خواجوی کرمانی از شاعران برجسته قرن هشتم هجری است که با آثار ارزشمند خود، نقش مهمی در غنای ادبیات فارسی داشته است.
او که به دلیل سبک لطیف و مضامین عرفانی اشعارش شهرت دارد، تأثیر زیادی بر شعرای بزرگی چون حافظ گذاشته است.
روز ۱۷ دیماه به پاسداشت این شاعر نامدار، به عنوان روز بزرگداشت خواجوی کرمانی تعیین شده است تا میراث گرانبهای او زنده نگه داشته شود.
«محمدکاظم کهدویی» استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یزد در گفتوگو با ایسنا و در خصوص این شاعر بلند آوازه ایران، میگوید: «کمالالدین ابوالعطا محمودبن علیبن محمود» مشهور به خواجوی کرمانی و متخلص به خواجو، از شاعران برجسته سده هفتم و هشتم هجری است.
وی اضافه میکند: خواجو که القابی همچون «نخلبند شعرا» و «ملکالفضلا» داشت؛ به روایت منابع، در فاصله سالهای ۶۶۹ تا ۶۸۹ هجری در کرمان متولد شد و در میانه سدهی هشتم هجری در شیراز چشم از جهان فروبست.
این استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به این که آرامگاه خواجوی کرمانی در تنگ اللهاکبر شیراز و نزدیک به رکنآباد قرار دارد، خاطرنشان میکند: بر اساس گفتهی مرحوم دکتر باستانی پاریزی، نام خواجو با «واو تحبیب» از کلمهی «خواجه» برگرفته شده و به شیوهی گویش کرمانیان به این شاعر اطلاق شده است.
وی با اشاره به این که حدود ۱۶۰ سال پس از نظامی، خواجوی کرمانی با سرودن پنج مثنوی به نامهای «همای و همایون»، «گل و نوروز»، «روضهالانوار»، «کمالنامه» و «گوهرنامه»، سنت خمسهسرایی را ادامه داد، میگوید: این آثار با الهام از خمسه نظامی و تلفیقی از عشقنامهها و داستانهای قهرمانی، جایگاه مهمی در ادبیات فارسی دارند.
کهدویی ادامه میدهد: از جمله دیگر آثار منسوب به وی، منظومهی «سامنامه» است که به باور برخی پژوهشگران، سالها پس از او توسط شاعری ناشناس و با الهام از مثنوی «همای و همایون» خلق شده است.
عضو هیات علمی دانشگاه با اشاره به این که خواجو علاوه بر آثار منظوم، آثاری منثور نیز دارد که به نثری مسجع و هنری نوشته شدهاند، میگوید: از جملهی این آثار میتوان به رسالههای «سراجیه»، «شمس و سحاب»، «شمع و شمشیر» و «نمد و بوریا» اشاره کرد.
کهدویی با اشاره به این که خواجو در سرودن غزل نیز چیرهدست بود و بسیاری از غزلیات او الهامبخش شاعران پس از وی، بهویژه حافظ شیرازی شد، عنوان میکند: حافظ در یکی از ابیات خود، خواجو را به عنوان الگوی غزلسرایی معرفی میکند و میفرماید: «استاد غزل سعدی است نزد همه کس اما / دارد سخن حافظ، طرز سخن خواجو»
وی با اشاره به این که غزلیات حافظ و خواجو در بسیاری از موارد از نظر وزن، قافیه و مضمون به یکدیگر شباهت دارند، میگوید: نمونههایی از این تأثیرپذیری بهوضوح در غزلیات هر دو شاعر دیده میشود که این مطلب هنگام مقایسه چند غزل از حافظ و خواجو مشهود است.
وی در ادامه این ابیات را چنین قرائت میکند؛ «ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون / روی سوی خانه خمّار دارد پیر ما» از حافظ و «خرقه رهن خانۀ خمار دارد پیر ما / ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما» از خواجوست.
کهدویی میگوید: نمونههای دیگر این تأثیرپذیری در اشعار آنان متعدد است و به تفصیل در آثار پژوهشگران ادبی آمده است.
این استاد تمام زبان و ادبیات فارسی با تاکید بر این که خواجوی کرمانی، با سرودن مثنویهای عاشقانه و اخلاقی و غزلهای نغز و لطیف، یکی از حلقههای مهم در تکامل شعر فارسی است، اظهار میکند: آثار وی، چه در قالب خمسه و چه در قالب غزل، تأثیری عمیق بر شاعران پس از خود، بهویژه حافظ شیرازی داشته و جایگاهی ممتاز در ادبیات فارسی به او بخشیده است.
کهدویی ضمن بیان این که خواجوی کرمانی در کنار شاعری، به سیر و سیاحت نیز علاقهمند بود، میگوید: سفرهای او از حدود ۷۱۸ هجری قمری آغاز شد و تا سال ۷۴۶ و احتمالاً بعد از آن ادامه داشت.
وی تصریح میکند: خواجوی کرمانی در این مدت، به بسیاری از شهرهای مهم ایران و جهان اسلام از جمله بغداد، مصر، شام، عربستان، شیراز، یزد و آذربایجان سفر کرد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی ضمن بیان این که بر اساس گزارش «جعفر بن محمد جعفری» در کتاب «تاریخ یزد»، خواجو در سال ۷۴۷ هجری قمری، همزمان با دوران آبادانی یزد به دست امیر مبارزالدین محمد مظفر، از این شهر دیدن کرد، تصریح میکند: او در یکی از غزلیات خود از این سفر یاد کرده و نسیم روحبخش اهرستان یزد را ستوده است.
وی با بیان این که محله اهرستان در محدوده مرکزی شهر یزد واقع شده است، میگوید: این محله دارای پیشینه تاریخی است و به عنوان تفرجگاه ساکنان قدیم یزد شناخته میشده است.
کهدویی اظهار میکند: شعر خواجوی کرمانی درباره یزد و نسیم اهرستان از دیوان اشعار او، غزل شماره ۳۰۲، به این صورت است؛
به بوستان می گلبوی لاله گون مستان
مگر ز دست سمنعارضان پردستان
جهان ز عمر تو چون داد خویش میگیرد
تو نیز کام دل از لذت جهان بستان
کنون که فصل بهاران رسید و موسم گل
خوشا نواحی یزد و نسیم اهرستان
چه نکهتست مگر بوی دوستان است این
چه منزلست مگر طرف بوستان است آن
منم جدا شده از یار و منقطع ز دیار
چو بلبلان چمن دور مانده از بستان
سفر گزیدم و بسیار خون دل خوردم
چو در مصیبتِ سهراب، رستم دستان
وی با اشاره به این که این غزل توصیف زیبایی از طبیعت یزد و حسرت شاعر از دوری یاران و دیار خویش است، تصریح میکند: نسیم اهرستان در اینجا نمادی از بوی خوش دیار و خاطرات شیرین گذشته است.
کهدویی در پایان خاطرنشان میکند: بزرگداشت خواجو در ۱۷ دیماه فرصتی مغتنم برای مرور و بررسی آثار این شاعر برجسته و احیای سنتهای ادبی اوست.
انتهای پیام