به گزارش مشرق، چهاردهم دی ماه سال ۵۸ بود، روز جمعه بابک تختی (پسر جهان پهلوان) و شهلا توکلی همسر مرحوم تختی، به حضور امام شرفیاب شدند، هنگام ظهر بود و موقع ناهار، آنها ناهار را که نان و سیب زمینی بود به اتفاق امام میل کردند، بعد از ناهار بابک به امام می گوید: من تا به حال سه افتخار بزرگ دارم نخست آنکه به حضور امام امت رسیده‌ام، دوم فرزند جهان پهلوانی چون تختی هستم و سوم این انقلاب به رهبری امام به پیروزی رسیده است.
امام خمینی (ره) بعد از اینکه حرف های بابک تمام می شود، دستی به سر او می کشند و او را می بوسند و فقط دو سه کلمه ای که دریایی از معانی را در برمی‌گیرد به بابک گفتند، و این خود می تواند سرمشقی برای تمام ورزشکاران شود. امام فرمودند: پسرم، سعی کن همیشه پهلوان باشی نه قهرمان.
مرحوم علی دوانی هم (در کتاب نهضت روحانیون ایران، ج۵، ص۲۵۹) در خاطره ای نقل کرده است: در دیدارهای حضرت امام اتفاقاتی می افتاد که سراسرآن درس و نصیحت بود. شیوه های امام در هیچکدام از مراجع نبود. و لطافت رفتار های امام را در هیچ کجا ندیده و نشنیده ایم.
به یاد دارم وقتی همسر و فرزند مرحوم جهان پهلوان غلامرضا تختی خدمت امام رسیدند، امام دست محبتشان را بر سر فرزند آن مرحوم کشیده و صورت او را بوسید و به او فرمود: پسرم سعی کن همیشه پهلوان باشی نه قهرمان. پدرت یک پهلوان بود که در دلها زنده ماند. سعی کن مثل او دلها را تسخیر کنی.
همسر و فرزند جهان پهلوان تختی پس از دستبوسی و دیدار تصمیم گرفتند از حضور امام مرخص شوند که حضرت امام قبول نکردند و چون موقع نهار بود آنها را به نهار دعوت کردند و در کنار هم نهار خوردند.
