رهبر حکیم انقلاب اسلامی در دیدار با مداحان و شاعران اهل بیت(ع) در ۲ دی ۱۴۰۳ فرمودند: «خداوند متعال دو زن را نمونه قرار داده برای همهی آحاد بشر از زن و مرد. «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» بعدش «وَمَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ» دو نفر زن هستند که خدای متعال این دو زن را نمونه و الگو برای همهی بشریت قرار داده، نه فقط برای زنها، برای زنها و مردها».
آنچنانکه میدانیم پیامبر(ص) صرفاً از طریق جنس زن امتداد نسل پیدا کردند. معصومیت پیامبر(ص) از طریق دامان پاک حضرت زهرا(س) ادامه یافت.
به نظر میرسد خواست الهی به آن بوده تا از این طریق مسلمانان متوجه بزرگی مقام زن شوند.
حضرت مریم(ع) نیز بیواسطه هیچ مردی، حضرت مسیح(ع) را به دنیا میآورد و این مبنای خوبی بود تا زن در غرب دارای مقامی مقدس شده و دیگر به عنوان وجودی وابسته و منفعل به تصویر کشیده نشود، اما آبا کلیسا امثال آگوستینوس و آکویناس و... تصویر خیلی تاریک و منفی از زن نشان دادند و مسیحیت را بیش از پیش تحریف کردند. آنها در تاریک اندیشی خود، زن را شیطان یا ابزار شیطان نامیدند.
لازم است بدانیم آگوستین یا آگوستینوس، ۱۲ سال با یک دختر رابطه نامشروع داشت و بدون این که به ازدواج ختم شود، از او صاحب فرزندی شد. سپس برای نجات روح خود! ان زن را ترک کرد و در کتاب اعترافات خود(اولین اتوبیوگرافی در غرب) بابت رابطه مذکور خود را ملامت کرد. در ادامه، آن زن از رنجی که در اثر ترک شدن اش توسط آگوستینوس متحمل شده طی مکتوبی با عنوان «زندگی کوتاه است: نامهای به قدیس آگوستین» (به اهتمام یوستین گوردر نویسنده کتاب دنیای سوفی) سخن گفته و اقدام آگوستین را به نقد می کشد:
«اما این خداوند نیست که از او خوف دارم؛ حس میکنم که هم اکنون با خدایم زندگی میکنم. عیسای ناصری هم با زنان مهربان بود؛ اما از متالهین مسیحی است که میترسم. باشد که خدای عیسی ناصری تو (آگوستین) را برای تمام عشق و محبتی که نفی کردهای، ببخشاید.»
سپس از آگوستینون میپرسد: «خیانتی از این بالاتر است که آدم معشوقهاش را به خاطر نجات روحش ترک کند؟ رقیب من تنها رقیب «من» نبود؛ او رقیب هر زنی است، او همانا فرشته مرگ-عشق بود. تو اسمش را «پرهیزگاری» گذاشتی! در سراسر کتاب مدام بدین روال درباره «امیال نفسانی» و هوسهای گناهآلود مینویسی. آیا هرگز تصور کردهای که این تو (آگوستین) هستی که موهبتهای الهی را زشت میبینی؟ از اینجا شروع میکنی به خداوند فخر بفروشی، که متوجه شدی که چه حد از تمام آفریدههای او متنفری! باشد که خداوند بر تو ببخشاید! چه بسا او در جایی تو را میپاید که چگونه به تمام آفرینش او اهانت میکنی!».
واقعیت آن است که غرب دچار تفریط و افراط درباره زن بوده است. یا آنها را طرد کرده یا به نحو افراطی جذب و حل در نگاه ابزاری و بازاری کنونی کرده است.
در مقابل این افراط و تفریط، اسلام و مشخصا اسلام انقلابی ضمن پرهیز از نفی زنان اما از روکرد ابزاری به آنها هم دوری کرده است. نگاه رهبر حکیم انقلاب اسلامی، اوجی از این تعادل و تلائم است. ایشان هم مقام زن را مقدس می دانند و آنها را به عرصه علم و سیاست و ... فرا می خوانند و هم بر پرهیز از مردوارگی و پرهیز از فراموشی عواطف و ظرافت زنانه تأکید می کنند. ایشان در بیانات ۳۰ شهریور سال۱۳۷۹ زن را در عین توصیه به حفظ ظرافتهای زنانه، عواطف جوشان، صفا و درخشندگی به مجاهدت در میدانهای ارزشهای معنوی- مانند علم، عبادت، تقرب به خدا، معرفت الهی و سیر وادیهای عرفان دعوت کرده اند.
رهبر انقلاب در نفی نگاه ابزاری و بازاری به زن فرموده اند:
«نگاه کاسب کارانه به ظرفیت زنان در مسائل اقتصادی از جمله اشتغال و نگاه تحقیرآمیز به زن و تنزل دادن او به وسیله ای برای اطفای شهوات مردان، مبانی دیگری است که تفکرات غربی را درباره زنان، کاملاً ظالمانه و متحجرانه ساخته است.»
ایشان تأکید دارند که افتخار کردن به حضور بالای زنان در مناصب اجرایی، دیدگاهی غلط و انفعال در برابر گفتمان غربی است. به بیان ایشان آنچه که باید مایه افتخار باشد، تعداد بالای زنان روشنفکر، فعال فرهنگی و سیاسی و مجاهد است.