شنبه 15 دی 1403
Saturday, 04 January 2025

ایده «تیر چراغ‌برق» رهایشان نمی‌کند/ آقای خاکپور! چشم‌هایت را باز کن/ چند سوال از رسایی

الف چهارشنبه 12 دی 1403 - 20:36
هر روز اخبار فراوانی در رسانه‌ها منتشر می‌شود که دنبال‌کردن آن‌ها ـ حتی برای آنانی که اهل مطالعه اخبار هستند‌ ـ کار دشواری است. بسته خبری ـ تحلیلی «الف» با رصد اخبار، رویدادهای مهم و همچنین تحلیل‌های صورت‌گرفته، مخاطبان خود را از مهم‌ترین وقایع روز آگاه می‌کند.

وعده لازم

روزنامه وطن‌امروز نوشت:

۱۵ ماه از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ می‌گذرد. حماس، حزب‌الله لبنان، حشدالشعبی عراق، ارتش یمن و ایران هر کدام بر اساس تکالیف خود در راستای اهداف جبهه مقاومت در این جنگ درگیر شدند. پس از آتش‌بس رژیم صهیونیستی و حزب‌الله لبنان، شعله‌های این جنگ تا حدودی فروکش کرده اما واقعیت مهم این است که این جنگ هنوز تمام نشده و همچنان ادامه دارد. رژیم صهیونیستی همچنان در جنگ با مقاومت است. همچنان اهدافی در سرزمین‌های اشغالی مورد هدف و اصابت موشک‌ها و پهپادهای یمنی‌ها قرار می‌گیرد. هفته گذشته ارتش یمن یک موشک مافوق صوت را روانه تل‌آویو کرد. فیلم‌های منتشر شده از این حمله موشکی یمن نشان می‌دهد پدافند چندلایه رژیم صهیونیستی و سامانه پدافند آمریکایی تاد در رهگیری این موشک بالستیک مافوق صوت ناکام ماندند و این موشک با موفقیت به قلب تل‌آویو اصابت کرد. اصابت موفقیت‌آمیز این موشک یمنی‌ها ضمن اینکه شکست سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی و آمریکا را اثبات کرد، معادله جنگ میان یمن و رژیم صهیونیستی را نیز تغییر داد و نشان داد دست یمنی‌ها به همه مراکز و تأسیسات رژیم اشغالگر قدس می‌رسد.

در جبهه ایران نیز با آنکه بیشتر کارشناسان معتقدند در حملات پینگ‌پنگی میان ایران و رژیم صهیونیستی، اکنون دست برتر با ایران است و تهران هم در حجم حملات و هم در میزان آسیب، نمایش موفق‌تری از تل‌آویو داشته اما مقامات جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده‌اند در پاسخ به حمله ۲۴ اکتبر (۵ آبان) که نقض تمامیت ارضی ایران بوده است، عملیات «وعده صادق ۳» را حتماً انجام خواهند داد. اگر چه از زمان این حمله مستقیم به خاک ایران بیش از ۲ ماه گذشته است اما مقامات ایران، بویژه فرماندهان نظامی تاکید کرده‌اند انجام این عملیات انتقام‌جویانه قطعی است. بر اساس اظهارات فرماندهان و همین طور گزارشات معتبر، طراحی این حمله در بعد نظامی به اتمام رسیده است و مقامات ایرانی حتی محاسبات مربوط به میزان آسیب قطعی به رژیم صهیونیستی را نیز انجام داده‌اند و اکنون صرفاً منتظرند «زمان مشخص شده» برای این حمله فرابرسد.

به اعتقاد کارشناسان نظامی، امنیتی و سیاسی، با توجه به وضعیت منطقه و شرایط جنگی فعلی میان جبهه مقاومت و رژیم صهیونیستی، «وعده صادق ۳» حتمی است و این حمله یک فرصت بسیار مناسب برای ایران است تا یک بار دیگر واقعیات مربوط به موازنه قدرت میان مقاومت و رژیم صهیونیستی را در معرض دید افکار عمومی در غرب آسیا و همه دنیا قرار دهد. از سوی دیگر این یک واقعیت غیر قابل تردید است که حمله نظامی مستقیم رژیم صهیونیستی به خاک ایران، یک تهدید بزرگ را پیش روی تهران قرار داده است و با توجه به ماهیت رژیم صهیونیستی که همواره در پیشبرد اهداف نظامی خود، یک فرآیند زمان‌بر را برای ارزیابی هدف در دستور کار قرار می‌دهد، در صورت هر نوع اهمال ایران در پاسخ به این حمله، تداوم و تشدید حملات رژیم صهیونیستی به خاک ایران و حتی از بین بردن زیرساخت‌های نظامی، هسته‌ای و اقتصادی ایران کاملاً محتمل است.

******

آقای خاکپور! چشم‌هایت را باز کن

روزنامه صبح‌نو نوشت:

استادیوم آزادی پس از بازسازی و ترمیم مجدد در مرحله بهره برداری برای میزبانی از رقابت های ملی و باشگاهی قرار گرفت و روز دوشنبه به همین مناسب دیدار نمادینی بین دو تیم پیشکسوتان منتخب سرخابی ها و تیم ۹۸ برگزار شد. در حاشیه برگزاری این بازی محمد خاکپور مدافع سابق تیم ملی در مقابل دوربین پخش زنده تلویزیونی به صورت عامدانه تلاش کرد از اقدامات محمدرضا پهلوی خصوصا در ساخت استادیوم آزادی تمجید و قدردانی کند و حتی اصرار داشت که بدون اشاره به نام مستقیم پهلوی دو بار روی آنتن زنده سازنده ورزشگاه را مورد تقدیر قرار بدهد.

خاکپور که زمانی هدایت تیم امید را نیز بر عهده داشت مانند بسیاری از بازیکنان نسل ۹۸  فوتبال ایران پس از حضور در جام جهانی امکان مهاجرت و اقامت در آمریکا را پیدا کرد و به همین دلیل در سال های گذشته فاصله قابل توجهی با فضای فوتبال ایران داشته و تحت تاثیر تبلیغات رسانه های فارسی زبان همان ادبیات خالی از منطق و استدلال را با هدف سفیدپوشی رژیم دیکتاتوری پهلوی تکرار می کند. رفته رفته فارسی حرف زدن بخشی از این سلبریتی ها هم با لهجه آمریکایی همراه می شود و بدون آنکه نزدیک به متن جامعه امروز ایران حقایق کشور را ببینند همچنان الگوی توسعه را در مدل آمریکایی تهران دهه پنجاه دنبال می کنند، جایی که امکانات و رفاه مردم پایتخت هیچ تناسب و شباهتی با وضعیت و سبک زندگی سایر شهرهای ایران نداشت.

نخستین سوال از او این است که اگر در اوایل دهه پنجاه شمسی در همین جایگاه و تریبون اظهاراتی در تضاد با سیاست های نظام حاکم آن دوران را در یک برنامه تلویزیونی مطرح می کردید چه برخوردی با شما می شد و حالا که با استفاده از آنتن زنده صدا و سیمای جمهوری اسلامی از قاتل هزاران نفر از مردم ایران در زندان های ساواک و تظاهرات های ضد رژیم پهلوی قدردانی و تشکر می کنید چه کسی متعرض به شما شده است؟ در تلویزیون شاهنشاهی به شما یا هر فوتبالیست دیگری اجازه داده می شد با مواضع کاملا متفاوت سیاسی اظهار نظر کنید؟

سوال دوم این است که اساسا در دوره پهلوی چند ورزشگاه قابل استفاده در مسابقات رسمی و با چه کیفیتی در کشور ساخته شده و کدام یک از این استادیوم ها در حال حاضر قابل استفاده است؟ خاکپور در این اظهارات هیچ اشاره ای به ساخت ده ها استادیوم جدید از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون نکرده است. ورزشگاه زیبای امام رضا(ع) در مشهد ، استادیوم پیشرفته فولاد در اهواز، ورزشگاه نقش جهان در اصفهان ، سه استادیوم پیشرفته مس در کرمان ، رفسنجان ، شهر بابک ، ورزشگاه جدید شیراز و بسیاری از استادیوم های دیگری که در دهه های ۸۰ و ۹۰ ساخته شده و میزبان مسابقات لیگ برتر است.

به نظر می رسد انتقاد برای بهبود شرایط کشور و رفع مشکلات و نقاط ضعف باید با انصاف و دقت نظر همراه باشد. اینکه ببینیم و بدانیم در این پنج دهه چه اقداماتی در کشور صورت گرفته ، چه امکاناتی در حوزه های مختلف ازجمله زیرساخت های ورزشی فراهم شده و در آن دوران بر خلاف نمایش ظاهری مدرن که ساخته شبکه من و تو است، برای مردم سایر مناطق ایران چه امکاناتی فراهم بوده است؟

******

دولت ارز را گران کرد اما گردن دو قوه دیگر بیندازید!

روزنامه کیهان نوشت:

در حالی که دولت با حذف ارز نیمایی موجب جهش قیمت ارز در هفته‌های اخیر شده، روزنامه دولتی ایران حل نوسانات قیمت ارز را متوجه سران قوا کرد! این روزنامه تصویر اصلی صفحه اول خود را به سران سه قوه اختصاص داده و تیتر زد: «تب و لرز ارز/ سران قوا برای حل نوسانات در بازارها به میدان می‌آیند».

«ایران» می‌نویسد: «مقابله با «رانت‌ ارزی» همچون جلوگیری از توزیع هر رانت دیگری بالاخره مخالفانی دارد. بر همین اساس است که کارشناسان معتقدند یک علت افزایش قیمت ارز در بازار یا طرح شایعه استیضاح وزیر اقتصاد در اخبار و موضع‌گیری مخالفان حذف ارز نیمایی علیه وزیر اقتصاد همین است. هر چند با وجود این فضاسازی‌ها آنچه واقعیت دارد، تصمیمی است که پنج روز پیش در پایان جلسه غیر‌علنی مجلس و تیم اقتصادی دولت گرفته شده است. این تصمیم حاکی از این است که مسائل مربوط به بازار ارز در جلسه شورای اقتصادی سران سه قوه پیگیری خواهد شد. روز گذشته اعلام این خبر از سوی سخنگوی هیئت‌رئیسه مجلس با این تأکید همراه بود که «مجلس برای کنترل بازار ارز از همه توان خود برای کمک به دولت استفاده می‌کند.»

درباره فضاسازی روزنامه دولت، یادآوری چند واقعیت ضروری است. نخست اینکه بر خلاف فضاسازی بعدی روزنامه دولت برای تقسیم مسئولیت تدبیر غلط ارزی، این تصمیم بدون هماهنگی دو قوه دیگر و صرفا در دولت (وزارت اقتصاد/ بانک مرکزی) گرفته شده است.

دوم، ادعای مهار تورم از طریق گران‌سازی به تصریح حتی برخی کارشناسان حامی دولت، یک مغلطه و دروغ است. به بیان دیگر برخی مدیران هر چند وقت یک بار با ادعای مبارزه با رانت اقدام به گران‌سازی می‌کنند و باز هم چند مدت این رویکرد تورم‌ساز را تکرار می‌کنند! سؤال اساسی این است که چرا به شیوه‌های دیگر نظیر هوشمندسازی واگذاری منابع ارزی عمل نمی‌کنند و فقط معتقد به گران‌سازی هستند؟!

سوم، برخی مقامات دولت فعلی و حامیان آنها، در گذشته درباره افزایش به مراتب ناچیزتر نرخ ارز، اعتراض‌های شدید می‌کردند و آن را موجب تورم و فشار بر مردم می‌دانستند اما حالا توجیه و تحسین می‌کنند!

چهارم، موضع نمایندگان مجلس موضع انتقادی نسبت به گران‌سازی ارز است نه حمایت و همراهی با آن. در جلسه علنی هم تصمیمنی گرفته نشده - و جای تصمیم‌گیری هم نیست- بلکه وزیر اقتصاد به توجیه اقدام نادرست خود پرداخته و با انتقاد برخی نمایندگان هم مواجه شده است.

******

 چند سوال از رسایی

روزنامه خراسان نوشت:

​​​​​​​حمید رسایی که هر از چند گاهی حاشیه‌سازی‌هایش خبرساز شده و در رسانه ها دست به دست می شود؛ حالا در تازه‌ترین سخنانش ادعاهایی را درباره شهادت شهید ابراهیم رئیسی مطرح کرده و مدعی شده که  اتفاقات منطقه نیاز به حذف رئیس جمهور ایران داشت: « اتفاقی که برای رئیس جمهور این کشور افتاد با یک علامت سوال مواجه است؛ هیچ کس نتوانسته این علامت سوال را تا الان پاک کند.باید یک مانعی در داخل ایران ایجاد می‌شد تا آن اتفاقات منطقه بتواند یکی یکی پیشروی کند. آن اتفاق داخل حذف یک رئیس جمهور مکتبی و انقلابی بود. مانع چه بود؟ دو مانع متصور است؛ مانع اول مسئولین مردد، مسئولینی که باورشان این نیست که ما می توانیم و دومین مانع افکار عمومی تحمل ندارد.»

 این البته اولین بار نیست که چنین سخنانی گفته می شود؛ ادعاهایی مخالف روایت نهادهای رسمی که به دنبال ایجاد شائبه ترور شهید رئیسی است. پیرامون این گونه ادعاها چند سوال مهم نیز پررنگ می شود: آقای رسایی و همفکرانشان چه دلیل و مدرکی دارند که این ادعا را مطرح می کنند. اگر مدرکی دارند چرا رسانه ای نمی کنند؟ و اگر مدرکی ندارند چرا و به چه علت به تولید چنین شبهاتی دامن می زنند؟ آیا واقعا معنای سخن خود و اهمیتش را دریافته اند؟

پیش‌تر نیز این اظهارات توسط یکی از همقطاران آقای رسایی یعنی کامران غضنفری مطرح شده بود. موضوعی که همان برهه با واکنش صریح  اسماعیل کوثری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست‌خارجی مجلس رو به رو شد و او در این باره خطاب به این نماینده مجلس گفته بود: «هیچ گاه این طور نبوده که مسئولان جمهوری اسلامی بخواهند موردی را خلاف به سمع مردم برسانند. معلوم نیست آقای غضنفری این ادعاها را از کجا آورده است و من کامل رد می کنم؛ اگر ایشان سندی دارد ارائه کند! تا کمیسیون امنیت بتواند این موضوع را پیگیری کند.»

حالا سوال از آقای رسایی این است که به چه قیمتی خوراک برای رسانه های معاند فراهم می کند؟ آقای رسایی آیا  شما که نماینده مجلس هستید حق دارید تبدیل به اپوزیسیون نظام شوید؟ در این روزگار متلاطم منطقه ای این ادعا آن هم از سوی یک نماینده مجلس چه وزنی به صهیونیست ها می دهد که به قول همفکران شما توانسته اند رئیس جمهور ایران را ترور کنند؟با این اقدامات دیگر چه نیازی به اکانت های عبری و عربی برای حمله روز افزون به ایران؟ شما بر سر شاخ نشسته اید لطفا بن نبرید! 

******

ایده «تیر چراغ‌برق» رهایشان نمی‌کند!

روزنامه جوان نوشت:

دکتر صادق زیباکلام را می‌توان نظریه‌پرداز تیرهای چراغ‌برق دانست! یعنی نسبت‌سنجی ایشان در امور و وقایع مهم با تیرهای چراغ‌برق است. یک‌بار قبل از وعده‌های صادق گفته بود اگر ما به اسرائیل موشک بزنیم، او می‌آید و یک تیر چراغ‌برق سالم در ایران باقی نمی‌گذارد. حالا می‌گوید اگر جلیلی می‌آمد سر هر تیر چراغ‌برق یک مأمور می‌گذاشت تا قانون حجاب را اجرا کند. این نظریه دوم بر مبنای پذیرش آن است که اسرائیل یا نتوانسته یا نخواسته که تمامی تیرهای چراغ‌برق ایران را نابود کند.

در محیط‌های دانشگاهی رسم است که اگر کسی از این دست جملات بگوید که مثلاً ریاست‌جمهوری فلانی ما را سی سال به عقب راند، مستمعان پا می‌شوند و جلسه را ترک می‌کنند و دیگر با آن سخنران هم‌کلام نمی‌شوند، اما زیباکلام در مقام استاد تمامی، چهل‌سال است که برای تیرهای چراغ‌برق کشور نظریه‌های کیلویی و کیلومتری می‌دهد و دیده می‌شود. چون حرف مفت در بخشی از بدنه کشور ما خریدار دارد. مثلاً معاون رئیس‌جمهور می‌گوید آمریکا با یک بمب می‌تواند کل نظام دفاعی ما را نابود کند. همین آمریکایی که یک سال است یمن را بمباران می‌کند و همین امروز و دیروز هم ساختمان وزارت دفاع یمن را زد و قطعاً فردا دوباره مافوق‌صوت یمنی‌ها تل‌آویو را می‌زند. این حرف دکتر جواد ظریف برایش کلی هورا در محافل عام و شبکه‌های وابسته به لندن و موساد به همراه آورد.

دکتر زیباکلام می‌گوید «خیلی‌ها گفتند بزارین احمدی‌نژاد و رئیسی بیان سرکار تا نظام سقوط کنه. نظام سقوط نکرد و فقط مردم بدبخت‌تر شدند. بیش از سی‌سال کشور را به عقب بردند و مردم را بدبخت کردند. اگر جلیلی می‌آمد سر هر تیر چراغ‌برق و کوچه مأمور می‌گذاشتند و قانون حجاب و عفاف را اجرایی می‌کردند.»

شما نمی‌توانید یک‌باره بگویید فلانی کشور را سی‌سال عقب برد یا فلانی چهل‌سال جلو برد. این یعنی ذهن و حتی قلب شما مریض است. همین نظریه مأمور سر تیر چراغ‌برق که صرف‌نظر از امکان عملی آن، فقط برای افزودن بر جذابیت سخن، آن‌هم برای آدم‌های احمق است، فقط از دهان آدم‌هایی که ذهن و قلب معیوب و مریض دارند، خارج می‌شود.

******

 

 مسیر «پزشکیانِ بیت رهبری» را ادامه دهید

سایت رجا‌نیوز نوشت:

تصویر عمومی از کابینه چهاردهم عمدتاً با «نمی‌شود و نمی‌توانیم» شکل گرفته است. با وجود آن که پزشکیان در آستانه شش ماهگی دولت خود به سر می‌برد اما همچنان «دعوا نکنیم» و «کارشناسان باید نظر بدهند» پای ثابت سخنان او در هر جلسه و نشست و مصاحبه‌ای است. این وضعیت وقتی نگران‌کننده‌تر است که دقت کنیم رئیس دولت در مهمترین مسائل ذهنی مردم از جمله قیمت ارز، کالاهای اساسی و معیشت محرومان تقریباً در سکوت مطلق به سر می‌برد.

در این بین اما تلاش خالصانه‌ای برای تغییر این تصویر ناامید و منفعل از رییس جمهور وجود دارد. تولید و انتشار گزارش جلسات رهبر انقلاب با رییس جمهور درباره مشکلات اقتصادی، شاید تنها موقعیتی است که از مسعود پزشکیان تصویری اقتصادی و معطوف به مشکلات روزمره و سفره مردم به نمایش می‌گذارد. تنها در این موقعیت است که مردم رییس جمهور خود را نه در وضعیت «نمی‌شود» و «دعوا نکنیم» که در وضعیت «مشکلات راه حل دارند» می‌بینند و روزنه‌های امید در دل جامعه باز نگه داشته می‌شود. مسعود پزشکیان فقط در حیاط بیت رهبری از یارانه و سفره محرومان صحبت می‌کند و این خود به قدر کافی گویای وضعیت دولت چهاردهم است.

در این بین افکار عمومی، نخبگان سیاسی و رسانه‌ها وظیفه دارند که رییس دولت را دائما در همین نقطه تصور کنند، از او بخواهند همچنان متمرکز بر حل مشکلات اقتصادی بماند، درباره معیشت و سفره مردم صحبت کند، از درد تولیدکنندگان بگوید و همچنان که خود او از «حل مشکلات مردم در کنار رهبری» گفت، به جای «پزشکیانِ گعده روحانی و ناطق نوری» مسیر «پزشکیانِ بیت رهبری» را ادامه دهد!

******

آقای همتی، همت کنید

روزنامه فرهیختگان نوشت:

ساعتی بعد از نطق رئیس مجلس در بهارستان، وزیر اقتصاد در پیامی که در ایکس منتشر کرد، می‌نویسد: «از رئیس‌جمهور محترم شنیدم، مقام‌معظم‌رهبری درخصوص موضوع اف‌ای‌تی‌اف، با طرح مجدد لوایح پالرمو و سی‌اف‌تی در مجمع تشخیص مصلحت موافقت فرموده‌اند.» این زمزمه تکراری در میانه تمام بحران‌های اقتصادی از جانب برخی تئوریسن‌های مذاکره برای مذاکره مطرح می‌شد که ریشه همه مشکلات اقتصادی در تحریم است. گزاره‌ای که نه تماماً غلط و نه به تمام معنا درست است. اما بیان اینکه ریشه همه مشکلات در تحریم است، بیشتر نوعی شانه خالی کردن از پذیرش مسئولیت بحران و پاک کردن صورت‌مسئله است. هم‌زمان با شروع بحران ناترازی انرژی و خاموشی‌های پی‌در‌پی، این زمزمه‌ها دوباره از جانب برخی چهره‌های نزدیک به دولت بلند شد که مشکل اصلی بی‌برقی ریشه در تحریم دارد. این گزاره شاید صددرصد غلط نباشد و نیاز به بررسی جزئی داشته باشد اما زمانی که نارضایتی اجتماعی از خاموشی‌های وقت و بی‌وقت، روبه افزایش است، این استدلا‌ل‌ها بیش از آنکه راه‌حلی را بیان کند و پاسخی به سؤال چرا خاموشی؟ باشند، صرفاً بازی در پازل قدیمی گره زدن همه مشکلات به مذاکره‌اند.

پیامی هم که روز گذشته وزیر اقتصاد در این رابطه منتشر کرده بود، در همین چهارچوب تعریف می‌شود، درست زمانی که بحران ارزی در اوج خود قرار دارد و موضوع اصلی و محوری در مجلس هم استیضاح وزیر به‌خاطر این ناترازی‌هاست، وزیر اقتصاد در پیامی در ایکس از نظر مثبت رهبرانقلاب درمورد موضوع اف‌ای‌تی‌اف می‌گوید. پیام این اظهارنظر تا حدی روشن است. وزیر اقتصاد راه حل مشکل و بحران ارزی را به حل پرونده اف‌ای‌تی‌اف گره می‌زند. علاوه براین نقل مستقیم از زبان رهبرانقلاب، این شائبه را پررنگ می‌کند که وزیر اقتصاد برای حل بحران‌ها و چالش‌های ارزی همچنان اولویت را برشانه خالی کردن از پرداخت هزینه اقدامات خود و در نقطه مقابل هزینه کردن از رهبرانقلاب قرار داده است. البته دهنوی، رئیس مرکز ارزیابی و نظارت راهبردی اجرای سیاست‌های کلی نظام در واکنش به اظهارات وزیر اقتصاد گفت: «رهبرانقلاب تنها با بررسی مجدد اف‌ای‌تی‌اف موافقت کرده‌اند نه خود لوایح.»

همتی پیش از این نیز اظهارات غیردقیقی نیز داشته است، اظهار نظر در خصوص قیمت واقعی ارز از جانب وزیر اقتصاد، حواشی و واکنش‌های منفی زیادی به همراه داشت و علاوه براین در ملتهب شدن بازار ارز نیز بی‌تأثیر نبود. امثال این موضع‌گیری‌ها پالس مثبتی را به افکار عمومی منتقل نمی‌کند. همچنین مصداقی از مقصر دانستن صرف بانک مرکزی در این اتفاقات این شائبه را تقویت می‌کند که گویی وزیر اقتصاد مبنا را برگردن نگرفتن بحران‌ها و انداختن هزینه بردوش دیگر نهادها و دستگاه‌ها قرار داده است. این موضع‌گیری‌ها طبیعتاً نه راه چاره‌اند نه افکار عمومی را قانع می‌کنند، موضع درست مورد انتظار از وزیر اقتصاد این است؛ درحالی‌که مجلس چراغ سبز را برای همراهی با دولت برای مدیریت بحران نشان داده شفاف‌سازی دقیقی از راهکار‌ها و برنامه‌های دولت برای حل بحران ارزی داشته باشد. سؤالی که بی‌پاسخ باقی مانده این است که چرا وزیر اقتصاد به دنبال انداختن توپ بحران ارزی در زمینی غیر از وزارت اقتصاد است، تا چه زمانی می‌بایست سعه‌صدر مردم و قوا ادامه پیدا کند تا وزیر اقتصاد بالاخره مسئولیت بحران ارزی را بپذیرد و به مردم پاسخ روشنی دهد.

******

وقاحت طالبان ته ندارد

روزنامه فرهیختگان نوشت:

تنش و درگیری بر سر حقابه میان ایران و افغانستان روز به روز وارد مرحله و فاز جدیدی می‌شود. دو روزی است که خبری مبنی بر آبگیری سدی دیگر در حوضه آبی هریرود به نام پاشدان در سمت افغانستان منتشر شده است. به دنبال آبگیری و افتتاح سد پاشدان، مسئولان آبی کشورمان به آبگیری این سد واکنش نشان دادند و سخنگوی صنعت آب کشورمان خواستار مذاکره فوری وزارت امور خارجه در رابطه با فعالیت و آبگیری این سد با افغانستان شده است. اما پرسش این است که سد پاشدان و حبس بخشی دیگر از هریرود قرار است چه به روز حوضه آبریز در سمت ایران بیاورد؟ آنگونه که در خبرگزاری‌های افغانستانی آمده است، سد پاشدان آخرین سد برای فشار آبی به ایران نیست و همچنان باید منتظر مدیریت سیاسی آب از سوی همسایه شرقی‌مان باشیم.

رودخانه هریرود پس از گذر از افغانستان به مرز ایران می‌رسد و منبع اصلی تأمین آب شرب بیش از ۲ میلیون ایرانی ساکن استان خراسان رضوی به شمار می‌رود.  پروژه سد پاشدان از سال 90 در ۲۵ کیلومتری شمال‌شرق هرات و بر روی یکی از سرشاخه‌های هریرود شروع شده بود. آن‌طور که رسانه‌های افغانستانی گزارش داده‌اند، پروژه ساخت سد پاشدان قرار بود ۳ سال زمان ببرد اما پس از گذشت ۷ سال، تنها ۳۰ درصد از ساخت این پروژه تکمیل شده بود. در سال‌ها و بازه‌های زمانی مختلف متوقف شده بود. پس از روی کار آمدن طالبان، ساخت این سد مجدداً از سر گرفته شد.
طبق اطلاعات منتشر‌شده از سوی رسانه‌های افغانستانی، سد پاشدان توسط یک شرکت افغانستانی و یک شرکت از جمهوری آذربایجان تکمیل شده است.

براساس خبرهای منتشرشده در رسانه‌های افغانستانی، پروژه ساخت سد پاشدان در سال 90 آغاز شد. یعنی ساخت این سد در سال‌های ریاست جمهوری حامد کرزای شروع شد. با توجه به اینکه بهره‌برداری سد پاشدان ۱۳ سال طول کشید، انتظار می‌رفت که پیش از بهره‌برداری سد پاشدان و در طول این ۱۳ سال، دستگاه دیپلماسی کشورمان برای مذاکره در رابطه با تعهدات ضدانسانی و ضد محیط زیستی این سد وارد عمل شود. همچنین مدیران آبی کشورمان و سیاست‌گذاران حوزه آب، پیش از بهره‌برداری، خطرات آبگیری و بهره‌برداری این سد را به گوش مسئولان وزارت خارجه می‌رساندند تا در فرصت زمان کافی و پیش از آغاز به فعالیت این سد، سیاست‌های لازم اتخاذ می‌شد.

از سوی دیگر، واقعیت سیاست‌های آبی افغانستان در مقابل ایران این است که افغانستان حتی پیش از روی کار آمدن طالبان نیز حبس آب پشت سدها و عدم رهاسازی حقابه‌ها، از جمله حقابه هیرمند را به عنوان یک ابزار سیاسی برای فشار به ایران انتخاب کرده است. به گفته بسیاری از کارشناسان ایرانی سیاستگذاری آب و حتی کارشناسان افغانستانی، سیاست‌های آبی افغانستان در تعامل با ایران تابع دولت‌ها نیست و اغلب دولت‌های افغانستانی، به بهانه سدسازی و مدیریت رودخانه‌های این کشور، از رهاسازی سهم ایران و حقابه رودخانه‌ای دریغ می‌کنند. می‌توان گفت که سیاست سدسازی و حبس سرشاخه‌های رودخانه‌های فرامرزی، سیاست قدیمی دولت‌های افغانستانی است و در این سوی ماجرا نیز انفعال دولت‌های ایرانی در مذاکره هم اتفاق جدیدی به شمار نمی‌رود.

مطیع الله عابد، سخنگوی وزارت انرژی و آب طالبان سال گذشته به رسانه‌های افغانستانی گفته بود که در حال حاضر کار بر روی ۱۳۷ پروژه سدسازی به شدت جریان دارد. اکنون باید دید که قرار است سیاست ما در برابر بخشی از این ۱۳۷ سد که قرار است بر سرشاخه‌های رودخانه‌های فرامرزی و در همسایگی با ایران احداث شوند، چه باشد.

 

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.