به گزارش اقتصادنیوز، ابوالقاسم دلفی سفیر پیشین ایران در فرانسه در روزنامه هم میهن نوشت: برای اینکه این بحرانها حل شود، باید اصلاح سیاستها و اقدامات را از جایی شروع کرد. این مشکلات و بحرانها را نه یکجا و همزمان میتوان حل و فصل کرد و نه میتوان نادیده گرفت.
عدهای معتقدند که باید از مسائل سیاست خارجی شروع کنیم و مسائلی مانند تحریم، روابط همسایگی، تحولات خاورمیانه، روابط با اروپا و روابط با آمریکا را درست کنیم اما تحلیل دیگر این است که ابتدا باید از داخل شروع کنیم. سیاست خارجی امتداد سیاست داخلی است، یعنی اگر کشور در شرایطی نباشد که اجماع داخلی برای یک سیاست شکل نگرفتهباشد و مردم از آن سیاست حمایت نکنند، هر چقدر هم که برای چنین پروندهای تلاش شود، نتیجهای برای کشور به دست نمیآید.
همانگونه که تا به حال هم سیاستهای بدون اجماع و بدون پشتوانه مردمی، نتیجهای برای کشور در بر نداشتهاست. سیاستهای منطقهای ما نتیجه مطلوبی بر جا نگذاشتهاست، چراکه عدهای تحلیلی داشتند و براساس تحلیل خودشان سیاستگذاری کردهاند و آن سیاست را اجرایی کردهاند. نتیجه این روش سیاستگذاری همین مسائلی است که اکنون ما با آنها در منطقه مواجه هستیم. در همه جنبههای سیاست خارجی، بدون تلاش برای اجماع و جلب اعتماد و پشتوانه مردمی، به صورت بخشی و جزیرهای تصمیمگیری و سیاستگذاری شدهاست.
مادامی که تحریمها برطرف نشود، بحران اقتصادی کشور حل نخواهد شد. تا زمانی که بحران اقتصادی حل نشود، مردم پای کار نمیآیند. مردمی که مشکلات عمده اقتصادی دارند، دورنمای روشنی برای زندگی خود متصور نیستند، حاضر به حمایت از سیاستهای خارجی دولت نیستند، مگر اینکه قانع بشوند اجرای این سیاستها باعث بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتیشان میشود.
به باور من اگر شرایط داخلی به شکلی اصلاح نشود که اکثریت قابل توجهی از افکار عمومی پشتوانه سیاستها و تصمیمها نباشند و بین مردم و حاکمیت و در میان بخشهای مختلف حاکمیت اجماعی شکل نگیرد، هر چقدر که در مورد اولویت سیاست خارجی صحبت کنیم، راه به جایی نخواهد برد. حتی در موضوعهایی که برای کشور بسیار حیاتی بود، برای مثال در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اولویت این بود که مشکلات اقتصادی حل و فصل شود، تحریمها مرتفع شود و پرونده هستهای با غرب حل شود.
سال ۱۳۹۴ در دولت یازدهم دستگاه سیاست خارجی ما مذاکره و توافق برجام را انجام داد اما در آن زمان اجماع در داخل کشور وجود نداشت و نهتنها پای این توافق نایستادند، بلکه عدهای در داخل کشور شروع به خرابکاری علیه این توافق کردند. نتیجه این شد که دولت به توافقی رسید و برای مجموعهای از مشکلات داخلی راهحلی پیدا کرد ولی در داخل جریانهای سیاسی داخلی بهرغم توافقهایی که شدهبود، اجازه حل آن مشکل را ندادند.
زمانی که ایران حاضر شد پای میز مذاکره برای تدوین قطعنامه ۵۹۸ بنشیند، ما تصمیم گرفتیم که با این قطعنامه قهر کنیم و وقتی که در میدان جنگ به جایی رسیدیم که توان نظامی خود را تا حد زیادی از دست دادهبودیم و ناچار بودیم به ابزار دیگری متوسل شویم، آنوقت بود که تصمیم گرفتیم قطعنامه ۵۹۸ را بپذیریم اما مشکل اینجا بود که ما در دوران تدوین محتوای قطعنامه غایب بودیم و دیگران این قطعنامه را برای ما پختهبودند.
اگر اولویت را به مسائل داخلی کشور ندهیم و اجماع را در داخل به دست نیاوریم، در سیاست خارجی هم موفق نخواهیم شد. اجماع داخلی یعنی اینکه یک گروه بر اساس اکثریت قاطع از طریق مراجعه به آرای عمومی مقبولیت به دست بیاورند، دولت را در اختیار بگیرند و بقیه اجزای کشور براساس ضوابط دموکراتیک نقش خودشان را ایفا کنند و اجازه بدهند که دولت منتخب اکثریت براساس آنچه وعده دادهاست برنامههای خود را اجرا کند.
دولت چهاردهم براساس شعارها و تبلیغاتش در جریان انتخابات، یکسری تعهدات در مقابل رایدهندگان دارد. قسمت اعظم آنچه دولت تعهد کردهاست تا به امروز به دلایل مختلف عملی نشدهاست؛ چه در بحث اقتصادی و اجتماعی، چه در مسائلی مانند فیلترینگ و حجاب وعدههای دولت هنوز تحقق پیدا نکردهاست. اگر آنچه دولت تعهد کرده و به مردم قول دادهاست و مردم بر اساس این شعارها و وعدهها به این دولت رای دادهاند، در اولویت کشور قرار دهیم و اجازه بدهیم این اولویتها عملی شود، قطعاً کشور شرایط متفاوتی نسبت به آنچه امروز با آن مواجه هستیم، روبهرو خواهد شد.