همشهری آنلاین: موسسه بردار تمدن اسلامی با هدف بررسی تحولات جاری در سوریه و جایگاه این کشور در معادلات منطقهای و همچنین اهمیت آن برای جمهوری اسلامی ایران، نشست تخصصی با همکاری پژوهشکده شهید صدر برگزار کرد. این نشست با حضور آقای حسن شمشادی، خبرنگار جبهه مقاومت و دکتر حمیدرضا مقصودی، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، برگزار شد. هدف این نشست، پیشنهاد راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات سوریه با رویکرد تمدن نوین اسلامی بود.
آقای حسن شمشادی در ابتدا به تحلیل وضعیت سوریه در سالهای اخیر و دلایل چالشهای موجود پرداخت. او اشاره کرد که یکی از دلایل اصلی مشکلات سوریه پس از ظهور داعش، کمبود آمادگی نظامی این کشور بود. وی توضیح داد:
«در زمان آغاز درگیریها با داعش، سوریه هیچ نیروی پلیس ضد شورش و حتی نیروهای نظامی آموزش مناسب برای مقابله با این تهدیدات را ندیده بودند. از همان آغاز، شهید قاسم سلیمانی به بشار اسد توصیه کرد که باید بسیج مردمی تشکیل شود. اما تا ۱۵ ماه بعد از آن، هیچ اقدامی در این زمینه انجام نشد تا اینکه داعش به صد متری خانه بشار اسد رسید. سپس تصمیم به تشکیل گروههای «دفاع الوطنی» گرفته شد که تا حدودی موفق شد وضعیت را کنترل کند.»
شمشادی در ادامه گفت: «سوریه در ابتدا برنامه اقتصادی برای حضور ایران نداشت. حتی پس از پایان جنگ، ایران در بازسازی این کشور هیچ نقش اقتصادی جدی نداشت. این وضعیت باعث شد که مردم سوریه شاهد کمکهای اقتصادی ایران نباشند، در حالی که مردم ایران هم نسبت به حضور ایران در سوریه توجیهات لازم را دریافت نکردند.»
او همچنین در خصوص چالشهای سیاسی و رسانهای گفت: «در شرایط فعلی، بهتر است که جمهوری اسلامی ایران از طریق متحدان منطقهای خود حرف بزند و صبورانه به تحولات نگاه کند. ایران در طی ۱۳ سال گذشته پیروز میدان بوده، اما حالا یک بار هم شکست خورده است و باید کمی صبر کند و اجازه دهد که وضعیت منطقهای به یک نتیجه معقول برسد. به نظر میرسد با توجه به شرایط گروههای داخلی سوریه حداقل در کوتاه مدت فضای مناسب برای برگزاری انتخابات وجود نخواهد داشت.»
دکتر مقصودی در ابتدای سخنان خود به آسیب شناسی از وضعیت سوریه پرداخت و به نکات مهمی در خصوص مشکلات معیشتی مردم سوریه اشاره کرد: «یکی از دلایل اصلی نارضایتی مردم سوریه، وضعیت اقتصادی بحرانی این کشور است. مردم سوریه ماهانه تنها ۲۰ لیتر سهمیه بنزین دارند و برای دریافت این سهمیه مجبورند ساعتها در صف بایستند. علاوه بر این، درآمد سالانه مردم سوریه حدود ۳۹۰ لیر است، که معادل ۳۰ دلار در ماه میشود. این مقدار درآمد به اندازه نیمی از هزینه یک باک بنزین برای یک ماشین است. چنین شرایطی باعث شده تا حداقلهای زندگی مردم تامین نشود و فشار اقتصادی بر آنها بسیار زیاد باشد.»
وی همچنین به چالشهای دیگری که مردم سوریه با آن مواجه هستند اشاره کرد و گفت: «در بسیاری از مناطق، حتی شبکه برقکشی مناسبی وجود ندارد. مردم معمولاً فقط یک ساعت در روز برق دارند و پس از آن برق قطع میشود. در چنین شرایطی، مردم برای تامین نیازهای اولیه زندگی خود با مشکلات زیادی روبرو هستند. حقوق افسر ارتش بین ۲۵ تا ۳۰ دلار در ماه است و همین موضوع توان آنان را برای مقاومت در مقابل شورشیان گرفت. همچنین، در زمانی که ادعا میشود کشور سوریه در دست ایران است، باید گفت که نهایتاً درصد تبادل تجاری ایران با سوریه حدود ۲ درصد بوده است. از لحاظ فرهنگی و سیاسی نیز ایران حضور چشمگیری ندارد. این نشان میدهد که حرکت ایران در منطقه هیچ پیوست فرهنگی و اقتصادی ندارد و عملاً سوریه تحت کنترل ایران نیست.»
دکتر مقصودی در بخش بعدی سخنان خود به تحلیل آینده منطقه و نقش ایران در آن پرداخت: «وقتی از آینده منطقه صحبت میکنیم، باید نگاه تمدنی خود را در کنار نگاه تمدنی غربی تحلیل کنیم. اساساً در تئوری آینده غرب، استعمار و قدرتهای بزرگ اقتصادی برای تسلط بر جهان باید مسیرهای مواصلاتی جدیدی تعریف کنند. برای غرب، این مسیرها باید ناامن باقی بمانند تا بتوانند بر توسعه اقتصادی خود تسلط پیدا کنند. به همین دلیل، هر مسیری که از سرزمین میانه، به ویژه ایران، عبور کند، باید ناامن و غیر بهینه نگه داشته شود.»
دکتر مقصودی سپس به راهبرد تمدنی ایران اشاره کرد و افزود: «ایران باید در نگاه تمدنی خود حول محور وحدت شیعه و سنی و بر اساس نظریه امام خمینی(ره) حرکت کند. این وحدت میتواند به نابودی اسرائیل و در نتیجه نابودی آخرین حربه غرب برای ناامنسازی کریدورهای زمینی منطقه کمک کند. از این طریق، سرزمین میانه به وضعیت تاریخی و طبیعی خود بازخواهد گشت. ایران باید حول این محور در منطقه شروع به فعالیت و ادراکسازی کند.»
وی در ادامه توضیح داد: «غرب، تئوری پیشرفت منطقه بدون حضور ایران را در ذهن مردم منطقه و حتی برخی از مردم ایران جا انداخته است. ایران در نگاه تمدنی خود باید از طریق رسانهها و اندیشکدهها تئوری آینده خود را تبیین کند. ایران باید به این نکته تاکید کند که هیچ کریدور و هیچ نظم تجاری، سیاسی و اقتصادی در منطقه بدون حضور ایران بهینه نخواهد شد، چرا که موقعیت ژئوپلیتیکی ایران به گونهای است که نمیتوان این مسیرها را بدون ایران بهینهسازی کرد.»