سرپرست مرکز رشد جهاد دانشگاهی واحد استان ایلام، در یاداشتی به تأثیر مؤلفههای فرهنگی بر فرآیند توسعهی فناوری پرداخته است.
متن کامل یادداشت «یونس میرزایی» دانشجوی دکتری رشته پزشکی ملکولی، بدین شرح است:
«توسعه فناوری همواره بهعنوان یک عامل کلیدی در پیشرفت جوامع بشری شناخته شده است اما این توسعه، به ویژه در جوامع صنعتی، تنها به ابزارها و فناوریهای جدید محدود نمیشود.
کشور آلمان به عنوان یکی از پیشگامان توسعه صنعتی و فناوری همواره موردی جذاب و جالب توجه برای پژوهشگران این عرصه بوده است. لذا بررسی کوتاهی در خصوص تأثیر مؤلفههای فرهنگی «تعصب ملی و نژادی و نظم» در این کشور بر فرآیند توسعه فناوری و سیر تکوین ساختار صنعتی این جامعه انجام میشود.
آلمان در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، یکی از پیشتازان صنعتی شدن در اروپا بود. این کشور با بهرهگیری از منابع طبیعی خود و همچنین نیروی کار ماهر، به سرعت به یکی از قدرتهای صنعتی تبدیل شد اما این روند تنها به دلیل وجود منابع و نیروی کار نبود؛ بلکه تحولات فرهنگی و اجتماعی در این فرآیند دارای تأثیرات عمیق بودند. توسعه صنعتی در آلمان اساساً حاصل تغییرات ژرف در افکار و جهانبینی جامعه بود. طی قرن نوزدهم، ظهور فلسفههای جدید و جنبشهای علمی منجر به ظهور یک فرهنگ علمی و فناوری قوی شد. نخبگان فکری، از جمله فیلسوفانی چون هگل و نیچه، به ترویج ایدههای نوین کمک کردند که به نوبه خود بر روی توده مردم تأثیر گذاشت. این تغییرات فکری زمینهساز پذیرش فناوریهای جدید و نوآوریهای صنعتی شد اما در این جامعه برخی مؤلفههای فرهنگی مانند «تعصب ملی و نژادی» و« نظم در کار» اغلب بهعنوان مهمل توسعه عمل کردهاند.
در جامعه آلمانی از قرن چهاردهم تمایلات و احساسات ملیگرایانه و گرایش بهتمرکز قدرت در یک نظام سیاسی واحد میان امیرنشینهای جغرافیای فعلی کشورهای آلمان و اتریش شکل گرفته و بهتدریج قدرت یافت. نیروی ملیگرایی در این جامعه نه تنها بهعنوان یک جنبش سیاسی، بلکه به عنوان یک نیروی فرهنگی نیز عمل میکرد. تاثیر این احساس بر توده مردم عبارت بود از ایجاد انگیزه و حس تعلق جهت ایفای نقش در پیشرفت کشور. ملیگرایی در آلمان بهویژه پس از اتحاد این کشور در سال ۱۸۷۱، به یک نیروی محرکه قوی تبدیل شد. این احساس ملیگرایی موجب شد که افراد در تلاش برای پیشرفت و توسعه کشور خود، به نوآوری و اختراعات جدید روی آورند. ملیگرایی نه تنها افراد را به سمت کارهای اقتصادی هدایت میکرد، بلکه همچنین باعث تقویت احساس مسئولیت اجتماعی و همبستگی در بین مردم میشد. این همبستگی و همکاری در نهایت به توسعه فناوری و صنعتی شدن سریعتر کشور کمک کرد. نظم بهعنوان یک عنصر فرهنگی دیگر در آلمان، نقشی حیاتی در توسعه فناوری ایفا کرده است. جامعه آلمانی بهخاطر ارزشهای سازمانی و مدیریتی خود، توانسته بود زیرساختهای قوی برای توسعه فناوری فراهم کند.
نظام آموزشی منظم و هدفمند، ایجاد پژوهشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی و همچنین حمایت دولت از نوآوریها همگی نشانههایی از تأثیر نظم در فرآیند توسعه فناوری بودند. فرهنگ نظم و انضباط باعث شد که افراد بهکارهای خود با جدیت و پشتکار بیشتری بپردازند و در نتیجه نوآوری و پیشرفتهای فناوری به راحتی تحقق یابند. این ویژگی فرهنگی نه تنها به توسعه فناوری کمک کرد، بلکه به تقویت اعتماد به نفس در جامعه و نخبگان نیز انجامید.
توسعه فناوری در آلمان نشاندهنده این واقعیت است که پیشرفتهای صنعتی و فناوری بدون تحول در افکار و ارزشهای فرهنگی ممکن نیست. تعصب ملی - نژادی و نظم بهعنوان دو عنصر کلیدی در شکلگیری شخصیت فردی و جمعی در این کشور، نقش اساسی در فرآیند صنعتی شدن و توسعه فناوری ایفا کردهاند، بنابراین برای کشورهای دیگر که به دنبال توسعه پایدار هستند، توجه به ابعاد فرهنگی و فکری جامعه پیش از تمرکز بر توسعه ابزار امری ضروری است.»
انتهای پیام