خبرگزاری مهر، گروه استانها – کورش دیباج: در ادامه پرونده «پشت شیشههای موزههای اصفهان» و گفتوگوی تفصیلی با محمدعلی صرامی، مدیر موزه تاریخ شفاهی شهرداری اصفهان (بلدیه)، به بررسی چالشهای موزهداری در اصفهان و بررسی سیاستهای مدیریتی وی در این موزه پرداختیم. اما این گفتوگو، فارغ از رویکردهای مدیریتی و تعاملی، پرسشهای انتقادی را نیز پیش رو میگذارد که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد.
یکی از این انتقادات، انتخاب عمارت تاریخی باغ زرشک بهعنوان محل موزه بلدیه است؛ بنایی با پیشینه معماری ارزشمند که اکنون در سایه پروژههای جدید مانند موزه منطقهای ریسباف قرار گرفته است. این انتخاب از سوی برخی کارشناسان و فعالان میراث فرهنگی به دلایل مختلفی، از جمله پیامدهای همجواری با ریسباف، تعریف نادرست کاربری و حتی مداخلات عمرانی پرحاشیه، با چالشهایی همراه بوده است. آیا باغ زرشک، با ویژگیهای خاص معماری و تاریخی خود، میتواند پاسخگوی نیازهای یک موزه شهری باشد؟ یا این انتخاب فقط در راستای توجیه پروژههای کلانتر صورت گرفته است؟
بر اساس همین انتقادات، بخش دوم این گفتوگو به بررسی این انتخاب و پاسخهای مدیر موزه بلدیه اختصاص یافته است. در این بخش، از دلایل تصمیمگیری برای استقرار موزه در باغ زرشک، چگونگی مدیریت مداخلات معماری، و همچنین همسویی یا ناسازگاری این پروژه با الزامات میراث فرهنگی سخن به میان آمده است. پاسخی که شاید بتواند چشماندازی روشنتر نسبت به این انتخاب بحثبرانگیز ارائه دهد.
استقرار موزه بلدیه در عمارت باغ زرشک و مقابل ساختمان کارخانه ریسباف که قرار است بزرگترین موزه منطقهای شود، اقدام مناسبی بوده است؟
همجواری تأسیس نهادهای فرهنگی در بافتهای تاریخی و از جمله موزهها امری طبیعی و درست است. اساساً مساله این است که متأسفانه اصفهان در مقایسه با دیگر شهرهای مشابه در جهان جایگاه شایستهای ندارد. یک مثال ساده؛ با وجود تالار تیموری، کاخ موزه چهلستون، موزه هنرهای معاصر، موزه هنرهای تزئینی. گالری حوزه هنری در دبیرستان سعدی در بخش کوچکی از دولتخانه صفوی و در یک راسته نه تنها اشباعی ایجاد نشده بلکه کمبود فضا همچنان اصلیترین مساله آنهاست. تعریف کاربری موزه از سوی مراجع بالادستی برای ساختمانهای قدیمی بانکهای خیابان سپه و مطالبه عمومی برای طبقه دوم میدان نقش جهان هم دقیقاً بر همین اساس شکل گرفته است. مثال محدوده موزه ملی ایران و یا شهرهای رقیبی همچون استانبول و دیگر شهرهای تاریخی بحث را طولانی میکند.
از این نظر محور تاریخی چهارباغ اصلاً وضعیت قابل قبولی ندارد. هر چند چهارباغ عباسی با وجود تغییرات گسترده، هنوز نشانههای بیشتر از عملکرد پیشینهی خود دارد اما چهارباغ بالا ازاین بابت رنج بیشتری میبرد. در حال حاضر تنها نگینهای بینظیر باقی مانده در آن ریسباف و بخش کوچک باقی مانده از باغ زرشک هستند که در این محور باید با پیوستگی یکدیگر تعریف شوند.
از طرفی نگاه واقع بینانه به ریسباف برای راه اندازی موزه منطقهای با هفتاد هزار متربع مساحت که در این مقیاس تنها با میدان نقش جهان قابل مقایسه است نشان میدهد این پروژه تا چه اندازه وسیع است. ایجاد نهادهایی همراستا با این پروژه به عنوان محرک توسعه نقش مهمی در پیشبرد کمی و کیفی آن خواهد داشت.
در مورد ایجاد گودال باغچه و طراحی زیرِ زمین در عرصۀ تاریخی عمارت باغ زرشک و همچنین جابهجایی سردر کارخانه صنایع پشم و انتقال آن به ورودی این عمارت، که بسیار بحثبرانگیز بوده، توضیح دهید که قرار است چه اتفاقی بیفتد.
همانطور که در سوال قبلی عرض کردم روش ما برای انتخاب طراح معمار خرید کانسپت بود. پس ما با طرح روبرو نبودیم، ما با نگاه و رویکرد طراح نسبت به پروژه روبرو بودیم. انتظار ما ایجاد شرایط بهتر برای فضای رویدادی عرصه و ارتباط مؤثر سایت با چهارباغ و ریسباف بود و رویکرد طراح بر این اساس تعریف شده بود. به نظرم بهتراست به طور مستقیم به مصاحبه ایشان مراجعه شود. چون موضوع کاملاً کارشناسی است و بهتر است ورود مستقیم به موضوع نداشته باشم.
اما از نظر اجرایی در تیر ماه جلسهی مشترکی با حضور شهردار محترم، مدیر کل محترم میراث فرهنگی و مدیران ایشان با هدف معرفی موزه، همچنین کانسپت برگزیده در محل باغ زرشک برگزار کردیم. جمع بندی گفتوگوهای کارشناسی و مدیریتی این بود که بررسی کانسپت پیشنهادی از نظر مطالعات، طراحی کامل، شورای فنی میراث و اجرا مستلزم هزینههای قابل توجه زمانی و مالی بود. به همین دلیل با هماهنگی مدیریت میراث، حوزههای مرتبط در شهرداری و طراح تصمیم بر این شد که از ادامهی این کانسپت صرف نظر کرده و به جایگزین آن فکر کنیم. در واقع با همان انتظارت کارفرما مبنی بر کاربری مؤثر تر عرصه (دیوارهای جنوبی و شمالی باغ) و پیوند باغ زرشک، چهارباغ وریسباف به مشاور محترم پیشنهادهای جدید خود را طراحی کردند.
طی گزارشی که در این خبرگزاری تحت عنوان «عمارت تاریخی باغ زرشک درخطر تخریب» منتشر شد به این موضوع اشارهشده که در طبقه پایین این عمارت دخل و تصرفی بدون هماهنگی با میراث فرهنگی در حال انجام بوده و مدیرکل میراث فرهنگی استان اصفهان در این گزارش نیز این دخل و تصرف بدون هماهنگی را تأیید و حتی عنوان کردند که یگان حفاظت میراث با حضور در این محل مانع این اقدام شده و حتی از مدیریت موزه بابت این اقدام شکایت کرده در این خصوص چه پاسخی دارید؟
طبق مطالعات مشاوران مرمت موزه از پرونده ثبتی میراث، پلانهای مرمت، بررسی وضع موجود بنا جهت بهره برداری، دو درگاه در یک اتاق که با تیغههای یک در دو متر مسدود شده بود، الحاقی و ۲۰ ساله تشخیص داده شد. پس از این رایزنیها و مطالعات اقدام به حذف این الحاقات شد. این موضوع برای برنامه اجرایی موزه بسیار مهم بود، چرا که سناریو و جریان بازدید و گردش مخاطب در محیط در این صورت بهتر قابل اجرا بود. به اصطلاح «بازسازی سبکی» انجام شد که در این حالت با کمترین دخالت، در این قسمت از پلان به طرح اولیه بنا برگشتیم. سپس بعد از سوال یگان حفاظت، از همکاران میراث برای بازدید عمارت دعوت شد. با حضور کارشناسان میراث مقرر شد این پاک سازی به همراه مستندات به اداره کل میراث ارسال شود.