اگر بخواهیم وضعیت ایران را دقیق توصیف و تحلیل کنیم، باید بگوییم که یک ویژگی مهم آن قلب و تحریف امر سیاست در ایران است. سیاست بهمعنای جدلهای بیهوده و تامین منافع شخصی و گروهی نیست. سیاست عالیترین سطح خردمندی و عقلانیت با هدف تامین خیر عمومی است.
سیاست یعنی اداره کشور با هدف تامین رفاه و آسایش و ایجاد اعتمادبهنفس و رضایتمندی بیشتر در مردم است. در این معنا، سیاست چیزی در مقابل اقتصاد و فرهنگ و امور اجتماعی و نظامی و امنیتی نیست؛ بلکه نحوه تنظیم همه این امور برای تامین اهداف ذکر شده است.
متاسفانه وضعیت امر سیاسی در ایران بهگونهای شده است که هرکدام از حوزههای دیگر برای خود متولیانی دارند که میخواهند و میتوانند اداره امور را مطابق ضوابط حوزه خود عهدهدار شوند و آن را در جهت منافع خاص آن حوزه مدیریت کنند.
نتیجه این نوع مدیریت امور و دخالتهای جزیرهای در سیاست را در این روزها بهخوبی میبینیم. نیروهای نظامی و امنیتی فقط اولویتهای خود را میبینند. متولیان یا مدعیان فرهنگی نیز اولویتهای دیگری دارند، مردم هم با مشکلات اقتصادی درگیر هستند، مسائل اجتماعی هم کم نیست و هرکس بر حسب سلیقه و از زاویه خود با آنها درگیری دارد.
جامعهای که برای رفع فیلترینگ ۵ماه مردم را معطل کردند و در پایان هم یک تصمیم نصفه و نیمه و ضعیف گرفتند تا همچنان بازار فیلترشکنفروشها در رونق باشد ولی در عمل معلوم شد که مخالفان رفع فیلترینگ فقط چند ده نفرند؛ آن هم موتورسوار هستند.
این نشان میدهد که یک جای کار سیاست ما ایراد دارد. آنکه خود را در جلسات دولتی قدرتمند نشان میدهد، در عمل و میدان سیاست یک مترسک نحیف و بیخاصیت است.
این پسافتادگی و ناترازی در سیاست، ریشه اغلب ناترازیهای دیگر است. به همین دلیل هدف اصلی سیاست که تامین خیر عمومی است؛ به علت کاهش حضور مردم و نمایندگان آنان در این عرصه در عمل منتفی شده است و سیاست مفهومی مقلوبه پیدا کرده است. سیاست ضدسیاست شده است.
منبع : روزنامه هم میهن