به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ،حضرت آیتالله خامنهای در پیامی به نشست افق تحول رسانه ملی که با حضور رئیس و مدیران سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد، بر نقش بیبدیل رسانهها در پیکارهای کنونی جهان تأکید کردند.ایشان توانایی رساندن پیام و روایت واقعیت را عاملی مهمتر از ابزارهای نظامی در تعیین پیروز میدان دانسته و خواستار دقت، تلاش، و ابتکار بیشتر در عرصه رسانه شدند.در برنامه گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه سیزدهم دی،آقایان علی نادری؛مدیرعامل پیشین خبرگزاری ایرنا ،محمد لسانی؛کارشناس رسانه و محمدصادق علیزاده؛روزنامه نگار و کارشناس رسانه درباره این پیام رهبر انقلاب به گفتوگو نشستند.
سوال: بپردازیم به نشست افق تحول رسانه ملی که در روزهای اخیر برگزار شد در این نشست پیامی از جانب رهبر معظم انقلاب اسلامی قرائت شد با موضوعات و محورهای مختلف، به محض انتشار این پیام و قرائت آن توسط رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی و رسانهها بازتابها شروع شد و موضعگیریهای متفاوت هر دو طرف چه مثبت چه منفی، تحلیل جنابعالی از این پیام چیست؟
لسانی: من فکر میکنم باید به دو سه نکته اشاره کنیم نکته اول نفس توجه مقام معظم رهبری به حوزه رسانه و تقویت افزایی که رسانه باید داشته باشد مسئله بسیار مهمی است به خاطر اینکه در سنوات مختلفی که ما در دورههای مدیریتی سازمان صدا و سیما وقتی نگاه میکنیم حضور رهبر معظم انقلاب در سازمان و بازدیدهای دورهای که داشتند و پیامهایی که میفرستادند و توجهاتی که به تغییرات و برنامهها داشتند از جمله مثلاً در سازمان صدا و سیما برنامهای که به عنوان برنامه تحول اسمش گذاشته میشود خدمت ایشان ارائه شده و اتفاقات مختلفی که افتاده است، لذا نکته اول این است که باید این مسئله را فراجناحی و فراحزبی به عنوان یک سازمانی که قرار است نقش بیبدیلی ایفا کند در پیشانی انقلاب، یادمان نرود حکمی که رهبر انقلاب زدند برای ریاست فعلی سازمان صدا و سیما ۴ محور را تاکید کرده بودند این چهار محور اولین آن دانشگاه بود دومی آوردگاهی که باید باشد در مقابل تحریف و تفتین، سومی آسایشگاهی که برای بحث هنر و زیبایی، نشان دادن زیباییها و جلوههای هنری و چهارمی تاکیدشان بر روی قرارگاه امید و نشاط من فکر میکنم این چهار محور را اگر ما بخواهیم قضاوتی کنیم و بخواهیم نسبت به این دوره نگاهی داشته باشیم باید برگردیم اتفاقاً در انتهای آن پیام رهبر انقلاب همین نکاتی که چند روز پیش فرمودند اشاره شده بود ابتکار، خلاقیت و تلاش شبانه روزی و خستگی ناپذیر یعنی از سال ۱۴۰۰ که این دوره در سازمان صدا و سیما شروع شده ریل و فرمانی که قرار بوده که جلو برود این چهار حوزه است ما در حوزه دانشگاه و معرفت افزایی کارهای متفاوتی را شاید دیده باشیم در حوزه آوردگاه اتفاقاً مسائل مهمی را شاهد هستیم که حداقل در این یک ساله در حوزه منطقه اتفاق افتاده، انتظاری که مردم دارند رقابت رسانهای که شکل گرفته و فکر میکنم یک مقدار از آن مسائلی که شما اشاره میکنید در فضای مجازی افراد مواضعی میگیرند صحبتی میکنند که اینها را باید قدر دانست به نظر من مهم این است که ما در این رقابت رسانهای جا نمانیم، جایابی کنیم و نیازها را برطرف کنیم. رهبری در همین پیام صادقهای که داشتند به دو نکته اشاره کردند باید پیام را گرفت و پیام را ارسال کرد در تولید خبر، در خبرگیری که نیاز است خبرنگار فعال مقیم باشد ارتباطهایی که وجود داشته باشد که این نقش کشف و تولید خبر مسئله مهمی است، مسئله بعدی انتشاری است که باید صورت بگیرد لذا من اعتقاد دارم دو حوزه دانشگاه و آوردگاه و دو حوزه آسایشگاه و قرارگاه در پیشانی اهدافی بوده که سازمان صدا و سیما باید به آن توجه میداشته و حرکت میکرده، دیگر در این مرحله وارد قضاوت و ارزیابیهایی میشویم که به نظر من خیلیها را آدم باید به جان بخرد و بشنود و برای آنها برنامهریزی و تدبیر کند.
سوال: آقای نادری هر دو موضوع و هر دو موضع را بررسی کنیم، برخی موضعگیری مثبت و برخی موضعگیری منفی نسبت به این موضوع داشتند و در کل هر دو طیف و هر دو جناح هم تاکید داشتند بر نقش مثبت پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در این نشستی که ارائه شد توجیهاتی که مطرح میشود در فضای مجازی، در رسانهها نسبت به آنچه که اشاره کردیم چیست؟
نادری: به نظرم این دو پیام کوتاه دو نکته بسیار مهم را روی میز مدیریت رسانه گذاشت و نه تنها مدیریت رسانه بلکه مدیریت کلان کشور، یک اینکه شرایط، شرایط جنگی است یعنی این را در فضای پیام شما کاملاً میتوانید درک کنید و آنچه که رهبر انقلاب میفرمایند در پیکار جهانی که در حال جریان است این پیام دیده میشود و این بستر شکل میگیرد و دوم اینکه جایگاه رسانه را من فکر میکنم اولین بار است که مقدم بر حتی میدان، بر عرصه نظامی و بر عرصههای اقتصادی و سیاسی و ... تبیین و تعیین میکنند من فکر میکنم از این نقطه باید شروع کرد و بحث کرد در مورد اینکه این پیام کوتاه چه نقطهای را به ما نشان میدهد و چه راهبردی را پیش روی ما میگذارد، اگر ما وسط یک جنگ بزرگ جهانی منطقهای و جهانی هستیم و الزاماً هم آن جنگ میتواند نظامی نباشد میتواند ابعاد مختلفی را داشته باشد و اگر این نبرد به یک نقطه اوجی رسیده در ماههای اخیر حتماً ضلع مهم و مهمترین ضلعش بنا بر آنچه که رهبر معظم انقلاب فرمودند ضلع رسانه است و روایت آنچه که در میدان اتفاق میافتد آن چیزی که الان ما درگیرش هستیم روایتی است که از کف میدان روی آنتنها میرود و آن طرفی موفق است که بتواند بهترین و درستترین روایت را انجام بدهد.
سوال: ما چقدر در این روایتگری موفق بودیم؟ من با تاکید حضرتعالی و البته نکته مهم پیام مقام معظم رهبری این پرسش را مطرح کردم که با توجه به فضای جنگی و اینکه دشمن در طرف مقابل از هر ابزاری برای تاثیرگذاری در عرصه رسانه و عرصه روانی استفاده میکند ما چقدر توانستیم در این موضوعات دقت، تلاش و ابتکار بیشتر را رعایت کنیم، اصلاً مسیر ایجاد این تحول که الان این پیام در نشست افق تحول رسانه ملی مطرح شده است چیست؟
نادری: من به نظرم حتماً عقب هستیم ولی چرا عقب هستیم به نظرم این مهمتر از این است که بدانیم عقب هستیم یا اینکه نه به موقع داریم حرکت میکنیم به نظرم علتش این است، آن نکته دیگری که در پیام رهبر انقلاب مستتر است و آن اهمیت جایگاه رسانه و اهمیت رسانه به عنوان یک امر پیشینی یک امری که پیش از تصمیم گیری و در جریان تصمیم گیریها باید دخیل باشد و اساساً بر اساس ملاحظات رسانه برخی تصمیمات گرفته شود نه اینکه به عنوان یک امر پسینی یعنی اینکه اتفاقی بیفتد و بعد از آن رسانه را بفرستیم میدان برای اینکه بخواهد آن را روایت کند یا بخواهد آن را تبیین کند.
سوال: آقای لسانی، به نکته بسیار مهمی آقای نادری اشاره کردند نقش و اثرگذاری پیشینی رسانه در روایتگریها نه روایتگری پسینی ما در این عرصه چه ملاحظاتی است و چه اصلاحاتی باید انجام شود، میخواهیم برسیم به آن نکته مورد تاکید دقت، تلاش و ابتکار بیشتر.
لسانی: ما در دورههای روابط عمومی که برگزار میکنیم روابط عمومی مدرن و روابط عمومی در رسانههای اجتماعی تاکیدمان این است سه دوره را باید با همدیگر تفکیک کنیم دوره اول دوره رسانه پوششی بود مدیران تصمیم میگرفتند الان اینجا نشست باشد میگفتند سوت بزنید رسانه بیاید دوربینش را بگذارد این نشست را بگیرد، نگاه به رسانه چگونه بود؟ تبلیغاتچیها و کسانی که میآیند دوربین میکارند این نگاه دوره اول بود دوره رسانه پوششی، دوره رسانه دوم رسانه کنشی شد مرکز تولید میزد میآمد کلیپهای مختلف، ویدئوهای مختلف تولید میکرد موسیقی میگذاشت، کارهای هنری میکرد ما حتی دوره دوم را هم پشت سر گذاشتیم از دوره کنشی هم عبور کردیم، دوره سوم در رسانه دوره رسانه کنش ساز است یعنی رسانه مینشیند اتاق فکری که وجود دارد بین مدیریت بین رسانه، مدیریت میدان و رسانه تصمیم میگیرند اگر این کار را کنیم رسانه میتواند میدان را دو قدم جلوتر ببرد اینجا است که رسانه ۳۶۰ مطرح میشود اینجا است که رسانه فرارسانه مطرح میشود یعنی رسانه سازمان صدا و سیما در سازمان صدا و سیما محدود نیست بلکه جاهای دیگر باید با آن هماهنگ باشند و جاهای دیگر هم از صدا و سیما این رفت و برگشت پیام اتفاق بیفتد این چیزی که ما داریم میبینیم بیتعارف سوالی که از آقای نادری پرسیدید که چقدر موفق بودید، ما حتی اگر نیروها و خبرنگاران قوی هم بفرستیم به خاطر اینکه پوشش لازم از آنها داده نمیشود در میدان یک تجربه شکننده رخ میدهد.
سوال: پس علاوه بر موضوع رسانه مؤلفههای تاثیرگذار دیگر هم است که حلقههای تاثیرگذار رسانه در میدان محسوب میشوند.
لسانی: قطعاً اینطور است ولی میخواهم بگویم این نفی مسئولیت نیست یعنی ما مسئولیت رسانه را بپذیریم که رسانه نسبت به اعزام و توجیه نیروها و اینکه پیشانی خط روایت باید باشد را بپذیریم اینکه سایر گروهها و مؤلفهها بیایند خودشان را هماهنگ کنند بله برای همین رهبر انقلاب فکر میکنم سال ۸۴ بود بحث آرایش رسانهای را گفتند باید چند لایه باشد باید رسانه در حوزههای آرایش متکثر داشته باشد، به نظرم این اتفاقی که در حال رخ دادن است، ما صرفاً با مجری مثلاً مخبر خبرگوهایی طرف هستیم که اینها هیچ حمایت و پشتیبانی ندارند و این باعث این میشود که این روایتها وزن نداشته باشد، این روایتها در میدان پیش نرود ببینید پیش از آن مجری باید پشتیبانیهایی داشته باشد و جلوی آن مجری انسان رسانههایی هستند که این خبر را باید بروند.
سوال: این پشتیبان کجاست؟ چه کسانی هستند؟
لسانی: هر حوزه متفاوت است اگر یک خبر شهری باشد میشود شهرداری، یک خبر حوزه میدان اگر باشد میشوند نیروهای نظامی.
سوال: الان به عنوان کارشناس رسانه شما این همراهیها را در حوزه رسانه چطور میبینید؟
لسانی: به نظرم ما چند نهاد جدا از هم داریم که بعضاً همدیگر را پوشش نمیدهند و روایتهای چندگانه تولید میکنند برای همین خیلی از دوستان شوخی میکنند میگویند جلوی مصاحبهها را بعضاً مصاحبههایی که از داخل این مصاحبهها حرفهای نقض هم در میآید، یک جا بنشینید و صحبت کنید، این مطالبه، مطالبه میدان و مردم است امروز شخص بنده از دید سواد رسانهای وقتی نگاه میکنم ما چند پارگی میبینیم انسجام نمیبینیم همبستگی در روایت نمیبینیم.
سوال: آقای علیزاده از استودیوی دیگر ما را همراهی میکنند آقای علیزاده بفرمایید اولاً راجع به اهمیت پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به نشست افق تحول رسانه ملی نکات مهمی که رهبری به آن اشاره کردند و اینکه رسانه چگونه باید در عرصه تحولات و پیکارهای کنونی جهان تبدیل به یک رسانه اثرگذار باشد؟
علیزاده: مخاطب پیام حضرت آیت الله خامنهای در ظاهر و در شکل فرم ماجرا صدا و سیما و رسانه ملی بود ولی بنده به عنوان یک روزنامه نگار کل سپهر رسانهای کشور را مخاطب این پیام میبینم این نکته اول یعنی در واقع آنچه که ما معمولا در انتقادها و در نقدهای تند و تیزی که به رسانه وارد میشود صدا و سیما معمولا در سیبل این نقدها است و بخش عمدهای از نقدهای عمده کشور را صدا و سیما به خودش اختصاص داده است، اما نکتهای که از من روزنامه نگار اگر بپرسید وضعیت صدا و سیما و همه نقدهایی که به این سازمان و رسانه ملی وارد است نوک کوه یخ سپهر رسانه کشور است یعنی ما یک چیزی را داریم میبینیم و نقدش میکنیم، اما پایینتر که میآییم اوضاع خیلی فاجعه برانگیزتر و تاسف بارتر است نکتهای که در کشور ما و حیطه حکمرانی به آن بیتوجهی میشود این است که فرایند مدیریت پیام یک فرایندی است که سازمان رسانهای به عنوان فیزیک سازمان رسانه مد نظرم است، بخشی از این فرایند است و ضرب المثلی است به عنوان مثال در دانشکدههای نظامی میگویند برای اینکه یک نفر در خط مقدم بجنگد ۱۷ نفر ۲۰ نفر حالا من عددش رو نمیدانم باید او را پشتیبانی کنند تا آن یک رزمنده در خط مقدم بجنگد فرایند مدیریت پیام هم چنین چیزی است فرایند مدیریت پیام بخش قابل توجهی از آن پیش بینی است پیش از اینکه حتی به خود سازمان رسانهای و کارگزار رسانهای برسد دوستان در روایت سازی و در اطلاع رسانی مثال میزنند، این فرایند مدیریت پیام وجوه متعددی دارد در کدام یک از این وجوه دیگرش در سایر رسانههای مملکت، در خبرگزاریها و روزنامهها ما وضعیت قابل قبولی داریم که حالا مثلاً از صدا و سیما و رادیو تلویزیون به عنوان نوک کوه یخ انتظار داریم که در آن نقدهایی که به آن وارد است را در جهت رفع آنها بکوشد مثال میزنم یک بخشی از این فرایند مدیریت پیام در جامعه و در ساحت حکمرانی که پیش از سازمان رسانه تعریف میشود وجه حقوقی ماجرا است یک مثال خیلی ساده میزنم همین الان شما به طور مشخص در قانون مطبوعات دوستان اگر خوانده باشند که حتماً خواندهاند مسئولیت آنچه که منتشر میشود در رسانه چه در خبرگزاری و چه در روزنامهها متوجه مدیر مسئول آن روزنامه و یا آن جریده است نکتهای که به وجود میآورد مثال ساده از اغتشاش اجرایی در ساز و کار حقوقی رسانه و حقوق مطبوعات و رسانه اینکه همکاران من در روزنامههای مختلف بارها و بارها شده فارغ از اینکه شاکی چه کسی است یک فرد حقیقی است یا حقوقی است یا حتی مدعی العموم است به نام شخص روزنامه نگار دارد شکوائیهای علیه او صادر میشود و او را به مثابه یک فرد حقیقی به دستگاههای قضایی میخوانند در صورتی که ما آن طرف در فضای قانون مطبوعات مشخصاً میگوییم مدیر مسئول یک جریده و یک رسانه در برابر آنچه که روی خروجی آن رسانه میرود مسئول است، خب این اغتشاشات اجرایی کوچک را بگیرید تازه من یک وجه کوچک ماجرا در ساحت حقوق مطبوعات و حقوق رسانه را مثال زدم، حقوق افزایش مهارت اجتماعی و مهارتهای حرفهای کارگزاران رسانهای، همین اصل بحث تامین اجتماعی و معاش رسانهای همین است.
سوال: چند نکته مهم را مطرح کردید، آقای نادری در این عرصهای که الان اشاره کردید پیشینی و پسینی و البته نکاتی که ما داریم راجع به منتقدین به آنچه که بحث شده و آنچه منتشر شده صحبت میکنیم در موضوع رسانه ملی اقدامات مناسبی هم صورت گرفته روایتگریها، روایت اولیهایی که ما در مقاطع مختلف زمانی از رسانه ملی شاهد بودیم هر دو طرف را به جهت حفظ عدالت بررسی کنیم.
نادری: رسانه را باید به حال خودش رها کنیم باید بگذاریم رسانه کار رسانهایاش را انجام بدهد اگر این اتفاق بیفتد رسانه به بهترین شکل ممکن میتواند در جنگ روایتها موفق باشد. صدا و سیما کم ندارد خبرنگاران، روزنامه نگاران، برنامه سازان قوی که همین الان هستند هم در رسانهها و مطبوعات دیگر در جراید، در خبرگزاریهایمان چه چیزی موجب میشود که این خروجی آن چیزی که باید، نباشد.
سوال: چکار کنیم که مهمتر و تاثیرگذارتر از سلاح و موشک باشد؟
نادری: آن چیزی که آقای لسانی هم نامش را حمایت میگذارند بنده نامش را حمایت نمیگذارم، رسانه باید یک رکن مستقل باید باشد رسانه تربیون شخصی نیست، معاونت سیاسی خبرگزاری جمهوری اسلامی و اینها رسانهای و جایی نیستند کار رسانه انعکاس است مثل آینهای که آن چیزی که آن کنج هست و شما نمیبینید آن انعکاس میدهد وقتی بتواند خوب انعکاس بدهد به یک نوعی اعتماد را برای خودش و هم همه جا دستش باز هست که برای این که بتواند اداره افکار عمومی کند، در تصمیم گیری هایمان در سطح کلان اساسا رسانه را نمیبینیم به این معنا که یک اقدام باید این اقدام انجام شود، تلفن برمی داریم تماس میگیریم با رسانه، آقای رسانه این تصمیمی که شما گرفتید و ما ابلاغ میکنیم شما بیا کار رسانهای اش را انجام بده.
سوال: آسیبش کجاست؟
نادری: آسیبش این است که یک جایی کار خراب در میآید و صدردصد مغایر با آن چیزی مهندسی افکارعمومی طلب میکند و شکل میدهد و میرویم آن کار را انجام میدهیم و میگوییم رسانه برو تو این را به یک نوعی جمع و جورش کن و پیگیری کن و حل و فصل کن زمانی درست است که به عنوان یک نهاد مستقل ببینش در تصمیم گیریهای بزرگ و کلان خودمان، مثال بزنم شما بزرگترین عملیاتی که میخواهید انجام دهید، تصویری که میبینید یک تصویر موبایلی است که این تصویر را آدم رسانهای نمیتواند این را درک کند و تحلیل کند که بر چه منطق و حساب و کتابی این مدلی تصویرسازی کنیم اگر قرار است یک عملیات بزرگ نظامی انجام شود حتما رکن مهمش که حضرت آقا فرمودند مهمتر از موشک و توپ و تانک وسط میدان، به یک نوعی عملیات روانی و شکل دادن افکار عمومی است و شکل دادن پیروز و بازنده آن میدان است، حتما در آن طراحی باید رسانه حاکم باشد و ملاحظات رسانه مقدم بر ملاحظات میدان باشد.
سوال: یک جاهایی از میدان جلوتر باشیم؟
نادری: معتقدم امکان رسانهای ما در کشور بسیار زیاد است یعنی اینکه به راحتی میتوانیم هم افکار عمومی خودمان جریان ساز باشیم.
سوال: آقای لسانی گرفتن و رساندن پیام و روایت صحیح از واقعیت، در رکنها ما باید چطور عمل کنیم که به این پیروزی که گاهی اوقات رسانه از میدان جلوتر باشد؟
لسانی: مسئله مهم این است که کنش گر رسانه ایی چنان با میدان منزوج باشد اگر مردم نگاه بکنند احساس کنند که میشود به آن اعتماد کرد، آیا آن کنش گر رسانهای اگر مجری و گزارشگر ماست در یک جای امن قرار گرفته و دور از اتفاقات قرار گرفته یا در وسط ماجراست، این که چقدر عافیت اندیشی کرده است، ما شاهدیم در قضیه غزه بیش از صدو چهل نفر از شهدایی که بوده شهدای خبرنگار بودند و وسط ماجرا بودهاند و داشتند کارشان را انجام میدادند و به نظر من در رقبایی که داشتیم نگاه کنید، شما بی بی سی را دیدید بی بی سی فارسی گزارشگر میدان داشت، شما الجزیره را دیدید و شما مستندهای الجزیره را دیدید، شما گزارشهای مبتنی بر تخته تعاملی را دیدید، این اتفاقاتی که میافتد رقبا دارند کنش میکنند، این به این معنا نیست که سازمان صدا و سیما و رسانه کنش نکرده، من میگویم که عرصه رسانه کنش نکرده است، میخواهم بگویم عرصه رسانه گسترده شده ما سه حوزه داریم یک خبرنگارهای رسمی، دو انسان رسانهها که در اتفاقات یک سال گذشته ۱۵ یا ۲۰ تا انسان رسانه رفتهاند و در آن جغرافیا کنش کردهاند و سوم میکرو رسانههایی که تمرکزشان را روی حوزه مقاومت داشتهاند، آن یارگیری خیلی مهم است و این سه حوزه باید یک هماهنگی بینشان وجود داشته باشد.
سوال: وجود داشته باشد یا الان ندارد یا ضعیف است؟
لسانی: به نظر من ضعیف است وقتی نفس نفس زدن و گزارشهایی که خبرنگار مثلا بی بی سی اگر دارد در میدان شما میبینید که همان جا مثلا آسمان و دیوار صوتی شکسته میشود، ما عموما روایتهایی که داریم میبینیم از بعضی خبرنگاران، کمی روایت ها، روایتهای عافیت اندیشانه است و از میدان دور است.
مجری: من صحنهای از سجاد مهتری یادم افتاد در منطقهای از لبنان بود و اشاره میکرد که پهبادهای رژیم صهیونیستی بالای سرش بودند و این نوع روایتگری را در تحولات لبنان دیدیم.
لسانی: مثلا المیادین شهید داد المیادین یک تصویر طلایی است از موشکی که عملا توسط رژیم صهیونیستی شلیک شده بود که دوربین در حال آتش گرفتن است در رسانههای مقاومت این را دیدیم، نکته این است که نسل جدید خبرنگاران ما و انسان رسانههای ما به حدی هستند که ما با یارگیری بتوانیم تقویت بنیه انسانی مان را داشته باشیم، چند مولفه است مولفه اول در گفتگوی مان هماهنگی بالادستی مدیران مربوطه باید انجام دهند آیا باید بایستند و آیا مسئولیت را واگذار کنند به دیگران، خیر، لایه بعدی یارگیری است به نظرم در یارگیری ضعیف عمل کردیم لایه بعدی خلاقیت است، خلاقیتی که گزارشهای ما را بشنوند به فهمی از میدان میرسند که آیا ما میتوانیم ملموس کنیم و به کارگیری واقعیت افزوده و تکنولوژیهای هوش مصنوعی در خبر که بخشهای مختلف را بتوانیم برای مخاطب بیاوریم، این به حوزهای برمی گردد که خبر و ژورنالیسم بتواند خودش را قوی کند. امروز در جهان از سال ۲۰۱۷ جوایزی دیدم یا روزنامه نگاری غوطه ور و شناور از واقعیتهای افزوده و واقعیت مجازی استفاده میکند در خبر، به نظرم قسمتی دانشی و خبرنگاری است که باید در کشور ما باید رشد کند.
سوال: آقای علیزاده در استودیو بفرمایید؟
محمد صادق علیزاده: بله بنده داشتم راجع به فرایند پیشینی مدیریت پیام صحبت میکردم عرایضم ناظر بر آن بخش فرآیند پیام و وجوهی بود و بحث و قصدم سیاسی نیست.
سوال: اتصالش بدهید به نکتهای که در استودیو صحبت میکنیم و لایه لایههایی که در روایت گری صحیح برای مخاطب مان و برای اینکه باید میدان دار باشیم که عرصه میدان حفظ شود.
علیزاده: یکی از وجهها مهارت افزایی حرفهای خبرنگاران و کارگزاران رسانهای ماست، آقای لسانی مثال خوبی فرمودند نکته من این است که ما چقدر از خبرنگارهای مان کار داریم میکشیم در این فرآیند مدیریت پیام، خبرنگاران و کارگزاران رسانهای که در کشور فعال هستند، چند درصد زبان دوم یا سوم را مسلط هستند، چند درصدشان در یک یا دو حوزه مشخص کار کردهاند، فارغ از این که یک خبرنگار باشد یک کارشناس تخصصی حوزه خودش است. به طور مثال بیش از ده سال در حوزه سیاست خارجی، نه یک عنوان کلی و منتزع و گلخانهای روی فضا، در حوزه سیاست خارجی حدش میزنند و مشخصش میکنند و در فضای خاورمیانه کارشناس است و بعد از این که بعد از دوازده سال و پانزده سال آرام آرام به عنوان یک عنصر شناخته میشود که طرف حساب نظر کارشناس و طرف حساب گرفتن نظرات فنی و تخصصی برای بازی در میدان محسوب میشود. من خیلی از این خبرنگارانی که الان در این رسانههای بزرگ دنیا کار میکنند، بعضا گزارش شان را میخوانم.
نادری: من فکر نمیکنم کار خاصی که این خانم خبرنگار که خیلی وایرال شده است انجام داده باشد، همین اتفاق تعداد زیادی خبرنگار هم ما داریم در میدان آن جا و همین رفتارها را میکنند و آن زمانی که دیوار صوتی مدعی هستند آنجا شکست که در محلهای هستند که دورتر از محیط جنگی در ضاحیه نبود، وقتی آن دیوار هواپیمای صهیونیستی آمدند و همین آقای حسینی بای چند تا گزارش فقط از ضاحیه داد و امثال آن من میخواهم بگویم که آن چیزی که آن خبرنگار را برجسته میکند و خبرنگار ما مانع میشود که این اتفاق برای او بیفتد فقط کنشگری نیست، خبرنگاران ما خبرنگارهای خوبی هستند.
مجری: ما به وفور آقای عظیم زاده را داشتیم در فاصله اندکی از صحنه بود؟
نادری: آن چه که خبرنگار را میآورد و از محله رجوع میکند، جایگاهی است که رسانه آن خبرنگار در ساختار و سیستم دارد، از آقای اسداللهی کارشناستر در کشور سراغ ندارم، مسلطترین شخصی است که شاید یکی از چند انگشت شمار مسلطهای حوزه خاورمیانه هم میدانی، تئوری، سیاسی و نظری تسلط دو سه زبان مسلط، زبان عبری و عربی و زبان فارسی تحصیلات شان سی سال است که کارش این است و از این کارشناس قویتر ندارید. وقتی میآید روی آنتن یک چیزی گفته است که مثلا گفته در قضیه پیجرها اظهار نظری کرد، چرا باید یک هزینهای برای سازمان صدا و سیما به عنوان رسانهای که او را دعوت کرده است ایجاد شود و بگویند که آن نظر رسانه بوده و بعد آن رسانه نه تنها ۱۰ بیانیه بدهد که نظر ما این نبوده بلکه اساساً آن بنده خدایی که به قول کارشناسترین شخصی است که در این حوزه صداش کرد و در این ایام بیاید و تبیین کند و روشن گری کند ممنوع التصویر شود یا اساسا راهی پیدا نکند، همان اتفاق برای آن خبرنگار بی بی سی میافتد یا نه، نمیافتد طبیعتا نکته این است که از رسانه به عنوان تریبون یک حاکمیت، یک جریان یا دستگاه استفاده نمیشود. رسانه کارش رسانه است و کارش تحلیل است و ممکن است شما هر شب اینجا ۵ نفر ۳ نفر تحلیلگر بیاورید و هر کدام یک نظری داشته باشند که الزاما نظر صدا و سیما هم نباشد.
مجری: چون صحبتهای آقای علیزاده را قطع کردم نگران این هستم که عدالت رسانهای را رعایت نکنم.
نادری: مثال انتخابات، همین صدا و سیما در انتخابات چطور رفتار میکند، در چند ماه قبل انتخابات برنامه انتخاباتی بودند، خسروی و همین عوامل و آنتن و همین شبکه بود ولی هر وقت کاندیدایی را مطرح میکرد و نظرخودش را میگفت هیچ کس نمیگفت که نظر رسانه ملی این است نه نظر آن میهمان ونظر آن کارشناس است و او میآید این حرف را میزند.
سوال: این نکتهای که میفرمایید من یادم است که اشاره و اعلام کردیم که در خود حزب الله لبنان این موضوع را رد کرده بود، آقای علیزاده نکتهای اگر دارید، آقای لسانی مدتی است که ساکت نشسته است و نکته دارد راجع به نکات شما و هم آقای نادری.
علیزاده: بنده عرضی داشتیم و کامل نشده است، چون کامل نمیشود مدام این برداشت اشتباه پیش میآید که من دارم با خبرنگار بی بی سی مقایسه میکنم، بحث من خبرنگار بی بی سی نیست، خبرنگار بی بی سی اصلا کاری انجام نمیدهد با توجه به اقتضائات و دایره اختیاراتی که او دارد، آقای نادری فرمودند در میدان آقای حسینی بای را مثال زدند و مثال خیلی خوبی بود، نکته من این است که شما در این فرآیند پیشینی مدیریت پیام آرام آرام اگر در تمام فعالیتهای رسانهای در کف میدان آقای حسینی بای همان خروجی را داشته باشد و همان توانایی را داشته باشد که اتفاقا دارد یعنی محدود به یک بازه خاصی مثلا جنگ و یا زمان انتخابات نمیشود که این آدم که این کارکتر رسانهای بتواند تواناییهای خودش به طور سیستماتیک بروز پیدا کرده بلکه به طور شخصی بروز پیدا کرده است حالا در یک بازهای مثل جنگ یا انتخابات قدری فضا بازتر میشود معلوم میشود که شخص خبرنگار ما چنین تواناییها را دارد.
سوال: آقای علیزاده الان یک مبادله نابرابر است بین رسانه ملی و بسترهایی که دارد و ماهوارهها و رسانههای غربی و بسترهایی که دارند، هر کدام از بزرگواران تاکید کردند، یک مواجه نابرابر است. آقای لسانی یک سری چالش را مطرح کردند، ما چکار کنیم؟
علیزاده: در فرآیند پیشینی مدیریت پیام که کیلومترها به صدا و سیما نرسیده است و هنوز کیلومترها به روزنامه و خبرگزاری نرسیده است، نیروی رسانهای و کارگزار رسانهای اگر در تمام طول فعالیت حرفهای خودش همان فعالیت و همان خروجی را داشته باشد که آقای حسینی بای در زمان جنگ زیر پهبادهای رژیم صهیونیستی دارند آرام آرام نیروی رسانهای در فرایند حکمرانی بخشی از طرف مشاوره برای خلق واقعیت میشود.
مجری:نظر آقای لسانی را بگیریم اینکه آقای حسینی بای از خبرنگاران باسابقه ما هستند به نمایندگی از جمع کثیری از خبرنگارانی هستند که در میدان جان خودشان را در عرصه میدان گذاشتند.
علیزاده: آقای حسینی بای که، چون اسمشان آمد عرض کردم.
سوال: آقای لسانی نکاتی که نوشتید؟
لسانی: من فکر میکنم یک کمی به رسانه با دید حرفهای نگاه کنیم و متاسفانه به خاطر این که سیاسی و جناحی باندی دیده میشود، بعضیها میگویند فلانیها مدیر هستند، آنها هستند و آنها نیستند، رسانه دارایی کشور است و چیزی است که برای مردم میخواهد تولید محتوا کند و اگر این تریبون شکسته شود چه باقی میماند و خیلی وقتها در کف اطلاعات کارهای روزانه شان اصلا مردم مطلع نمیشوند، چون درفضای مجازی خوراک خبری به آنها داده میشود لذا این وجاهت باید به خبرنگاران برگردد و این رسانه سنتی الان داریم و این تلویزیونی که الان داریم هیچ جای جهان این تلویزیون نیست، که تعداد مخاطب آنلاینش را همزمان دارد نه اینکه گروههای افکارسنجی به خیابان بروند و سوال کنند که آیا شما میبینید یا نمیبینید، همه جای جهان تلویزیون به صورت آنلاین شمارش میشود و تحلیل دادههای رفتاری میشود، از سال ۹۰ طرح تلویزیون شیما و بعد تلویزیون سروش روی میز مدیران رسانه بود و معاونت فناوری یک قسمت هایش انجام نشده و فرم تلویزیون ما عقب است و بحث بعدی محتوای تلویزیون است قضیه فرم تلویزیون برمی گردد به یک تصمیم فراملی، چطور از دوره آنالوگ از زمان ضرغامی به دوره دیجیتال این گذر اتفاق افتاد در دوره آقای دکتر جبلی که استاد رسانه هستند و بین مدیران صدا و سیما ایشان درس رسانه را خوانده است و در حوزه خبر اتفاقاً الگوی کار ایشان الجزیره بوده است در رساله دکتری شان، ما پوشش دیجیتال در دوره ایشان عمومی شده است، تلویزیون این اتفاقات اچ دی در آن افتاده است و این پوست اندازیها به مراتب جلوتر برود.
سوال: میرسیم به الزامات مدیریتی و سیاسی درست است؟
لسانی: الزامات مدیریتی یعنی تحرک و دقت و تلاشی که رهبر انقلاب میگویند، این سرعت باید دهها برابر شود و این پوست اندازیها در حوزه وی او دی ها، امروز وی او دی از تلویزیون میگیریم، در وی او دیها تقسیم بین آپارات و سازمان صدا و سیما چه اتفاقی میافتد، جز جدال و دعوا از ۹۶ تا الان اتفاقی افتاده است این قضیه قابل حل است و یا قرار است این اتفاقات پشت سر هم پالسهای مثبت و منفی در رسانه برود و بیاید. به نظرم قسمتی از میز کار مسائل جمهوری اسلامی باید حل شود در حوزه خبرنگار تخصصی آقای حسینی بای مثال زدید که خوب در ذهنیت من در حوزه مثلا گزارشهایی که برای نو مزدوجین و گروههای دانشجویی میگیرد آقای حسینی بای همیشه خنده به لب میآورد، آیا خبرنگار تخصصی ما که آقای حسینی که جانباز شدند نسبت به سلامت و ایمانشان کسی شکی ندارد، امروز ما جوانانی را میبینیم که هستند کف میدان انسان رسانههایی که هستند و نکتهام یارگیری است نکته من توان افزایی رسانه است، دیدگاه من نقد سیاسی و رسانه نیست، به نظر ما در این حوزهها ابتکارمان پایین است، من به هیچ عنوان بی بی سی را الگو یا خانم نفیسه رهنورد که گفتم اینها کم نداریم از دفاع مقدس از نظر من از دفاع مقدس الان کاری که در رسانه صورت میگیرد در گزارشهای خوب رادیوی که آن جا انجام میشد، چقدر پمپاژ رادیویی مردم را دلگرم و آگاه میکرد، امروز که از عصر خبر و عصر روایت گذر کردیم، عصر خبر گفتگوی رسمی پیام است، عصر روایت فهم من از پیام است و نگاهی که در شخصی سازی پیام داریم به نظرم ورود به ژورنالیسم روایی و خبرنگاری روایی نکردیم ما امروز این را باید داشته باشیم ایران اینترنشنال یک شبکه روایی است و فهم خودش را میگوید و اصلا خبر نمیگوید این شبکه و کاملا از زاویه خودش احساسات را دارد، شما نگاه میکنید نفرت پراکنی و احساسات منفی صورت میگیرد. اینجا اتفاقی که میافتد ما روزنامه نگاری روایی مان ضعیف است قسمتی اش دانشگاهی است و دانشگاه باید خودش را قوی کند و قسمتی در حوزه کنشگران است که باید یارگیری کنیم، قسمتی مدیران بعضاً بازخواست خارج از رسانه میشوند، قسمتی آزادی عمل و خلاقیتی است که خود خبرنگار باید داشته باشد، خودسانسوری که خود خبرنگار هم میگیرد این ضعف است و تصمیم میگیرد یک چیزی را نگوید یا دیر بگوید، رسانه این میز را به خبرنگار میدهد خبرنگار که گزارش میدانی باید بدهد تصمیم میگیرد که برخی از حوزهها را نگوید. این حوزه به نظر من جوال بودن و فعال بودن به این است که افراد مختلف در میدان داشته باشیم و رقابت خبری در داخل سازمان صدا و سیما باشد نه رقابت سازمان صدا و سیما با خارج از صدا و سیما، اینها آن اتفاقاتی است لازمه این است که بگوییم دوران تحول در سازمان شروع و طی شد و به خاتمه رسید یا نرسید این خروجی هاست که مردم میبینند.
سوال: عرصه روایت و غلبه جنگ روایتها بر جنگی که در میدان دارد اتفاق میافتد که یک نکته درستی است که اشاره کردند یک سری الزامات میخواهد در سطح مدیریتی و سطح رسانهای، الزامات سیاسی مدیریتی اش چیست؟
نادری: مهمترین پیامی که از پیام اخیر رهبر انقلاب باید دریافت کند، سطح تصمیم گیر در رسانه این است که جایگاه رسانه را بیاورید بالا، در دور آن میزی که نظامی، اقتصادی، سیاسی و سیاست خارجی است دور آن میز رسانه هم باید نشسته باشد، رسانه به معنای اعم کلمه اعم از صدا و سیما و سایر رسانهها نباید پاسخگوی به قدرت باشند، بلکه آنها بخشی از فرایند تصمیم گیری و بخشی از فرآیند تصمیم گیری و بخشی از تصمیم گیران هستند، آن چیزی است که به نظرم رهبری انقلاب از دل پیام شان میشود استنباط کرد، الزاماتش چیست، مهمترین الزاماتش همین است او پاسخگو نباید باشد الان شما میتوانید در مورد قیمت دلار شروع کنید بحث و گزارش و اینها یا باید صدا و سیما به صد جا پاسخ دهد، یا در مورد فلان تحرک ما در عرصه میدانی یا سیاست خارجی و ... بحثی را مطرح کنیم هزار جا شروع میکنند صدا و سیما، در صورتی که اساساً نباید این طور باشد، الجزیره که مدام میگویند الجزیره، الجزیره و مثالش را مقایسه میکنند با ما چرا الجزیره الجزیره میشود به جهت این که او مقدم است بر وزارت خارجه قطر یعنی وزارت امور خارجه قطر به دنبال الجزیره و اتاقهای فکرش حرکت میکند، ما آیا برای رسانه چنین جایگاهی را دیدیم چه در عرصه میدانی، یعنی دعوای میدانی، نظامی و چه سیاست خارجی مان و چه اقتصادمان و چه سایر حوزه ها.
سوال: الزامات سیاسی، مدیریتی، سطوح مختلفی که باید اتخاذ شود برای این که این غلبه به درستی شکل بگیرد، غلبه جنگ روایتها بر جنگی که در میدان است.
علیزاده: آن چه به عنوان خروجی از سازمان رسانهای ما توقع داریم قسمت اعظمش در مدیریت پیام اتفاق میافتد و مدیریت پیام بخش اعظمش پیش از رسیدن به سازمان و کارگزار رسانهای است، نیروهای رسانهای ما نیروی انسانی رسانهای ما چه در رسانه ملی و چه در سایر رسانهها از لحاظ اعتبار، تجربه و از لحاظ مهارتهای خبری و رسانهای چیزی از همنوعان خودشان در رسانههای خبری خارجی کم ندارند آن چه که باعث تفاوت در خروجی میشود تصمیم ها، محدودیتها و دخالتهای فرامتنی، اعمال کردن پارامترهایی که در مدیریت پیام در عرصه پیش از سازمان رسانهای است باعث تغییر در خروجی میشود و تا وقتی که ما یک تجدیدنظری در این فرآیندهای پیشینی مدیریت پیام نکنیم، خروجی تمام سپهر رسانهای ما نه تنها رادیو تلویزیون بلکه خبرگزاری ها، مطبوعات و کل نظام رسانهای ما ادامه همین روندی است که تا الان بوده است.
سوال: آقای لسانی بفرمائید.
لسانی: پیام رهبر انقلاب برای زمین زدن کسی نبود، پیام رهبر انقلاب برای سرعت بخشی یک حرکت بود. پیام رهبر انقلاب برای توان افزایی بود این مسئله خیلی مهم است که برخورد جناحی نشود، اما از یک طرف دیگر ما انتظارات مردم با نیاز میدان را باید یک خطی داشته باشیم، انتظارات مردم و نیاز میدان، این مسئله نیاز به این دارد که سازمان صدا و سیما این توان افزایی را در مرحله ایده، در مرحله نیروی انسانی، در مرحله تجهیزات این جا لازم است بگوییم خیلی وقتها تجهیزات خبری متحرکی که نیاز داریم برای این حوزهها بعضاً در حوزه تجهیزاتی ضعف داریم لذا شفاف گفتن، صادقانه گفتن و ملموس گفتن ویژگیهایی است که باعث میشود مرجعیت در حوزه خبر به داخل کشور برگردد.