به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، هفته گذشته دولت چهاردهم اعلام کرد که در پی گفتمانی در راستای وفاق ملی، دو پلتفرم واتساپ و گوگل پلی از فیلترینگ خارج شد. این خروج از فیلترینگ دو پلتفرم در حالی از سوی دولت سرآغاز رفع فیلترینگ در ایران اعلام شد که شهروندان در سراسر ایران اعلام کردند که خروج این دو پلتفرم هرچند مثبت است اما این دو آنچنان در زندگی آنان کاربردی نداشت و خواستار رفع فیلتر پلتفرمهایی با کاربرد بیشتر و به طور کلی رهایی همه پلتفرمهای تحت فیلتر بودند.
این شرایط بهانهای شد برای مروری بر علل عدم استقبال مردم از پلتفرمهای داخلی، ساز و دافعه مردم نسبت به فیلترینگ در ایران و نگاهی که جامعه جهانی و جامعه ایرانی، بهویژه جوانان، به مبحث فیلترینگ دارند. در گفتوگو با مرتضی کیارسی، فعال حوزه رسانه و پژوهشگر اجتماعی، در این خصوص گفتوگویی داشتیم.
مرتضی کیارسی، پژوهشگر اجتماعی در گفتوگو با رکنا گفت: در اینکه عدهای در کنار شبکههای اجتماعی خارجی از شبکههای اجتماعی داخلی جهت تأمین نیازهای خود بهره میبرند تردیدی نیست و البته تلاش دولت سیزدهم جهت سوق دادن مردم به این سو بینتیجه نبود. اما آمار عجیبی که مسئولین وقت دولت سیزدهم در خصوص شبکههای اجتماعی داخلی ارائه میکردند صرفاً مبتنی بر تعداد اکانتهایی ایجاد شده توسط کاربران بود و به واقع مشمول اکانتهای فعال و یا اکانتهای پویا نبوده است. ارائه آمارهای رویایی از سوی برخی در خصوص اقبال عمومی جامعه از شبکههای داخلی، با هدف توجیه کردن تصمیمات و اقدامات خود، نوعی عوامفریبی به نظر میرسید؛ حتی بسیاری از ادارات دولتی و از جمله آموزش و پرورش سعی کردند فعالیتها را از واتساپ و تلگرام به سمت پلتفرمهای داخلی سوق دهند، ولی به دلایلی که در ادامه گفته میشود توفیق قابلتوجهی حاصل نشد.
وی ادامه داد: برخی از مسئولین وقت دولت سیزدهم علاقهمند بودند مسائل را آنطور که در رویای خود میپنداشتند، ارائه و تعریف کنند و متعاقباً دوست داشتند و دارند مسائل بر اساس رویاهایشان رقم بخورد؛ اما واقعیت جامعه چیزی متفاوت را بیان میکند و در نتیجه به چهار دلیل پروژه تحمیل و انحصارگزینی در خصوص استفاده از شبکههای اجتماعی داخلی محکوم به شکست شد.
مرتضی کیارسی در خصوص چهار دلیلی که شکست تحمیل و انحصارگزینی در خصوص شبکههای اجتماعی داخلی را ایجاد کرد اینگونه گفت:اساساً جوامع در حال توسعه در مقابل هرگونه فشار از سوی نظام حاکمه رفلکس منفی نشان میدهند و چنانچه گروه هدف جوانان باشند، کیفیت این رفلکس متفاوتتر خواهد بود. اما وقتی سرمایه اجتماعی حاکمیت دچار تزلزل جدی میشود و همزمان جامعه در یک التهاب و تنش بالفعل با حاکمیت قرار میگیرد، در آن صورت مختصات رفلکس ناشی از فشارهای وارده از سوی حکومت غیرقابل پیشبینی خواهد بود. حال در خصوص مبحث مدیریت فضای مجازی، از آنجا که نه حسب یک تصمیم مدیریتی و فنی، بلکه از باب یک موضعگیری معنادار با جامعه و قطع ارتباط مردم با فضای آزاد رسانه، این تصمیم اتخاذ شد؛ نه تنها این موضوع مورد اقبال عمومی قرار نگرفت بلکه موضعگیری جامعه در مقابل آن امری بدهی بود و این مقاومت تا جایی ادامه پیدا کرد که در این شرایط سخت اقتصادی خانوادهها پذیرفتند که هزینهای را تحت عنوان خرید فیلترشکن به سبد هزینههای خود اضافه کنند.
کیارسی با اشاره به اینکه یکی از اساسیترین چالشهای نظام طی سالهای اخیر، کاهش اعتماد جامعه به تصمیمات مسئولان بود، گفت: تصور بخشی از افکار عمومی بر این است که مسئولان مُصر و علاقهمندند تا همواره حریم خصوصی مردم را پایش کنند و بدتر آنکه شایع شد پلتفرمهای داخلی وابسته توسط نهادهایی رصد میشوند. لذا همین مطلب کافی بود تا جامعه این شبکههای اجتماعی داخلی را حریمی امن برای خود نداند.
مورد دیگری که این پژوهشگر اجتماعی به آن اشاره داشت، موضوع ضعف زیرساختی شبکههای اجتماعی داخلی مانند ایتا، شاد و... بود و در این خصوص گفت: در این مورد، خود مسئولان از جمله وزیر وقت مخابرات دولت سیزدهم در خصوص آن اظهارنظر داشتند و فرمودند زیرساختهای پلتفرمهای داخلی متناسب با تعداد کاربران نیست؛ در نتیجه اشخاصی که تجربه نصب و استفاده از پلتفرمهای داخلی را داشتند به ضعف عملکردی این پلتفرمها و عدم تأمین انتظار کاربر به خوبی واقف هستند. ایتا و شاد از جمله پلتفرمهایی هستند که ضعف در خدماترسانی و تأمین انتظار کاربر توسط آنها، موضوعی جدی و واضح و مبرهن است.
مورد چهارمی که مرتضی کیارسی به آن پرداخت چالشهای اساسی بود که در ارتباط با شبکههای اجتماعی داخلی مطرح است و اینگونه گفت: عدم امکان دسترسی به حوزه برونمرزی یکی از مشکلات است. دو گروه از جامعه بطور جدی با این چالش مواجه هستند؛ اشخاصی که اعضای خانواده و خویشاوندان آنها خارج از کشور زندگی میکنند و اشخاصی که به اشکال مختلف تعاملات کاری و اجتماعی با خارج از کشور دارند. لذا دستکم این ۲ گروه نمیتوانند نیازهای خود را از طریق پلتفرمهای داخلی تأمین کنند. به عنوان جمعبندی، بر اساس اشکالاتی که در دو بخش فنی و اقناعی مطرح شد، خروج از فیلترینگ و آزادی تمامی شبکههای اجتماعی از خطوط فیلترینگ الزامی است. جمعآوری آنتنهای ماهوارهای، مسدودسازی تلگرام، توییتر و فیسبوک و در گذشته خیلی دور برخورد قهری با موسیقی پاپ و نوارهای کاست و دستگاه ویدیو هم نتیجه نداشت و فیلترینگ هم جز ضرر در میزان اعتماد مردم به حاکمیت اثر دیگری ندارد.
کیارسی گفت: در این میان برنده اصلی این بازی تکراری، کاسبان فیلترینگ و علیالظاهر مخابرات است. طبق برآوردها فقط در ماههای ابتدایی فیلترینگ تا پایان بهمن 1401، ماهانه ۳۰۰۰ میلیارد تومان گردش مالی برای خرید فیلترشکن بود و از سویی دیگر مخابرات به عنوان کاسب دیگر این شرایط، در حال کسر نجومی از حجم بستههای اینترنت به دلیل استفاده از فیلترشکنها توسط مردم است، در شرایطی که آمارها نشان میدهد حدود ۸۰ درصد از کاربران از فیلترشکن استفاده میکنند.