به گزارش مشرق،کانال تلگرامی مرکز اطلاع رسانی فلسطین در مطلبی با عنوان سوریه جدید آنگونه که "اسرائیل" میخواهد، نوشت:
از زمان سقوط نظام بشار اسد نگرانیهای عربی و منطقهای ایجاد شده است اما نگرانی واقعی و قابل توجهی که از کانون توجهات دور مانده است، برنامههای جناح راست اسرائیلی حاکم و دیدگاههای واقعی آن درباره سوریه جدید یا به عبارت دقیقتر، تغییرات ژئوپلیتیکی مورد نظر "اسرائیل" در کل منطقه است.
آنچه باید همه کشورهای عربی و حتی ایران و ترکیه را نگران کند، دیدگاه صهیونیستهای راستگرا درباره سوریه و منطقه است، به ویژه با بازگشت ترامپ و تیم راستگرای او که با این برنامهها همکاری خواهد کرد.
حالا چرا باید از برنامههای "اسرائیل" نگران باشیم؟ زیرا این برنامهها بر اساس یک نظریه اصلی استوار است مبنی بر اینکه امنیت "اسرائیل" در بلندمدت بر تجزیه سوریه و تقسیم آن و بازی با اقلیتها و شاید هم ایجاد دولتهای کوچک برای علویان، دروزها و کردها مبتنی خواهد بود که این در بهترین حالت است، و در بدترین حالت، این برنامه از همان لحظه اول سقوط نظام اسد در حال اجراست، با اقدام سریع "اسرائیل" برای نابودی کامل ساختار نظامی ارتش سوریه، تخریب انبارهای تسلیحاتی و گسترش حضور خود در جنوب سوریه در منطقه ممنوعه و اعلام بیاعتباری آتشبس سال ۱۹۷۴، از جمله جبل الشیخ که خط دفاعی استراتژیک برای سوریه و لبنان محسوب میشد. با کنترل این منطقه توسط "اسرائیل"، جنوب سوریه و حتی دمشق در معرض خطر استراتژیک قرار گرفتهاند.
"اسرائیل" منتظر موافقت جهانی یا تصمیمات بینالمللی نماند، بلکه به سرعت در عرض چند ساعت برای کنترل این منطقه اقدام کرد و فراتر از این، نتانیاهو با افتخار و غرور از این منطقه بازدید کرد. اخیرا روزنامه "یدیعوت احرونوت" به نقل از مقامات اسرائیلی، از نیات "اسرائیل" برای حفظ کنترل حدود ۱۵ کیلومتر و عمق اطلاعاتی تا ۶۰ کیلومتر در سوریه خبر داد، که این به معنای اشغال استراتژیک و امنیتی و کنترل تقریباً مطلق بر منطقه جنوبی، به عنوان مقدمهای برای گسترش عملیاتهای استراتژیک ارتش اشغالگر در صورت آشفتگی یا مشکلات در جنوب به منظور گسترش مناطق حائل و شاید حمایت از ایجاد دولتهایی برای اقلیتها به بهانه ترس از اسلامگرایان و پیشینه ایدئولوژیک آنها است.
آیا هیئت تحریر الشام میتوانست پروژه "اسرائیل" را متوقف کند؟ قطعاً نه، به ویژه اینکه منافع آمریکا در سوریه تنها یک عنوان دارد: "اسرائیل". و هیچگونه موازنه قوا بین این هیئت و اشغالگران وجود ندارد. آنچه اتفاق افتاده، تفاوت واقعی بین کشورها (و نظامهایی) که دارای دیدگاههای استراتژیک واقعی هستند و محیط عربی که هنوز در تلاش و اختلاف و سردرگمی درباره نحوه برخورد با واقعیت جدید سوریه است را آشکار میکند.
بسیار غمانگیز است که "اسرائیل" کنترل منابع حیاتی آب مربوط به اردن و سوریه در حوضه یرموک را در دست گرفته است، در حالی که میتوانست مشکل بزرگی را برای اردن حل کند. اینکه ارتش رژیم صهیونیستی در یک اقدام عجیب فرصت را غنیمت شمرده و برای ثبت نقشهای جدید به نفع امنیت خود به تهدید ساکنان و روستاها در سوریه و خلع سلاح آنها پرداخته، به این خاطر است که آنها دیدگاههای روشنی درباره امنیت، منافع و روش کار خود دارند و آن را بر کل جهان تحمیل میکنند.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.