اینکه چرا برخی افراد با اتکا به وابستگیهای خانوادگی یا شغلی خود به شخصیتهای فرهنگی، ادبی و تاریخی که در این بناها زندگی میکردند، درصدد کسب موقعیتهای اجتماعی و اقتصادی هستند، موضوعی است که باید خودشان به آن پاسخ دهند. اما در خصوص مرمت خانه پدری جلال آل احمد، لازم است تأکید کنم که مرمت یک بنای تاریخی امری کاملاً تخصصی است و درک چالشها و فرآیندهای آن با توجه به شرایط متفاوت هر بنا، شاید برای عموم دشوار میباشد؛ اما برای جامعه متخصص قابل درک عمیق است.
خانه پدری جلال آل احمد، بنایی که از سال ۱۳۸۶ به استناد اخبار در رسانهها، چندین بار از سوی صندوق بهرهبرداری و احیای بناهای تاریخی برای مزایده گذاشته شد، نتوانست سرمایهگذار لازم را جذب کند و حتی خانواده نیز به این مقوله اجرایی ورود نکردند. در نهایت، من به عنوان یک توسعهگر فرهنگی با دغدغههای فرهنگی در سال ۱۳۹۹ در مزایده خانه پدری جلال آل احمد شرکت کرده و اقدام به باززندهسازی این خانه تاریخی با وجود شرایط ویژه بنا و کشور و جهان (در زمان کرونا) کردم. ما در مرمت و احیای این بنا که به دلیل کم توجهی میراث فرهنگی و حتی خانواده دچار آسیبهای جدی شده بود، عملکرد مثبتی داشتهایم.
متأسفانه، این بنا به دلیل عدم مراقبت و نگهداری مناسب، به وضعیت نامناسبی دچار شده بود. الحاقات بدون مجوز، آبگرفتگیهای شدید سقفها به دلیل مسدود بودن ناودانها و کفها به دلیل دزدیده شدن کنتور آب، تبدیل شدن به زبالهدانی برای تفکیک زباله و پاتوق امیر چلچله و معتادان، انهدام کامل کلیه زیرساختها، سوزاندن دربها و پنجرهها و... همگی نشانههایی از غفلت نسبت به این میراث فرهنگی ارزشمند هستند که متأسفانه فقط در حد اطلاعرسانی چند سطری، مراحل فرسایش و تخریب بنا با ادبیاتی تند و تیز در رسانهها منتشر شد و بس.
با عزمی جدی برای احیای این بنای تاریخی که در آن زمان در کما به سر میبرد و به جز مرثیهخوانی اقدام دیگری برایش انجام نشده بود، توانستیم به چالشهای موجود پاسخ دهیم و تغییرات مثبتی را در راستای باززندهسازی آن ایجاد کنیم. در فرآیند دشوار مرمت، نه تنها به تعمیر و احیاء بنا به مانند یک اثر هنری پرداختیم، بلکه تلاش کردیم آگاهی عمومی را نسبت به اهمیت حفظ این میراث ارزشمند فرهنگی افزایش دهیم. هرچند مشکلات زیادی در این مسیر وجود داشت و دارد، اما با همت و کوشش مستمر ادامه دادهایم.
سخنوری در رسانهها و بیان دغدغهها آسان است، اما عمل واقعی نشاندهنده تعهد و مسئولیتپذیری است. اگر واقعاً مرد عمل باشند، نمیگذاشتند خانه پدری جلال آل احمد و دیگر بناها با موقعیت مشابه به این روز بیفتند و از همان ابتدا برای حفظ و نگهداری این اثر تاریخی گامهای اجرایی برمیداشتند.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست و ما با کردار خود ثابت کردهایم که میتوانیم در راستای حفظ میراث فرهنگی کشورمان مطابق گفتارهایمان، گامهای مؤثری برداریم و عمل کنیم.
در نهایت، امیدوارم همگان به اهمیت این موضوع پی ببرند و به جای انتقادهای صرف در رسانهها، در عمل نیز برای حفاظت از آثار تاریخی اقدامهای اجرایی انجام دهند.
*(توسعهگر فرهنگی و احیاگر خانه پدری جلالآلاحمد )
۲۴۵۲۴۵