به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی واشنگتن با انتشار گزارشی مدعی شد، در طول جنگ غزه و لبنان، حوثیها عملاً گلوگاه باب المندب را به منطقه ممنوعه تبدیل کردند. یک سال پس از توقیف ناو هواپیمابر گلکسی لیدر و خدمه چند ملیتی آن در دریای سرخ، حوزه دریایی به حوزه عملیاتی کلیدی برای این گروه تبدیل شده است. حوثیها از نوامبر 2023 با استفاده از انواع سلاحها، کشتیهای تجاری و جنگی را هدف صدها حمله قرار داده و محدودیتهای کشتیرانی جدیدی را در هر مرحله از کارزار خود اعلام کردهاست.
این حملات منجر به تشکیل ماموریتهای دریایی دفاعی منطقهای مختلف، از جمله عملیات نگهبان رفاه به رهبری ایالات متحده و عملیات «اسپایدز» به رهبری اتحادیه اروپا شد. به ادعای ناظران حضور نیروی دریایی غربی برای رهگیری موشکهای پرتابی حوثیها، اسکورت برخی کشتیهای تجاری و نجات کشتیهای آسیبدیده مؤثر بوده است. همزمان ایالات متحده و بریتانیا انبارهای تسلیحات حوثیها و سایتهای پرتاب این گروه را هدف قرار داد. با این حال این گروه از کشورها هنوز موفق نشدند تا حوثیها را متوقف کنند.
اقتصادنیوز مقاله موسسه مطالعاتی واشنگتن را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «معمای دریای سرخ؛ حوثیها کلید باب المندب را در دست گرفتند/ دبی بهشت کشتیهای رانده شده؟+ نمودار» منتشر شد و در ادامه بخش دوم و نهایی آمده است.
به ادعای موسسه مطالعاتی واشنگتن، اگرچه نیروهای فرماندهی مرکزی ایالات متحده (سنتکام) حملات هوایی علیه پرتابگرهای موشکی حوثیها و تأسیسات ذخیره سازی در داخل یمن در اواسط اکتبر تشدید کردند، اما تأثیر آن بر تواناییهای نظامی حوثیها محدود است. از ژانویه 2024، نیروهای ائتلاف غربی حداقل هفت بار به اهداف حوثیها در یمن حمله کردهاند که آخرین بار در 9 و 10 نوامبر با استفاده از هواپیماهای رادارگریز اف-35 بود که پرقدرت انجام شد. در حالی که بیشتر این حملات تسلیحات حوثیها را در مراحل مختلف آمادهسازی قبل از پرتاب و رادارهای ساحلی پشتیبانی کنندهشان هدف قرار دادند، حملات گاه به گاه به انبارهای بزرگ تسلیحات، سنگرهای ذخیره سازی و خطوط مونتاژ نتوانست حوثی ها را متوقف کند. در ژانویه 2024، دولت بایدن، حوثیها را بهعنوان یک گروه تروریستی جهانی معرفی کرد، اما جای تعجب نیست که این امر ویکرد دریایی این گروه را تغییر نداد.اینکه آیا دولت بعدی تغییرات مشخصی در رویکرد خود نسبت به رفتار حوثی ها ایجاد کند تا حد زیادی به موضع این کشور در قبال امنیت دریایی و آزادی دریانوردی بستگی دارد. تامین امنیت دریای سرخ جنوبی باید با مشارکت متحدان و شرکای منطقهای انجام شود. به ادعای ناظران این امر مستلزم ائتلافهای منطقهای قوی با دستورات عملیاتی روشن است تا خطوط تدارکات حوثیها را بهطور مؤثرتری متوقف کند.
علاوه بر این، آنچه در سال 2025 برای امنیت خطوط کشتیرانی در پیش است تا حد زیادی به رویکرد ایران و ایالات متحده و همچنین جنگ در غزه بستگی دارد. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، در بحبوحه تحریم های شدید ایالات متحده بر صنعت نفت ایران، حوثی ها چندین بار مواضع نفتی عربستان و امارات را هدف قرار دادند؛ البته در آن بازه زمانی ادعا شد که تهران در این حملات نقش داشته، اما این ادعا رد شد.ناظران مدعی اند، اگر دولت بعدی ترامپ باز هم موضعی تند علیه ایران اتخاذ کند، میتوان انتظار رویکرد تلافیجویی در حوزه دریایی مشابه آنچه بین سالهای 2018 و 2020 رخ داد، داشت، اما این بار، حوثیها احتمالاً سطح تنش ها را افزایش خواهند داد. سیاست ادعایی دولت ترامپ می تواند منجر به حذف روزانه بین پانصد تا ششصد هزار بشکه نفت ایران تا اواسط سال 2025 شود و صادرات نفت این کشور را تقریباً به حدود 1 میلیون بشکه در روز کاهش دهد. بر اساس داده های به اشتراک گذاشته شده در رویداد اخیر سازماندهی شده توسط کپلر، یک شرکت اطلاعاتی ایران روزانه 1.6 میلیون بشکه نفت صادر می کند. اما در صورتی که ترامپ به استراتژی فشار حداکثری 2 متوسل شود، صادرات نفت ایران می تواند به صفر رسده و همین گزاره، موجب شود تا ایران و حوثی ها به راهبردهای تهاجمی تری متوسل گردند.
این موسسه مطالعاتی در ادامه ادعا کرد، ایران و حوثی ها این توان ادعایی را دارند تا علیه کشتیهای تجاری، مانند کشتیهایی که با ایالات متحده و اسرائیل در دریای عرب ارتباط دارند، حملات هوایی را تشدید کنند. همچنین به ادعای ناظران می توان حوادث دریایی را در مرکز اقیانوس هند که ماحصل پرتاب تسلیحات دوربرد و فعل و انفعال های کشتی های مادر و توسل به تجهیزاتی چون پهپادهای هوایی، موشک های کروز، وسایل نقلیه سطحی بدون سرنشین (USV) یا وسایل نقلیه زیردریایی بدون سرنشین است (UUV)، از گزینه های مورد انتظار است.به ادعای این موسسه مطالعاتی اگر شرکای کلیدی ایالات متحده در خلیج فارس با تمرکز بر توسعه اقتصادی به دنبال کمک به ثبات پایدار هستند و اگر دولت جدید بخواهد فعالانه صلح را در منطقه ترویج دهد، واشنگتن باید برای همکاری نزدیک با کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی در زمینه دریایی تلاش کند. در باب ایران نیز بهترین گزینه پیش روی ترامپ توسل به اهرم دیپلماسی است، این گزاره از این منظر با اهمیت است که مشارکت ترامپ با عربستان زمانی نتیجه بخش خواهد بود که این بازیگر بتواند با تهران نیز تعامل داشته باشد چرا که ایران و عربستان در مارس 2023 و با میانجیگری چین توانستند تنش ها را کنار گذاشته و رابطه دیپلماتیک خود را عادی سازی کنند. با این حال اگر دولت ترامپ قصد دارد بر فشار حداکثری بر ایران تمرکز کند، باید برای پیامدهای احتمالی آماده باشد و حضور منطقه ای خود را حفظ یا حتی گسترش دهد.