سید مسعود شهیدی در یادداشتی نوشت؛ این روزها دلم برای غربزده های کشورمان می سوزد ، تعجب نکنید ، آخر یکباره ظرف چند روز همه ژست متجدد بودن و مترقی بودنشان نقش بر آب شده . صد سال است با افتخار فریاد می زنند دموکراسی ، آزادی ، قانون و حقوق بشر ، به جمهوری اسلامی هم حمله می کنند که چرا سکولار نیست ، چرا مثل فرانسه آزادی نیست ، چرا دین از حکومت جدا نیست ، حالا یکباره برای روی کار آمدن یک حکومت وهابی با سابقه داعشی جشن گرفته اند . ده سال فریاد می زدند در سوریه باید دموکراسی و آزادی و فعالیت های مدنی و انتخابات آزاد باشد ، حالا برای جولانی با سابقه بیست سال مسئولیت در القاعده و داعش خوشحالی می کنند . در حالی که یک عمر به طالبان ناسزا می گفتند و مخالفان خود را طالبانی خطاب می کردند ، حالا زیر پرچمی عین پرچم طالبان شادی می کنند و جولانی را در حد یک الگو ی مطلوب خود بالا می برند .
دلم برای آنها می سوزد که برای حکومتی جشن گرفته اند ، که دستاورد اولیه اش ، اشغال شمال کشور توسط ترکیه ، اشغال شرق کشور توسط آمریکا ، اشغال جنوب کشور توسط داعش و اشغال غرب کشور توسط اسرائیل است .
دلم برای غربزده ها می سوزد که برای روی کار آمدن حکومتی خوشحالی می کنند که در همان هفته اول ، تمام زیر ساختهای نظامی کشورش توسط اسرائیل نابود شد و تانکهای اسراییل تا نزدیک دمشق پیشروی کردند و رهبر این حکومت اعلان کرد ما نگرانی اسرائیل را درک می کنیم و با او مشکلی نداریم !!
دلم برای غربزده های کشورمان می سوزد ، آنها با آنهمه ادعای سیاست و عقلانیت برای حکومتی جشن گرفته اند که در آغاز کارش ،جنگ های داخلی بین کردها و نیروهای ترکیه و بین تحریرالشام و جبهةالنصره و بین اسرائیل و شهرهای مرزی و بین مردم معترض و فاتحین حلب و بین علویان و تحریرالشام شعله ور شده و تحلیلگران، گسترش جنگ های داخلی و کشتارها و حتی تجزیه سوریه به چند کشور را پیش بینی می کنند .
غربزده های کشور ما که همواره خود را دلسوز و حامی مردم سوریه معرفی کرده اند حالا با وجود آواره شدن میلیون ها شهروند سوری بازهم دارند شادمانی می کنند .
از همه مهمتر این که روشنفکران غربزده کشور که ده سال از جنبش مدنی سوریه و احزاب دموکراسی خواه سوریه دفاع می کردند، حالا که تروریست های حاکم ، جنبش مدنی و احزاب و گروه های سیاسی و دموکراسی خواه سوریه را کنار گذاشته اند و حتی یک وزارت را هم به آنها نداده اند باز هم شادی می کنند وجشن می گیرند . آخر چگونه می شود ظرف چند روز این همه تغییر کرد و جنبش مدنی و دموکراسی خواه سوریه را به طور کلی فراموش کرد و زیر پرچم تروریست های شناخته شده بین المللی شادمانی کرد ؟
خدا برای هیچکس نخواهد که به چنین روزی بیفتد .
اگر میلیاردها دلار هزینه می کردیم که اثبات کنیم شعارهای دموکراسی خواهی و حقوق بشر و جنبش مدنی و آزادی خواهی آنها فقط یک نمایش ظاهری است، هرگز نتیجه ای به این روشنی حاصل نمی شد و خیلی ها باور نمی کردند ، ولی حالا افراد عادی هم باور می کنند که غربزدگان کشور ما ، حتی برای ایران هم الگوئی مثل سوریه و یک رهبری مثل جولانی را مناسب می دانند .
این یک اتهام نیست ، خودشان با تجلیل از حکومت جولانی این را اعلان می کنند .
این آقایان که چهل سال است جمهوری اسلامی را به خاطر مبتنی بودن بر معارف شیعی نقد و نفی می کنند چگونه یک شبه عوض شده و از حکومتی مبتنی بر مکتب افراطی وهابیت تجلیل می کنند و حتی یک انتقاد هم مطرح نمی کنند .
البته اهل دقت می دانند که غربزدگان کشور ما در گذشته هم چنین چرخش های عجیب داشته اند ، پس از مشروطه ، وقتی دیدند میدان در دست مردم و روحانیت خواهد افتاد ، یک باره پرچم دموکراسی و آزادی را کنار گذاشته ، یک قزاق قلدر بی سواد مستبد را که متکی به قدرت های خارجی بود با کودتا به تخت سلطنت نشاندند و اسم این حکومت را « دیکتاتوری منوّر » گذاشتند و برایش جشن گرفتند .
حتما برای حکومت جدید سوریه هم عناوینی مثل « تروریست منوّر » یا « داعش مترقی » یا « جولانی دموکرات » خواهند ساخت و از آن تجلیل خواهند کرد .
اگرچه برای بعضی سخت است ، ولی باید باور کرد که هدف غربزدگان نه دموکراسی است و نه آزادی بلکه همراه شدن با سیاست های آمریکا است تا قدرت های غربی بتوانند در منطقه حضور بیشتر داشته باشند .
اگرچه سقوط حکومت و ارتش سوریه و پیروزی وهابی های تروریست برای جبهه مقاومت واقعه تلخی بود اما به فضل الهی شادی غربزدگان دوامی نخواهد داشت ، به زودی میلیونها جوان سوری و حتی جوان های مخالف اسد که شرافت آنها اجازه نمی دهد اشغال کشورشان توسط اسرائیل را تحمل کنند ، مثل جوانان غزه و لبنان قیام خواهند کرد و سوریه ، قوی تر از گذشته وارد جبهه مقابله با اشغالگران اسرائیلی خواهد شد .