اگرچه دور اول رأیگیری پارلمان لبنان در روز پنجشنبه گذشته و برای سیزدهمین بار به منظور انتخاب رئیسجمهور شکست خورد، اما در دور دوم، جوزف عون با کسب ۹۹ رأی بهعنوان رئیسجمهور لبنان انتخاب شد و با سخنرانی در پارلمان این کشور، ادای سوگند کرد و روز جمعه با حضور در کاخ بعبدا، کارش را با دیدار با نجیب میقاتی، نخستوزیر کفیل، آغاز کرد.
به گزارش شرق، در حالی شرایط خلأ ریاستجمهوری که بیش از دو سال از اکتبر ۲۰۲۲ به طول انجامید، با انتخاب جوزف عون پایان پیدا کرد که برخی تحلیلگران به قدرت رسیدن فرمانده ارتش لبنان را تهدیدی برای آنچه محور مقاومت نامیده میشود، میدانند.
در همین راستا عون پس از انتخاب بهعنوان رئیسجمهور لبنان در پیامی، متعهد شد که قدرت فقط در دستان دولت خواهد بود. او خطاب به نمایندگان پارلمان لبنان گفت تلاش خواهد کرد تا انحصار حمل سلاح در لبنان در اختیار دولت باشد.
خبرگزاری رویترز پیشتر در گزارشی انتخاب رئیسجمهور لبنان را اولین آزمون توازن قدرت در این کشور پس از جنگ اخیر اسرائیل و حزبالله و سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه عنوان کرده بود. البته مجتبی امانی، سفیر ایران در لبنان، باور دیگری دارد و شامگاه جمعه با تشریح نحوه انتخاب جوزف عون به ریاستجمهوری لبنان معتقد است که «جوزف عون در زمان حضور در فرماندهی ارتش، رعایت حزبالله و مقاومت را داشت و خاطره بدی از او درباره حزبالله و جنبش امل وجود ندارد».
امانی بنا بر دعوتی که از سفرا شده بود، در جلسه انتخاب رئیسجمهور در پارلمان لبنان حضور داشته و از نزدیک شاهد رأیگیری برای انتخاب رئیسجمهور این کشور بوده است، بنابراین او تصریح میکند «حامیان مقاومت با جوزف عون صحبتهایی انجام دادند و با او به نوعی به توافقی رسیدند که مصالح آنها در ریاستجمهوری تعیین شود».
او درباره پیام این توافق با محور مقاومت متذکر میشود «آمریکا، عربستان و فرانسه تصور میکردند بهتنهایی میتوانند کار را به جلو ببرند. اما مشخص شد اینچنین نیست و آنها محتاج توافق با مقاومت هستند و براساس توافق، ریاستجمهوری شکل گرفت». سفیر ایران در لبنان این را هم خاطرنشان کرد «آمریکاییها و اسرائیلیها به دنبال این بودند تا سمیر جعجع را بهعنوان رئیسجمهور منصوب کنند، اما او آرای چندانی نداشت».
در ادامه آنچه گفته شد، عباس عراقچی روز جمعه و طی مطلبی در شبکه اجتماعی ایکس به زبان عربی درباره انتخاب جوزف عون نوشت: «ایران از لبنانی باثبات، امن و مستقل، موطن همه لبنانیها، و عاری از اشغال و تهدید خارجی حمایت میکند».
مسئول سیاست خارجی کشورمان ادامه داد «مانند گذشته، ما با هر دولتی که نماینده خواستههای مردم لبنان بوده، رفاه آنها را تضمین کند و از حاکمیت، استقلال و تمامیت ارضی لبنان محافظت کند، همکاری خواهیم کرد».
قبلتر از آن، اسماعیل بقائی بود که در مقام سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور جدید لبنان را به او، دولت و ملت لبنان و همه گروهها و احزاب فعال در عرصه سیاسی این کشور تبریک گفت.
به نوشته ایسنا، بقائی این انتخاب را که محصول وفاق و توافق اکثریت گروهها و احزاب لبنانی است، موفقیتی برای کل لبنان دانست و ابراز امیدواری کرد «انتخاب رئیسجمهور موجب تقویت وحدت و انسجام داخلی در لبنان و تسهیل مسیر پیشرفت و آبادانی این کشور و غلبه بر چالشها و مشکلات پیشرو ازجمله در زمینه اقتصادی و بازسازی خرابیهای ناشی از تجاوز وحشیانه رژیم صهیونیستی به این کشور و حراست از حاکمیت ملی و تمامیت سرزمینی در برابر تهدیدها و طمعورزیهای رژیم اشغالگر شود».
سخنگوی وزارت امور خارجه همچنین با اشاره به روابط تاریخی ایران و لبنان، بر آمادگی دولت جمهوری اسلامی ایران برای توسعه روابط با دولت لبنان در همه زمینهها تأکید کرد و برای رئیسجمهور جدید آرزوی موفقیت کرد. همزمان سفارت ایران در بیروت هم در پیامی به ژنرال جوزف عون، رئیسجمهور جدید لبنان، تبریک گفت.
در پیام سفارت ایران در بیروت آمده است «برای جنابعالی در مأموریت خود آرزوی موفقیت میکنیم و مشتاق همکاری در راستای تحکیم روابط جمهوری اسلامی ایران و لبنان و همکاری در زمینههای مختلف به گونهای هستیم که منافع مشترک دو کشور را تأمین کند و موجب ثبات و رفاه ملتهای دو کشور و منطقه شود».
جالب اینجاست که «حماس» نیز انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور جدید لبنان را تبریک گفت.
اما تبعات انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور جدید لبنان بر آینده مناسبات تهران-بیروت چه خواهد بود؟ این سؤالی است که پاسخش را در گفتوگو با ابوالقاسم دلفی پی گرفتهایم.
به باور سفیر پیشین جمهوری اسلامی ایران در فرانسه میان جوزف عون بهعنوان فرمانده ارتش لبنان با جوزف عون در مقام ریاستجمهوری این کشور (لبنان)، تفاوت معناداری وجود دارد. ضمن آنکه از منظر سفیر اسبق ایران در صربستان، بلژیک، کلمبیا و شیلی، رئیسجمهور در ساختار سیاسی و اداری لبنان، نقش تعیینکنندهای ندارد و به گفته او «باید دید که مسیر پیشرو برای تعیین نخستوزیر و اعضای کابینه چگونه خواهد بود». ماحصل این گپوگفت را در ادامه میخوانید.
جناب دلفی پیش از آنکه به آینده مناسبات تهران-بیروت پس از رویکارآمدن جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور لبنان بپردازیم. ابتدا این سؤال مطرح است که با رویکارآمدن فرمانده ارتش (لبنان) بهعنوان رئیسجمهور، چه اقتضائات سیاسیای برای لبنان به وجود خواهد آمد؟ آیا این انتخاب میتواند خلأ پنجساله دولت دائم و نیز فقدان رئیسجمهور به مدت بیش از دو سال را برطرف کند؟
موضوع اینجاست که فارغ از جریانبندی سیاسی در پارلمان لبنان برای رأیگیری و انتخاب جوزف عون باید انتخاب رئیسجمهور را امری فینفسه مثبت دانست؛ چراکه وضعیت لبنان از هر منظری با بحران مواجه است. از حوزه اقتصادی و معیشتی تا مسائل سیاسی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و... که در سایه حملات چندماهه و بمباران بیامان اسرائیل به کل خاک لبنان مشکلات این کشور شدت یافته است و دراینبین نبود دولت مستقر دائم و همچنین خلأ دوساله رئیسجمهور در لبنان و اداره کشور با یک دولت موقت، شرایط را به سمت بحرانیتر شدن برده است.
ولی موضوع اینجاست که جوزف عون در چه شرایطی و با چه رنگبندی سیاسی داخلی، منطقهای و بینالمللی به ریاستجمهوری لبنان رسید؟ چون این روند میتواند بحران را عمیقتر هم بکند. غیر از این است؟
این نکته شما درست است. اما توجه داشته باشیم که بعد از پایان دوره ریاستجمهوری میشل عون ما با یک بنبست سیاسی مواجه بودیم و ۱۲ دور انتخابات برای تعیین رئیسجمهور به دلیل عدم توافق جریانهای سیاسی لبنان بی نتیجه ماند.
میان کلامتان، دراینبین بسیاری هم توپ را در زمین حزبالله هم میاندازند که سبب شده تا ...
بله، اما موضوع این است که حزبالله لبنان تا پیش از ورود به جنگ مستقیم با اسرائیل در هشتم اکتبر ۲۰۲۳ یکی از مهمترین وزنههای سیاسی در تحولات لبنان بود. به گونهای که هیچ اقدام و تصمیمی بدون چراغ سبز یا موافقت حزبالله انجامشدنی نبود، بنابراین تمام ائتلافها و مذاکرات سیاسی برای تعیین رئیسجمهور به نتیجه نرسید، اما این به معنای آن نیست که توپ را در زمین حزبالله بیندازیم.
چه شد که نهایتا از سلیمان فرنجیه به جوزف عون رسیدیم؟ اساسا ترکیب ۶+۴ نامزدهای ریاستجمهوری لبنان (جوزف عون، الیاس البیسری، جهاد أزعور و سمیر جعجع در کنار نعمه افرام، جورج خوری، فرید خازن، ابراهیم کنعان، زیاد بارود و سمیر عساف)، ترکیب برندهای برای حزبالله نبود، چون در آستانه جسله پنجشنبه گذشته پارلمان لبنان برای انتخاب رئیسجمهور این کشور، سلیمان فرنجیه در مقام رئیس جریان «المرده» از نامزدی ریاستجمهوری لبنان به نفع جوزف عون انصراف داد. این چه معنایی میدهد؛ تغییر در قدرت حزبالله؟
نکته شما درست است و اساسا ترکیب ۶+۴ نامزدهای ریاستجمهوری لبنان، ترکیب بدون نامزد مدنظر مقاومت بود. هرچند سلیمان فرنجیه گزینه مدنظر حزبالله برای ریاستجمهوری لبنان بود، اما در نهایت جوزف عون به این مقام رسید. باوجوداین به نظر میرسد، هم نوعی مهندسی سیاسی و دیپلماتیک با حضور جریانات داخلی و نیز بازیگری کشورهای منطقهای و فرامنطقهای در جریان بود و هم تمام مقامات لبنانی نگران تدوام وضع موجود کشورشان بودند و سعی شد که جلسه پنجشنبه پارلمان هر طور که شده، به انتخاب عون ختم شود. اتفاقا از همینجاست که برخی تحلیلها درباره مسئله نفوذ حزبالله در تحولات سیاسی لبنان مطرح میشود. چون گزینه غیرهمسو روی کار آمد.
برخلاف این ارزیابی شما، طیفی باور دارند که با وجود اینکه عون تحت حمایت آمریکا قرار دارد و علت این امر وابستگی ارتش لبنان به آمریکاست، اما او همواره در مسائل مختلف به شکل بیطرف و حرفهای عمل کرده و با وجود تحرکات متعددی که برخی طرفها در داخل و خارج لبنان برای تحریک ارتش علیه مقاومت داشتند، ژنرال عون هرگز در راستای مخالفت با حزبالله گام برنداشته و مواضعی هم که در قبال مقاومت اتخاذ کرده، حرفهای و منطقی بوده است. حتی در جریان جنگ جدید با اسرائیل هم، عون هیچگونه اقدامی در خلاف مسیر مقاومت را نپذیرفت و بر هماهنگی با آن تأکید داشت. اتفاقا به خاطر همین بیطرفبودن و شفافیت در اداره ارتش و همچنین تلاش برای حفظ وحدت لبنان، جوزف عون یکی از چهرههای محبوب و برجسته و تقریبا بیحاشیه این کشور به شمار میرود؛ بهویژه اینکه حزبالله تأکید کرد مخالفتی با ژنرال عون ندارد.
اینکه حزبالله تأکید کرد مخالفتی با ژنرال عون ندارد، لزوما به معنای آن نیست که جوزف عون گزینه ایدئال آنهاست. همچنین صرفا عنوان شد که حزبالله از زبان نمایندگان خود اعلام کرد که وتویی بر نامزدی فرمانده ارتش برای ریاستجمهوری ندارد. پس حمایت جدی و صریحی در کار نبوده است. فقط مخالفتی از جانب حزبالله نشده و وتویی هم انجام نشد. اما توجه داشته باشیم که جوزف عون نقش اول ماجرای بازرسی هواپیمای ایرانی در فرودگاه رفیق حریری بود. اینجاست که موضع را باید طور دیگری دید. توافقاتی در کار بوده تا رئیسجمهور جدید لبنان دیگر به دنبال تقابل و تنش با اسرائیل نباشد؛ و به همین دلیل است که اکنون اسرائیل اولین بازیگری بود که ریاستجمهوری جوزف عون را تبریک گفت؟
بله، این تبریک دیپلماتیک دو معنا دارد؛ نخست میشود اینگونه تحلیل کرد که ریاستجمهوری جوزف عون به معنای همسویی با حزبالله و جریان مقاومت نخواهد بود و دوم اینکه، لبنان پس از به قدرت رسیدن جوزف عون حداقل به دنبال تقابل و تنش با اسرائیل نیست؛ یعنی بیروت مانعی برای توسعهطلبیهای اسرائیل در منطقه نخواهد بود. این را هم در نظر داشته باشیم که در روند انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور لبنان، خلاف قانون اساسی این کشور عمل شد.
منظور انفصال دوساله از خدمت در ارتش است؟
دقیقا طبق قانون اساسی لبنان باید فرمانده ارتش، دو سال از کارهای نظامی جدا شده باشد تا بتواند به عنوان کاندیدای ریاستجمهوری معرفی شود. به همین دلیل وقتی جوزف عون بلافاصله پس از فرماندهی ارتش لبنان به عنوان رئیسجمهور این کشور انتخاب میشود، نه تنها یک نقض قانون اساسی لبنان است، بلکه یک پالس سیاسی معنادار خواهد بود.
بله اگرچه ما شاهد این دست نقض قوانین در لبنان بودهایم، اما در جریان انتخاب جوزف عون به عنوان رئیسجمهور شاهد نوعی چشمپوشی بیشتر جریانهای سیاسی رقیب جریان هشتم مارس بودیم که نشان میدهد سطح بیسابقهای از ائتلافسازی سیاسی در مقابل حزبالله شکل گرفته است. موضوع مهمتر اینجاست که ما در جریان انتخاب رئیسجمهور به شکل بیسابقهای شاهد نقشآفرینی مستقیم کشورهای منطقهای و فرامنطقهای از عربستان تا فرانسه و ایالات متحده آمریکا بودیم. نهتنها نماینده پاریس و واشنگتن در انتخابات رئیسجمهور دخالت داشتهاند، بلکه برای اولین بار است که نماینده سعودیها هم در این انتخابات حضور مستقیم پیدا کرد و در رأیگیری و اعمال نظر نمایندگان پارلمان لبنان اعمال نفوذ کرد تا در نهایت جوزف عون به عنوان رئیسجمهور لبنان انتخاب شود؛ لذا در این رقابت سیاسی که حاصل ائتلاف کشورهای منطقهای و فرامنطقهای با هدف مهندسی سیاسی جریانها و احزاب در لبنان بود، فضا به سمتی رفت که نهایتا نامزد لیبرالها در مقابل نامزد جریانهای ملی لبنان به قدرت رسید.
به سؤال کلیدیتر برسیم؛ آینده مناسبات تهران - بیروت در دوره عون به کجا میرسد. هرچند در مورد رویکرد جوزف عون نسبت به ایران، اطلاعات دقیقی در منابع بینالمللی در دسترس نیست. با این حال، تحلیلگران سیاسی بر این باورند که وی در تلاش است تا رویکردی متوازن میان جناحهای داخلی لبنان و بازیگران منطقهای و بینالمللی اتخاذ کند. از سوی دیگر و ذیل اشارهتان به موضوع فرودگاه رفیق حریری، در دوران فرماندهی جوزف عون، برخی اقدامات و انتصابها مانند منصوبکردن فؤاد کفوری به عنوان مدیر امنیت فرودگاه بیروت، با واکنشهایی همراه بوده است. کفوری به عنوان شخصیتی نزدیک به ایالات متحده و فرانسه شناخته میشود و مواضع او گاه با منافع ایران در تضاد بوده است؟
نکتهای که در تحلیل شخصیت سیاسی جوزف عون نادیده میگیریم، این است که او دیگر فرمانده ارتش لبنان نیست و بهعنوان رئیسجمهور این کشور عمل میکند. میان این دو پست فاصله زیادی وجود دارد. یک فرمانده ارتش با قرائتهای نظامی و امنیتی به مسائل نگاه میکند و اصطلاحا ملاحظات سیاسی و دیپلماتیک را مدنظر قرار نمیدهد. اما وضعیت رئیسجمهور کاملا متفاوت است و برای هرگونه اظهار نظر داخلی و منطقهای و جهانی باید نهایت دقت را داشته باشد و تبعات اقدامات و تصمیمات و حتی مواضع خود را هم بسنجد و اینجاست که قطعا رئیسجمهور عملکردی محدودتر از فرمانده ارتش دارد، با اینکه جایگاه او میتواند بالاتر باشد.
لذا اگرچه عون در دوره کاری نظامی خود برخی موضعگیریها علیه حزبالله لبنان، محور مقاومت و ایران داشته است، اما او لزوما نمیتواند این نظرات مخالف را در مقام رئیسجمهور پی بگیرد. اساسا پیگیری این نوع سیاستها به بسیاری از پارامترها و همچنین اقتضائات داخلی لبنان و شرایط منطقهای و فرامنطقهای بستگی دارد. ضمن آنکه باید در نظر گرفت رئیسجمهور در ساختار سیاسی-اداری لبنان مسئول اصلی اجرای کشور نیست. بلکه این وظیفه بر عهده نخستوزیر است و باید دید که پس از جوزف عون چه مسیر سیاسی و برای انتخاب چه نخستوزیری تعریف شده است. آیا نخستوزیر هم با جریان فکری و سیاسی جوزف عون همراه است یا خیر؟
هرچند طبق قانون لبنان، این حق انحصاری رئیسجمهور است که نخستوزیر را انتخاب کند. اما بیشک انتخاب عون مشروط به توافق داخلی، منطقهای و بینالمللی است. از این رو میتوان تصور کرد که نخستوزیر آتی لبنان هم گزینهای است که اگرچه میتواند همسویی کاملی با جوزف عون نداشته باشد، اما بعید به نظر میرسد که مخالفت جدی هم با او پیدا کند. موضوع مهمتر انتخاب وزرا است. باید دید وزرای دولت جدید از چه جریانهای سیاسی انتخاب میشوند. به همین دلیل نگاه سیاسی فردی مانند جوزف عون در مقابل ایران در مقام فرمانده ارتش یا در مقام رئیسجمهور لبنان یک موضوع است و اجرائیکردن و پیادهکردن آن موضوع دیگری است. چون همانطورکه گفتم باید دید مسیر تعیین نخستوزیر و کل کابینه دولت لبنان در چه ریلی پیش خواهد رفت.
ارزیابی خودتان چیست؟
ارزیابی من شاید قدری بدبینانه باشد.
چرا؟
چون همانطورکه گفتم انتخاب جوزف عون که گزینه مدنظر حزبالله نبود. از طرف دیگر در جریان انتخاب جوزف عون بهعنوان رئیسجمهور لبنان، نماینده عربستان سعودی بهصراحت عنوان کرد «ما در تلاش هستیم تا نفوذ ایران را در لبنان کاهش دهیم». گرچه طی این سالها و پس از احیای روابط تهران - ریاض سعی شد تا اختلافات منطقهای دو کشور کنترل شود. اما این دست اظهارنظرها نشان میدهد که همچنان جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی درخصوص تحولات لبنان اختلاف نظر دارند. ضمن اینکه پیرو سؤال پیشین شما عنوان شد که نمایندگان حزبالله در پارلمان لبنان، وتو یا مخالفتی با انتخاب جوزف عون نداشتند.
پس گفته مجتبی امانی درباره اینکه جوزف عون ذیل توافق با حزبالله پذیرفته که در دوره ریاستجمهوریاش ملاحظات آنها را در نظر داشته باشد، با چالش همراه است؟
بله. طبق گزارشات رسانهای توافق شده که جوزف عون هم ملاحظات حزبالله را در نظر بگیرد. اما سؤال اینجاست که آیا میتوان به این دست توافقات نظر داشت؟ اساسا چنین توافقی وجود دارد و اگر وجود دارد، تا چه حد میتوان امید به تداوم آن داشت، به خصوص آنکه باید اذعان و اعتراف کرد که پس از توافق آتشبس بین حزبالله لبنان و اسرائیل ما نقشآفرینی چندان جدی سیاسی و دیپلماتیک در صحنه لبنان برای تقویت جایگاه حزبالله نداشتیم تا بتواند در جریان انتخاب رئیسجمهور دست برتر را داشته باشد.
هرچند وضعیت کنونی برای ایران در لبنان به شکل جدی متفاوت از گذشته شده است و آزادی عمل سابق فعلا وجود ندارد.
با توجه به نکته شما، آیا میتوان گفت که بعد از انتخاب جوزف عون نظم سیاسی و موازنه بین جریان ۸ مارس و ۱۴ مارس برای همیشه به هم خورده است؟
تقریبا این واقعیت مسجل است؛ چون اگر دقت کرده باشید در جریان انتخاب میشل عون به عنوان رئیسجمهور سابق لبنان شاهد نقشآفرینی جدی حزبالله بودیم و در نتیجه ائتلاف حزبالله با مسیحیان لبنان بود که میشل عون به قدرت رسید و با توجه به همین ائتلاف و توافقات میان حزبالله و میشل عون بود که مسیر برای انتخاب نخستوزیر و اعضای کابینه تبیین شد و نسبت تقسیم قدرت سیاسی، امنیتی، اقتصادی، نظامی و دفاعی در لبنان تعیین میشد. اما اکنون این نظم به هم خورده است. حزبالله کمترین نقش را در انتخاب جوزف عون داشت و دیگر خبری از آن ائتلاف و توافق جدی وجود ندارد که بتواند دست جوزف عون را برای انتخاب نخستوزیر همسو با خود بدون چراغ سبز حزبالله ببندد. به دلیل اختلاف نگاه جوزف عون با میشل عون احتمالا نخستوزیر و کابینهای روی کار میآید که لزوما در مسیر مدنظر مقاومت هم حرکت نخواهد کرد و تقابلی با اسرائیل ندارد؛ و این چه معنایی برای تهران و حزبالله دارد؟
این سیاست به معنای آن خواهد بود که دولت آتی لبنان به دنبال اجرائیکردن تمام بندهای توافق آتشبس اسرائیل و حزبالله و همچنین عملیاتیکردن قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل است. به این معنا که حزبالله لبنان باید تا پشت رودخانه لیتانی و حتی بیشتر از آن عقبنشینی کند. از همه مهمتر این است که اگر دولت آتی لبنان به دنبال اجرائیکردن مفاد قطعنامه ۱۷۰۱ باشد، علاوه بر عقبنشینی حزبالله تا پشت رودخانه لیتانی، باید زمینه برای خلع سلاح همه گروههای مسلح در لبنان هم فراهم شود. هرچند در یک سناریوی بدبینانه باید هشدار داد که امکان روی کار آمدن دولتی صرفا با هدف تقابل با حزبالله و کاهش هرچه بیشتر نفوذ ایران در لبنان هم وجود دارد؛ چون به نظر میرسد یکی از محورهای اصلی دولت پیشرو در لبنان برقراری روابط با هیئت حاکمه جدید در سوریه است و کانون این روابط دیپلماتیک با دمشق، قطع حمایتهای ایران به لبنان با توجه به وضعیت جغرافیایی سوریه است.
موازنه سیاسی در خود جریان ۸ مارس را چگونه میبینید؟ در یک تحلیل عمیقتر آیا برای همیشه موازنه بین حزبالله و جنبش امل به هم خورده است؟ در فقدان سیدحسن نصرالله، نگاهها به نبیه بری خواهد بود بهخصوص با نقشآفرینیای که در جریان آتشبس با اسرائیل داشت؟
فعلا به دلایل مختلف ما شاهد آن بودیم که در همین جریان انتخاب رئیسجمهور لبنان، جنبش امل با محوریت نبیه بری بهعنوان رئیس پارلمان و همچنین نمایندگان وابسته به حزبالله لبنان، نسبت آرای یکسانی داشتند. پس نسبت وزن سیاسی هر دو یکسان است. اما همانطور که گفتم، اگر شرایط به سمتی پیش برود که مفاد قطعنامه ۱۷۰۱ برای عقبنشینی تا پشت رودخانه لیتانی اجرائی شود، آن زمان پارامترهای اصلی یا برگ برنده حزبالله یعنی سلاح و نفوذ سرزمینی آن کنار گذاشته خواهد شد و اینجاست که نقشآفرینی فردی مانند نبیه بری که به قول شما در جریان برقراری آتشبس بین اسرائیل و حزبالله، توان چانهزنی دیپلماتیک و سیاسی جنبش امل را بیشتر کرده است، مسیری را تعریف کند که شاید، تأکید دارم شاید، شیعیان لبنان گرایش بیشتری به این سمت داشته باشند؛ و برای سؤال آخر در سایه این آسیبشناسی و تحلیل هشداردهندهتان، راهحل خروج از وضعیت کنونی چیست؟
ما تجربه موفقی در دوره ریاستجمهوری میشل عون داشتیم. در آن برهه ما با کمک فرانسویها توانستیم وضعیت لبنان را مدیریت کنیم. به همین دلیل، چون فرانسویها نقش کلیدی در لبنان دارند، باید به فوریت، ضمن تنشزدایی در روابط با قاره سبز، همکاریهای جدی را با پاریس برای موضوعات مختلف منطقه و ازجمله تحولات لبنان اجرائی کرد؛ زیرا اگرچه ائتلاف سهگانه عربستان، فرانسه و آمریکا اکنون به دنبال برنامهریزی تحولات در لبنان هستند، اما لزوما نگاه ریاض با نگاه پاریس و نگاه پاریس با نگاه واشنگتن یکسان نیست. پس میتوان با فرانسویها در این رابطه همکاریهای قبلی خود را احیا کرد. اینجاست که دوباره به بخشی از انتقادات خودم بازمیگردم که به جای اتلاف انرژی در وزارت امور خارجه برای تحولات منطقهای باید به فوریت مذاکرات با اروپا و آمریکا را در جهت تنشزدایی در دستور کار قرار داد.