به گزارش مشرق، رسیدگی به این پرونده پیچیده جنایی از دی ۱۴۰۰ با کشف جسد مردی در بیابانهای پاکدشت و اعلام ماجرا به کلانتری ۱۲ امیرحصار کلید خورد. شواهد اولیه حاکی از آن بود که از مرگ قربانی چند روزی گذشته است.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت مرگ را پارگی آئورت و شکستگی جمجمه اعلام کردند.
از آنجا که تلاشها برای افشای هویت مقتول به نتیجه نرسید وی به عنوان ناشناس دفن شد. اما تحقیقات پلیسی برای روشن شدن هویت مقتول و ابعاد پنهان جنایت ادامه پیدا کرد تا اینکه دو ماه و نیم بعد مرد میانسالی گزارش ناپدید شدن پسر ۲۶ سالهاش را به پلیس اعلام کرد.
وی در تشریح ماجرا گفت: ما در شهرستان زندگی میکنیم ۳ ماه قبل پسرم از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. تا آنجایی که میدانم او مدتی قبل با زن جوانی به نام سمیرا ارتباط پنهانی داشت، میترسم اتفاقی برایش افتاده باشد.
با این شکایت و ارائه تصویر پسر گمشده به پلیس مشخص شد جسد ناشناسی که دفن شده بود متعلق به همین پسر بوده است.
با افشای هویت مقتول، مأموران با بررسی شمارههای تلفن همراه مقتول سمیرا را برای تحقیق به اداره آگاهی دعوت کردند.
زن جوان در توضیح ماجرا به کارآگاهان گفت: مدتی قبل در فضای مجازی با مقتول آشنا شدم. اما او از اعتمادم سوءاستفاده کرد و عکس و فیلمم را گرفت و بعد از من اخاذی میکرد. خیلی اذیت میشدم تا اینکه موضوع را به برادرم گفتم و او هم موضوع را به برادر دیگرم گفت بعد هم همسرم را در جریان قرار دادند. آنها بعد از مدتی تصمیم گرفتند با مرد مزاحم قرار گذاشته تا عکس و فیلمهای من را از او بگیرند.اما دیگر نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
بازداشت متهمان ۵ ماه پس از جنایت
با اظهارات سمیرا هر ۳ متهم بازداشت شدند و به قتل اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات، برای سه مرد جوان به اتهام مشارکت در قتل و سمیرا به اتهام معاونت در جنایت، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در اولین جلسه دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای این جلسه پدر قربانی درخواست قصاص کرد.
سپس برادر ۳۷ ساله سمیرا به جایگاه رفت و با انکار قتل گفت: مدتی بود که خواهرم ناراحت و افسرده شده بود وقتی علتش را پرسیدم ماجرای اخاذیهای مرد مزاحم را تعریف کرد از شدت عصبانیت دیوانه شدم. خواهرم گفت مقتول به زور تلفن او را گرفته و عکس و فیلمهای خصوصیاش را برای خودش فرستاده است و بعد هم با سوءاستفاده از آنها اخاذی کرده است. خواهرم میترسید همسرش متوجه ماجرا شود به همین خاطر از من خواست تا کمکش کنم من هم ماجرا را به برادر و شوهرخواهرم گفتم. چند روز بعد مقتول را سوار ماشین کردیم و به بیابانهای پاکدشت بردیم. او را کتک زدیم و عکس و فیلمها را که در کارت حافظه تلفنش بود گرفتیم و رهایش کردیم. نمیدانیم بعد از آن چه بلایی سرش آمده است.
برادر دیگر نیز منکر قتل شد و در ادامه داماد خانواده گفت: ما میخواستیم او را تنبیه کنیم وقتی آنجا رسیدیم لباسهایش را از تنش بیرون آوردیم و با همان لباسها دست و پاهایش را بستیم.
سمیرا نیز اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: مقتول اعتیاد داشت. من به او گفتم متأهلم و فرزند دارم. او از من کمک خواست تا برای ترک اعتیادش با مادرش صحبت کنم. من هم پذیرفتم. اما بعد از چند روز گفت با مادرش دعوا کرده و مادرش او را از خانه بیرون انداخته است. من دلم برایش میسوخت اما او از من اخاذی کرد.
حکم قصاص برای سه متهم
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به نظر پزشکی قانونی هر ۳ متهم با پرداخت تفاضل دیه به قصاص محکوم شدند.
سمیرا نیز از اتهام معاونت در قتل تبرئه شد.
با اعتراض وکیل متهمان به حکم صادره پرونده به دیوان عالی کشور رفت و قضات شعبه ۲۹ با طرح چند ایراد حکم صادره را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند.
قضات دیوان عالی کشور اعلام کردند در نظریه کارشناسان پزشکی قانونی مشخص نشده کدام ضربه به قربانی کشنده بوده است. همچنین متهمان سلاح سرد یا گرم نداشتهاند و فقط به قربانی مشت و لگد زدهاند. از این رو لازم است با رفع نواقص، پرونده بار دیگر مورد رسیدگی قرار گیرد.
با رفع ایرادات بار دیگر سه متهم در شعبه ۹ دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
در دومین جلسه محاکمه چه گذشت؟
در این جلسه اولیای دم بار دیگر درخواست قصاص کردند.
سپس سه متهم یک به یک به جایگاه رفتند و با رد اتهام قتل عمد، اظهارات قبلی را تکرار کردند.
سپس وکیل متهمان به جایگاه رفت و گفت: خانواده قربانی ۸۷ روز بعد از خارج شدن وی از خانه خبر ناپدید شدن وی را به پلیس اعلام کردهاند و این موضوع نیاز به بررسی دارد. از طرفی طبق ماده ۴۸۲ قانون مجازات اسلامی چون وارد کننده ضربات کشنده مشخص نیست قصاص ساقط است و باید متهمان به پرداخت دیه محکوم شوند.
با پایان دفاعیات قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.