سه شنبه 18 دی 1403
Tuesday, 07 January 2025

بازگشت ترامپ و سرنوشت زنجیره جهانی تامین

دنیای اقتصاد دوشنبه 17 دی 1403 - 00:06
دولت جدید ایالات‌متحده به رهبری دونالد ترامپ قصد دارد افزایش قابل‌توجهی در تعرفه‌های کالاهای وارداتی با امکان افزایش ۶۰درصدی بر کالاهای چینی و افزایش ۱۰درصدی بر واردات سایر کشورها اعمال کند. این تغییر می‌تواند باعث افزایش ۲۵۰میلیارد دلاری تعرفه‌ها شود و ممکن است بر حدود ۹‌درصد از تولید ناخالص داخلی ایالات‌متحده تاثیر بگذارد. این اقدام، بار مالی قابل‌توجهی ایجاد کرده و تنش‌های تجاری بین ایالات‌متحده و چین را تشدید خواهد کرد.

صنایعی که به واردات از چین وابستگی زیادی دارند، از جمله صنایع الکترونیک، اسباب‌بازی، مبلمان، پوشاک، ماشین‌آلات، پلاستیک و تجهیزات پزشکی احتمالا با چالش‌های فوری مواجه خواهند شد. ایالات‌متحده برای حدود ۷۰‌درصد از گوشی‌‌های هوشمند، ۹۰‌درصد از آنتی‌بیوتیک‌ها و ۷۰‌درصد از کفش‌ها به چین وابسته است. این تعرفه‌ها می‌توانند زنجیره‌های تامین ایالات‌متحده را مختل کنند، هزینه‌ها را افزایش داده و دسترسی به کالاهای ضروری را محدود کنند. کسب‌وکارهای کوچک هم به‌طور ویژه از این وضعیت آسیب خواهند دید. بسیاری از این کسب‌وکارها با جریان نقدینگی محدود فعالیت می‌کنند و جذب هزینه‌های اضافی می‌تواند به فشار مالی شدید و تهدید بقای آنها منجر شود. شرکت‌های بزرگ‌تر ممکن است توانایی مدیریت تعرفه‌ها را به‌طور موثرتری داشته باشند، اما کسب‌وکارهای کوچک که منابع کمتری برای تنوع‌بخشی به زنجیره‌های تامین دارند، ممکن است در حفظ تولید مداوم دچار مشکل شوند که این امر باعث تاخیر در تولید و از دست دادن اعتماد مشتریان می‌شود.

برای اجتناب از هزینه‌های تعرفه‌های واردات چینی، شرکت‌ها می‌توانند تامین‌کنندگان خود را متنوع کرده یا آنها را به‌کلی با تامین‌کنندگان از مناطق دیگر جایگزین کنند. این استراتژی نیازمند یک فرآیند بررسی دقیق برای اطمینان از کیفیت، مقرون‌به‌صرفه بودن و توانایی مقیاس‌پذیری تامین‌کنندگان جدید است. کشورهایی مانند هند، ویتنام و سایر کشورهای جنوب شرق آسیا به دلیل توسعه سریع زیرساخت‌های تولیدی، گزینه‌های جایگزین جذابی هستند. برای مثال اپل بخشی از تولید آی‌فون خود را به هند منتقل کرده و با شرکت‌هایی مانند فاکسکان و ویسترون همکاری می‌کند. مدل‌هایی مانند آی‌فون ۱۱، ۱۲ و ۱۴ در هند مونتاژ شده‌اند. همچنین گوگل تولید گوشی‌های پیکسل خود را از چین به ویتنام منتقل کرده و این تلاش بخشی از استراتژی گسترده‌تر این شرکت برای تنوع‌بخشی به عملیات تولیدی است. نایکی تولید خود را در کشورهایی مانند ویتنام و اندونزی گسترش داده و وابستگی به یک کشور خاص را کاهش داده است.

استفاده از راهبردهای اقتصاد اشتراکی (sharing economy) می‌‌‌تواند روش موثر دیگر برای مقابله با تعرفه‌های سنگین تجاری باشد. تشویق به اشتراک‌گذاری و استفاده مجدد از محصولات می‌تواند نیاز به واردات کالا را کاهش دهد. به‌عنوان مثال، یک تولیدکننده می‌تواند محصولات استفاده‌شده را بازخرید، تعمیر یا بازسازی کند و دوباره به فروش برساند. این روش ضمن کاهش وابستگی به واردات، به حفظ منابع کمک می‌کند.

جذب هزینه‌ها به صورت داخلی می‌‌‌تواند راهبرد موثر دیگر برای مقابله با ریسک‌‌‌های مرتبط با افزایش تعرفه‌‌‌های تجاری باشد. برخی شرکت‌ها ممکن است تصمیم بگیرند هزینه‌های تعرفه را خودشان متحمل شوند تا آن را به مشتریان منتقل نکنند. این رویکرد می‌تواند باعث افزایش وفاداری مشتریان شود و قیمت‌های رقابتی‌تری را ارائه دهد، اما حاشیه سود را کاهش داده و فشار مالی ایجاد می‌کند. برای جبران، شرکت‌ها ممکن است مجبور به کاهش هزینه‌ها، از جمله کاهش نیروی کار یا سایر اقدامات شوند. راهبرد موثر دیگر می‌تواند مدیریت ریسک‌های مالی باشد. تعرفه‌ها ممکن است کمبودهایی ایجاد کنند. استفاده از بازارهای آتی برای تثبیت قیمت کالاها یا استفاده از ابزارهای مشتقه برای پوشش نوسانات ارزی می‌تواند به کاهش ریسک ناشی از تغییرات نرخ ارز و نوسانات شدید کمک کند.

این استراتژی‌ها به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا با تاثیرات تعرفه‌ها مقابله کرده و انعطاف‌پذیری بیشتری در مواجهه با تغییرات اقتصادی نشان دهند. از سوی دیگر افزایش تعرفه‌ها و تغییرات ناشی از آن می‌تواند تاثیرات گسترده‌ای بر زنجیره تامین جهانی و صنعت تحویل در آخرین مایل (Last mile delivery) داشته باشد. اصطلاح تحویل آخرین مایل به آخرین مرحله از فرآیند مدیریت زنجیره تامین اطلاق می‌شود که کالای نهایی از انبار یا مراکز توزیع خارج و به دست مشتری نهایی در درب منزل وی تحویل می‌شود. در زنجیره تامین جهانی، افزایش تعرفه‌ها موجب افزایش هزینه‌های واردات می‌شود که می‌تواند قیمت تمام‌شده کالاها را بالا ببرد. این موضوع باعث می‌شود شرکت‌ها به دنبال تغییر تامین‌کنندگان خود به کشورهای دیگر یا افزایش تولید داخلی باشند. این تغییرات می‌تواند باعث اختلال در جریان کالاها، افزایش زمان تحویل و نیاز به بازطراحی شبکه‌های تامین شود. کشورهای در حال توسعه مانند هند و ویتنام ممکن است به‌عنوان مقاصد جدید تولیدی مورد توجه قرار گیرند، اما این جابه‌جایی‌ها به زیرساخت‌ها و زمان قابل‌توجهی نیاز دارند. در صنعت تحویل در آخرین مایل، افزایش تعرفه‌ها می‌تواند موجب افزایش هزینه‌های حمل‌ونقل و لجستیک شود. شرکت‌هایی که به واردات قطعات یا محصولات وابسته‌اند ممکن است با چالش‌هایی نظیر کمبود کالا، تاخیر در تحویل و کاهش بهره‌وری مواجه شوند. این موضوع می‌تواند باعث نارضایتی مشتریان شود و رقابت‌پذیری شرکت‌ها را تحت‌تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، افزایش تعرفه‌ها ممکن است شرکت‌ها را وادار به اتخاذ مدل‌های تجاری جدیدی کند. به‌عنوان مثال، برخی شرکت‌ها ممکن است به سمت اقتصاد اشتراکی و بازسازی کالاهای استفاده‌شده حرکت کنند تا وابستگی به واردات را کاهش دهند.

همچنین، فناوری‌های دیجیتال و بلاک‌چین می‌توانند به شفافیت و بهینه‌سازی جریان کالاها کمک کنند، اما پیاده‌سازی این فناوری‌ها نیازمند سرمایه‌گذاری و مدیریت پیچیده است. به‌طور کلی، افزایش تعرفه‌ها و تغییرات مرتبط می‌تواند به تحولاتی اساسی در زنجیره‌های تامین جهانی و تحویل آخرین مایل منجر شود، اما این تحولات نیازمند انطباق سریع و راهکارهای نوآورانه از سوی شرکت‌ها و سازمان‌ها خواهد بود.افزایش تعرفه‌ها هزینه کالاهای وارداتی را بالا برده و بر خدمات تحویل آخرین مایل نیز اثر می‌گذارد. به‌عنوان نمونه، از هم‌اکنون در ایالات‌متحده، شرکت‌های تحویل مانند آمازون با افزایش هزینه‌های توزیع مواجه شده‌اند. این شرکت برای مقابله با این چالش، از فناوری‌هایی مانند پهپادها و وسایل نقلیه الکتریکی استفاده می‌کند تا هزینه‌های لجستیک را کاهش دهد. مثال دیگر در کشورهای در حال توسعه است، جایی که شرکت‌ها به دلیل کمبود کالاهای وارداتی، ناچار به تغییر مدل‌های تحویل خود می‌شوند. مثلا شرکت‌های تحویل در هند از الگوریتم‌های مبتنی بر هوش مصنوعی برای بهینه‌سازی مسیرهای تحویل و کاهش هزینه‌ها بهره می‌گیرند.

این اقدامات کمک می‌کند تا اثرات منفی اختلالات زنجیره تامین به حداقل برسد.تعرفه‌‌‌های تجاری بین‌المللی تاثیرات قابل‌‌‌توجهی بر شرکت‌های فعال در تحویل در آخرین مایل در استرالیا نیز داشته‌اند و این تاثیرات به‌خصوص بعد از شروع همه‌گیری کرونا بسیار ملموس‌تر بوده است. یکی از مهم‌ترین اثرات، افزایش هزینه واردات کالاهاست. برای مثال شرکت‌هایی مانند آمازون استرالیا که به‌شدت به واردات محصولات متکی هستند، با افزایش هزینه‌‌‌های گمرکی، قیمت نهایی محصولات خود را افزایش داده‌‌‌اند. این افزایش هزینه‌‌‌ها می‌‌‌تواند باعث کاهش تقاضای مشتریان، کاهش رقابت‌‌‌پذیری با محصولات داخلی یا دیگر ارائه‌‌‌دهندگان خدمات لجستیک شود و حتی بر روی مدل کسب‌وکار آنها تاثیر گذاشته است.همچنین خرده‌‌‌فروشی‌‌‌هایی مانند وول‌‌‌ورث و کولس نیز به دلیل تامین بخشی از مواد غذایی و محصولات مصرفی از بازارهای بین‌المللی تحت‌تاثیر قرار گرفته‌اند.

با افزایش تعرفه‌‌‌ها، هزینه‌‌‌های واردات این محصولات افزایش یافته و در نتیجه هزینه‌‌‌های کلی خدمات تحویل نیز ممکن است افزایش یابد. این موضوع می‌‌‌تواند باعث کاهش جذابیت خدمات آنلاین برای مشتریان شود و فروشگاه‌‌‌ها را مجبور کند به جای تکیه بر واردات، به تامین‌‌‌کنندگان محلی روی بیاورند که ممکن است چالش‌‌‌هایی در تامین پایدار و کیفیت ایجاد کند.چالش‌‌‌های زنجیره تامین نیز یکی دیگر از اثرات کلیدی تعرفه‌‌‌های تجاری در استرالیا بوده است. شرکت‌های لجستیکی مانند  Sendleو Sherpa که به استارت‌آپ‌‌‌ها و کسب‌وکارهای کوچک خدمات ارائه می‌دهند، با کاهش حجم سفارش‌‌‌ها یا نیاز به تغییر مسیرهای زنجیره تامین مواجه شده‌اند. این تغییرات پیچیدگی و هزینه‌‌‌های عملیاتی را تا ۲۵درصد افزایش داده، چرا که شرکت‌ها باید به دنبال راه‌‌‌حل‌‌‌های جدیدی برای کاهش وابستگی به تامین‌‌‌کنندگان خارجی باشند. از سوی دیگر، تعرفه‌‌‌های تجاری می‌‌‌توانند فرصتی برای تقویت تولید داخلی ایجاد کنند. برای مثال، شرکت‌هایی مانند Couriers Please بیشتر به تامین‌‌‌کنندگان محلی روی آورده‌‌‌ و از این طریق وابستگی به بازارهای خارجی را کاهش داده‌‌‌اند. این تغییر می‌‌‌تواند زمینه‌‌‌ساز رشد تولیدکنندگان محلی شود و به تقویت اقتصاد داخلی کمک کند، اما ممکن است در کوتاه‌‌‌مدت چالش‌‌‌هایی در تامین کالاها و کاهش انعطاف‌‌‌پذیری ایجاد کرده و باعث افزایش نسبی قیمت‌ها شود.

صنایع ایران در عصر ترامپ

اقتصاد ایران نیز به دلیل وابستگی به واردات کالاهای اساسی مانند قطعات صنعتی و تجهیزات پزشکی، تحت‌تاثیر شدید تغییرات در تجارت جهانی قرار می‌گیرد. به‌عنوان مثال، شرکت‌های تولیدی در صنایع خودرو که بسیاری از قطعات خود را وارد می‌کنند، ممکن است با افزایش هزینه‌ها و کاهش دسترسی به قطعات کلیدی مواجه شوند. در عین حال، این تغییرات می‌توانند فرصت‌هایی را برای تولید داخلی ایجاد کنند. مثلا، در صنعت دارو، برخی شرکت‌های ایرانی توانسته‌اند تولید داخلی داروهای بیولوژیک را افزایش داده و وابستگی به واردات را کاهش دهند. این تلاش‌ها نشان می‌دهد که با سیاستگذاری صحیح، می‌توان از فشارهای اقتصادی به نفع تقویت تولید داخلی استفاده کرد.

نتیجه اینکه برای کاهش اثرات منفی تعرفه‌ها، ایران می‌تواند به تنوع‌بخشی در تامین‌کنندگان و بازارهای هدف خود بپردازد. به عنوان مثال، همکاری‌های تجاری با کشورهای اوراسیا و جنوب شرق آسیا می‌تواند مسیرهای جدیدی برای تامین کالاها فراهم کند. در صنعت فولاد، ایران می‌تواند با صادرات به کشورهای آسیای مرکزی، تاثیر منفی تعرفه‌ها بر بازارهای سنتی را جبران کند. همچنین، استفاده از فناوری‌های پیشرفته مانند بلاک‌چین در زنجیره تامین می‌تواند شفافیت و کارآیی را افزایش دهد. برای مثال، در صنعت کشاورزی، سیستم‌های مبتنی بر بلاک‌چین می‌توانند جریان محصولات کشاورزی از مزرعه تا بازار را ردیابی کرده و از اتلاف منابع جلوگیری کنند. در نهایت، تقویت تولید داخلی از طریق سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها و فناوری‌های نوین نیز می‌تواند راهکاری موثر باشد. به‌عنوان مثال، توسعه صنعت پتروشیمی داخلی برای تولید محصولات اولیه صنایع پلاستیک می‌تواند وابستگی به واردات را کاهش داده و به ایجاد ارزش‌افزوده در داخل کشور کمک کند. این مثال‌ها نشان می‌دهد که با اتخاذ رویکردی استراتژیک و نوآورانه، ایران می‌تواند اثرات منفی تعرفه‌ها را کاهش داده و از فرصت‌های جدید برای توسعه اقتصادی بهره‌برداری کند.

* دکترای مدیریت زنجیره تامین دانشگاه رویال ملبورن استرالیا

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.