر خواهد داشت.
این بحران چیزی است که از ابتدا مورد توجه جامعهشناسان کلاسیک بوده است. امیل دورکیم سالها پیش هشدار چنین وضعیتی را به سیاستورزان میدهد. از نظر دورکیم عمل سیاسی و کاروبار دولت و حاکمیت نباید یک گرتهبداری ساده از حیات اجتماعی باشد بطوریکه کار و بار سیاستمدار و حکمران صرفاً بیان دیگری از همان احساسات و افکار میانگین جامعه باشد. فروغلتیدن سازوکار حکمرانی به مدیریت افکار عمومی منحل کردن حکومت و وظایف سیاستیاش خواهد بود:
«پس از تعریف دموکراسی، میبینیم که ممکن است دموکراسی طوری فهمیده و عمل شود که به شدت ماهیت آن را مخدوش کند. اساساً دموکراسی نظامی است که دولت، با آنکه کاملاً متمایز از تودۀ ملت باقی میماند، به صورتی تنگاتنگ با ملت در ارتباط است و در نتیجۀ فعالیتش تا اندازهای پویا میشود. لذا دیدیم که در بعضی موارد، این ارتباط نزدیک میتواند تا حد در هم آمیختن کم و بیش کامل پیش برود.
دولت به جای آنکه یک سازمان معین و کانون یک حیات خاص و اصیل باشد، گرتهبرداری سادهای از حیاتی میشود که در پایین جریان دارد. و فقط بیان دیگری است از فکر و احساس افراد. نقش او دیگر این نیست که افکار نو و دیدگاههای تازه فراهم آورد، چنانکه هنگام تشکیل خود توانست به هنگام تشکیل خود انجام دهد، بلکه وظایف اصلی او عبارت است از محاسبۀ افکار و احساساتی که در میان مردم از همه رایجترند، افکار و احساساتی که همانطور که گفتیم، اکثریت دارند. این نتیجۀ همان محاسبه است. انتخاب وکلا فقط محاسبۀ این است که فلان نظر در کشور چه اندازه طرفدار دارد. چنین تصویری با مفهوم یگ دولت دموکراتیک تضاد دارد، زیرا تقریباً به طور کامل حتی مفهوم دولت را از بین میبرد» (دورکیم، 1397، ص. 171).
در این معنا، دولت میباید نیرویی خلاق باشد که ضمن آگاهی از افکار عمومی، احساسات، باورها و نگرشها، ایدههایی روشن و کردارهایی ایجابی برای حل و فصل مسائل و معضلات مختلف داشته باشد. از این رو، قلمرو سیاست قلمرویی است که میباید خلاقیت داشته باشد و به جای اینکه واکنشی صرف باشد به افکار و احساسات و نگرشها، کنشگری خلاق باشد که در جهت خیر عمومی اقداماتی ایجابی و روشن دارد و در این مسیر، افکار عمومی را نیز به عنوان یکی از مهمترین اضلاع معادله در نظر داشته باشد. بدین معنا، کل دادههای آماری و اطلاعات گردآوری شده دربارۀ حیات اجتماعی و فرایندهایش در خدمت تصمیمی عاقلانه، خلاقانه و مبتنی بر خیر عمومی باید قرار بگیرد. اما اگر سازوکار حکمرانی تنها درگیر در گرداوری خام اطلاعات مبتنی بر نظرسنجی باشد و آن اطلاعات را برای صورتبندی فرایندهای اقناعی و تبلیغات سیاسی-فرهنگی در نظر داشته باشد، در عمل این اطلاعات آماری هیچ فایدۀ عمومی نه برای بهبود فرایندهای حکمرانی خواهند داشت و نه در خدمت تصمیماتی در جهت خیر عمومی قرار خواهند گرفت. از این رو، یکی از مهمترین محورهایی که در نسبت پژوهش اجتماعی و حکمرانی باید در نظر داشت تمرکز بر بحرانی است که آن را انباشت خنثی اطلاعات مینامیم.
چیزی که دورکیم نیز بر آن تأکیدی جدی دارد:
«همۀ این رایزنیها، همۀ این بحثها، همۀ این اطلاعات آماری و همۀ این اطلاعات اداری که در خدمت شوراهای حکومتی قرار میگیرند و بیشتر خواهند شد، همگی نقطۀ عزیمت یک حیات فکری نوین است. بدینسان موادی گردآوری میشوند که عامه در اختیار ندارند، و چنان تدارک میشوند که عامه توانایی تدارک آن را ندارند، دقیقاً چون وحدت ندارند، و در یک محل متمرکز نیستند، و توجهشان در لحظهای واحد به یک موضوع واحد نمیتواند جلب شود. چگونه ممکن است از تمام اینها چیز تازهای بروز نکند؟ تکلیف حکومت این است که از همۀ این امکانات استفاده کند، نه فقط برای رهایی آنچه جامعه بدان میاندیشد، بلکه برای کشف آنچه برای جامعه مفیدتر است. برای دانستن آنچه مفیدتر است، حکومت موقعیتی بهتر از عامه دارد؛ پس باید امور را متفاوت از عامه ببیند.
بیشک، لازم است دولت از فکر شهروندان آگاه باشد؛ اما فقط یکی از عوامل تفکر و تعمق دولت است، و چون دولت برای اندیشۀ خاصی تشکیل شده است، باید به شیوهای خاص بیندیشد. علت وجودی دولت همین است. همچنین به ناگزیر بقیۀ جامعه باید بدانند که دولت چه میکند، چه فکر میکند، آن را پی بگیرند و دربارۀ آن داوری کنند؛ لازم است که میان این دو سازمان اجتماعی تا آنجا که ممکن است هماهنگی کامل وجود داشته باشد. اما این هماهنگی شامل این نمیشود که دولت... به یک بازگوکننده [صرف] خواستۀ آنان فروکاسته شود» (دورکیم، 1391، ص. 164).
دادههای اجتماعی جمع نمیشوند که جمعشده باشند بلکه یکی از اضلاعِ مهم در هندسۀ حکمرانی و فرایندهای تصمیمگیری هستند. مروری بر ماهیتِ دادههایی که در فضاهای علمی متصل به فرایندهای حکمرانی گردآوری میشوند نشان میدهد که تمرکزی حاد بر نظرسنجی و نگرشسنجی وجود دارد. این تمرکز بر نظرسنجی موجب شده است که طیف وسیعی از قلمروهای حیات اجتماعی-سیاسی که میباید دادههایی مفصل و جدی از آنها داشت از نظر دور بمانند. در هنگامۀ انتخابات یا بحرانهای اجتماعی-سیاسی تنها دادههایی که نهادهای پژوهشی ارائه میکنند تلاش برای نظرسنجی صرف است از این رو این دادهها در بهترین حالت تنها و تنها ابزارهایی برای جهتدهی به تبلیغات انتخاباتی و فرایندهای اقناعی خواهند بود و چندان ناظر به سطوح دیگری از قلمرو سیاست و نسبتش با اجتماع نیستند. نه نهادهای پژوهشی علاقهای به دادههایی غیر از نظرسنجیهای فردمحور نشان میدهند و نه متولیان سیاست علاقهای به این دادهها دارند.
همین باعث میشود که طیف وسیعی از نگرشسنجیها و نظرسنجی تنها بر هم تلنبار شوند و نهایتاً در ده پانزده روز تبلیغات انتخاباتی یا در یک بازهی کوتاه بازیِ روانی برای یک تصمیم نیندیشیده به کار بیایند. این در حالی است که دادهها و اطلاعاتی که از بستر حیات اجتماعی جمعآوری میشوند میباید فرایندهای تصمیمگیری و تصمیمسازی در نظام حکمرانی را تقویت کند نه اینکه صرفاً نظرسنجیهایی برای تبلیغات سیاسی باشند: «برای آنکه آرا بیانگر چیزی غیر از افراد باشد، برای آنکه اصل فکر جمعی مبدأ حرکت آنها باشد، باید جمع رای دهندگان اولیه از افرادی تشکیل نشده باشد که فقط برای این موقعیت استثنایی به یکدیگر نزدیک شدهاند، یکدیگر را نمیشناسند، و در شکل دادن متقابل نظراتشان مشارکت نکردهاند و پشت سر یکدیگر در مقابل صندوق آرا صف میبندند.
برعکس، باید گروهی متشکل، منسجم و پایدار باشد که برای یک لحظه و فقط روز رأی تشکیل نشده باشد. در این صورت هر نظر فردی، چون در بطن یک جمع شکل گرفته است، دارای خصوصیتی جمعی است. روشن است که صنف به این نیازها جواب میدهد. چون اعضای تشکیل دهندۀ آن بیوقفه در آن حضور دارند و به طور بسیار نزدیکی با هم در ارتباطاند، احساساتشان به طور مشترک شکل میگیرد و بیانگر جماعت است (دورکیم، 1391، ص. 180).
همۀ این معضلات حاکی از درکی است از سیاست که سیاست را به مدیریت افکار عمومی فروکاسته است. اگر نسبت سیاست و اجتماع از منظری دیگرگون صورتبندی شود آنگاه فرایندهای جمعآوری و تحلیل دادهها دربارۀ نسبت سیاست و اجتماع به طور عام و انتخابات به طور خاص جریان و صورتبندی دیگری خواهد داشت. سیاست ورزی نسبتی وثیق دارد با مسئلۀ منافع و الگوی منافع و توزیع آن در حیات اجتماعی: «برای ما سیاست به معنی تلاش برای سهیم شدن در قدرت یا تأثیرگذاری بر توزیع قدرت در میان دولتها یا در میان گروههای درون دولتها است. این تعریف اساساً با ساتفادۀ روزمره از این واژه هم تطابق دارد.
وقتی میگویند فلان مسئله، مسئلهای سیاسی است یا یکی از وزیران کابینه یا یک مقام رسمی، مقامی سیاسی است، یا وقتی گفته میشود آن تصمیم تصمیمی سیاسی است، همیشه منظور آن است که منافع موجود در توزیع یا حفظ یا انتقال قدرت، نقش تعیین کنندهای در پاسخ به آن مسئله یا اتخاذ آن تصمیم و یا حوزۀ فعالیت آن مقام رسمی دارند (وبر،1392، ص. 93).
سیاساتورزی یعنی قوهی عاقلهی حیات اجتماعی که دریافتی عمیق از رابطهی کل و جزء و فرایندهای تاریخی تغییر اجتماعی دارد. سیاستورزی یعنی توان داوری و استنباط و استنتاج امور پراکنده در یک کل واحد و منطومهوار. صرف اولویتبندی و گرداوری و نامگذاریِ رویدادها نامش هرچه باشد سیاستورزی نیست. سیاستورزی نوعی خلق کردن است نه صرفِ گردآوری. عدم فهم رابطهی کل و حزء و فقدان دریافت از وضعیتهای تاریخی موجب میشود که واکنشگری به رویدادها و نگرشهای جزیی به نام سیاست خود را عرضه کند، در حالی که سیاست بنا بوده است عقلانیترین وجهه حیات اجتماعی باشد که در ساختار دولت و حکومت تجسم یافته است.
تمامی این مفروضات دربارهی فرایندهای نقد قدرت و سیاست نیز صدق میکند. نقد قدرت و سیاست نیز نمیتواند صرفا یک گرتهبرداریِ سادهگرایانه از میانگین افکار عمومی و بازگو کردن آنها به همان زبان افکار عمومی باشد؛ چراکه در وهلهی نهایی، نقش اندیشمند و منتقد و متفکر و روشنفکر و... را صرفا به نقشی بازتابدهنده فرومیکاهد و تنها وجههای رسانهای برای او به ارمغان میآورد که نه از اندیشه که از هیحانات عمومی حاصل میشود.
یعنی طی همان مسیری که سلبریتی طی میکند. مشهور شدن اندیشمند با مشهور شدن یک سلبریتی تفاوتهایی بنیادین دارند که به ماهیت عملِ اندیشه بازمیگردد و محصولاتی که به بهر میآورند، یکی در زمین سرگرمی و پالایش روانی است و دیگری در زمین خلقِ ایده. بدل شدن منتقد به دنبالهرویِ افکار عمومی، در وهلهی نهایی منحل کردن فرایند اندیشیدن در امواج پراکنده و معلق در هوای هیجانات عمومی است. مسیلهی اندیشمند، فهم کلیتِ صحنهی اجتماع و دفاع از جامعه در کلیتش در چارچوبِ نقشی اندیشهورزانه است.
عملش برای آشکار کردن صحنهی منازعه است با داشتن ایدهای برای فراتر رفتن از وضعیت در جهت خیر عمومی. فروکاست عمل روشنفکرانه و منتقدانه به صرفِ بیان رنجها، بدون داشتن تحلیل و ایدهای روشن از صحنهی رویدادها، اندیشه را به همان بلایی دچار میکند که سیاست دچارش شده است: ناتواتی در فهم مسیله و در نتیجه فقدان تخیلی خلاق برای مواجهه با مسئله. این بخش را میتوان در متنی دیگر به شکلی جزییتر مورد بررسی قرار داد و نسبت اندیشمند با افکار عمومی را واکاوی کرد.
منابع
دورکیم، امیل (1391). درسهای جامعهشناسی: فیزیک اخلاقیات و حقوق. ترجمۀ سید جمالالدین موسوی، نشر نی.
وبر، ماکس (1392). «سیاست به مثابۀ حرفه». در دین قدرت جامعه، ترجمۀ احمد تدین، نشر هرمس، صص. 149-91.
منبع خبر "
عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد.
(ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.