به گزارش "ورزش سه"، سیدمحمد موسوی یکی از معدود بازیکنان والیبال ایران است که میتوان به او لقب فوق ستاره داد. بازیکنی که حالا بیش از ۲۰ سال است که در عرصه بینالمللی بالاترین کیفیت ممکن را ارائه میدهد و همچنان یکی از بهترین مدافعان دنیا محسوب میشود؛ موضوعی که او یک بار دیگر در رقابتهای اخیر جام باشگاههای جهان به وضوح آن را نشان داد، جایی که فولاد سیرجان با درخشش موسوی توانست روی سکوی سوم جهان بایستد.
به همین بهانه گفتوگوی مفصلی با این فوق ستاره والیبال ایران ترتیب دادیم که در اینجا مشروح صحبتهای سیدمحمد موسوی با ورزش سه را میخوانید.
*همین اول در مورد جام باشگاههای جهان صحبت کنیم؛ شما اول اصلاً قرار نبود به این مسابقات اعزام شوید.
بله ما پنج باخت پشت سر هم در لیگ داشتیم و اصلاً شرایطمان خوب نبود. چند بازیکن مصدوم داشتیم و تقریبا یک دوره یک ماهه با مریضی مواجه بودیم. به این دلایل نتوانسته بودیم که تمرینات منسجمی را پشت سر بگذاریم به خاطر همین تصمیم گرفتیم که اصلاً به جام باشگاههای جهان نرویم ولی در نهایت تصمیم بر این شد که برویم. وقتی هم که رفتیم تصمیم گرفتیم که بهترین خودمان را ارائه دهیم چرا که چیزی هم برای از دست دادن نداشتیم. انتظاری از ما وجود نداشت و بدون استرس وارد مسابقات شدیم.
*در مورد پیروزی اول مقابل لوبه بگویید.
بله خدا را شکر در بازی اول همه چیز برای ما خوب اتفاق افتاد و توانستیم از نقاط ضعف لوبه ایتالیا که بیشتر در بحث دریافت آنها بود به خوبی استفاده کنیم. ما حتی میتوانستیم فینالیست شویم. تیم ما دو ست را به قهرمان مسابقات با نتایج ۲۶ بر ۲۴ و ۲۵ بر ۲۳ واگذار کرد که اگر آن دو ست را میبردیم در فینال بودیم. با این حال شرایط سادا کروزیرو در دور حذفی نسبت به مرحله گروهی که آنها بسیار ضعیف بودند کاملاً متفاوت بود.
*ساداکاروزیرو حتی با شانس هم در رقابتها باقی ماند و اگر شهداب آنها را میبرد حذف میشدند.
بله دقیقاً درست میگویید، آنها با شانس ماندند و اگر شهداب بازی را میبرد اصلاً به جمع چهار تیم نمیآمدند. نهایتاً در بازی نیمه نهایی و مخصوصاً فینال همان سادا کروزیرو همیشگی را دیدیم. البته با همین وضعیت هم اگر علی حاجیپور مصدوم نمیشد ما میتوانستیم آنها را شکست دهیم. در نهایت خوشحالیم که توانستیم یک مدال دیگر به افتخارات باشگاه اضافه کنیم. فکر میکنم که بعد از ۱۴ سال چنین اتفاقی برای والیبال ایران رخ داد. ما حتی قبلتر از این با بانک سرمایه مثلاً توانسته بودیم برابر زاکسا نمایش خوبی داشته باشیم و سه بر دو شکست خوردیم اما هیچ وقت شرایط به گونهای نبود که بتوانیم مدال بگیریم اما خدا را شکر توانستیم امسال این کار را انجام دهیم و فکر میکنم که این افتخار بسیار بزرگی بود.
*بعضی از بازیکنان فولاد در این تورنمنت همه را سورپرایز کردند. از علی حاجیپور و علیرضا عبدالحمیدی گرفته تا مهدی مرندی که همچنان در فرم فوقالعادهای به سر میبرد.
وقتی یک تیم نتیجه میگیرد حاصل تلاش کل تیم و حتی بازیکنان ذخیره است. ما بازیکنان جوان بسیار خوبی داریم اما دلیل اینکه بعضاً نمیتوانند در مسابقات توانایی خود را نشان دهند و مثل تمرینات عمل کنند، به بحث اعتماد به نفس برمیگردد. در این مسابقات چه کادر فنی و چه من که تجربه بیشتری از حضور در مسابقات بینالمللی داشتم سعی کردیم به بازیکنانمان بفهمانیم که حریف چهار دست و پا ندارد، دو متر از ما بیشتر نمیپرد و هیچ چیزی اضافهتر از ما ندارد. صرفاً آن چیزی که آنها را متمایز میکند خودباوری است. در بازی اول ما به این خودباوری رسیدیم و بچهها فهمیدند که میشود با تیمهای بزرگ دنیا هم بازی کرد و آنها را شکست داد.
*در مورد مهدی مرندی هم صحبت کنید.
او یکی از لیبروهای با تجربه ماست و در این مسابقات شرایط بسیار خوبی داشت. مخصوصاً در بازی ردهبندی اگر اغراق نکنم او تقریباً ۲۰ توپ خوب گرفت و ما را در بازی نگه داشت. تیم لوبه در بازی ردهبندی خیلی نسبت به مسابقه اول بهتر بازی کرد و در سرویس اشتباهات کمتری داشت و در دریافت هم بهتر کار کردند اما با این وجود فکر میکنم که بچههای ما هم بهتر از بازی اول کار کردند که توانستیم لوبه را ببریم.
*چقدر فکر میکنید که این موفقیت باشگاهی میتواند به تیم ملی هم ربط داده شود و ما را به آینده امیدوار کند؟
یک چیزی که الان دائم در مورد آن صحبت میشود این است که یک نسل طلایی وجود داشت که آمدند و بردند و ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم. واقعا اینطوری نیست و صرفاً این موضوع به خودباوری و مسئولیتپذیری بازیکنان برمیگردد.
امیدوارم این موفقیت یک پیش زمینه باشد برای اینکه بازیکنان بفهمند همه چیز شدنی است. بچهها باید متوجه شوند که والیبال مثل کشتی یا وزنهبرداری انفرادی نیست و به عنوان یک ورزش تیمی همدلی داشتن واجب است. من معتقدم که ما از نظر فنی تفاوت آنچنانی با دیگر تیمهای دنیا نداریم. از نظر داشتن بازیکنان سطح بالا شاید فقط از لهستان کمتر باشیم. در هر تورنمنت که با بازیکنان بزرگ دنیا صحبت میکنم میگویند که ما مشکل استعداد داریم ولی در ایران استعدادهای زیادی وجود دارد.
*کمی در مورد آقای عطایی هم صحبت کنیم. تو حدود دو سال پیش با ایشان کار کردی و روزهای تلخی را در تیم ملی گذراندید. فکر میکنی که آقای عطایی چقدر نسبت به آن زمان تغییر کرده و این موضوع تا چه میزان در موفقیت فولاد سیرجان تاثیر داشته است؟
تغییر که قطعاً در آدمها به وجود میآید و اگر این اتفاق رخ ندهد یعنی آن آدم در حال درجا زدن است. آدم در هر سنی که باشد باید یک چیزهایی یاد بگیرد. من در بحث والیبالم تلاش میکنم که چیزهای جدیدی به خودم اضافه کنم مثلاً در همین جام باشگاههای جهان نوع سرویس زدنم را عوض کردم. قطعاً آقای عطایی هم تغییراتی کرده اما اینکه بگویم چون ایشان تغییر کرده ما نتایج خوبی گرفتیم یا قبلاً چون این تغییرات را نداشت نتیجه نگرفتیم، نه اصلا درست نیست. همان تمرینی که ما آن موقع انجام میدادیم، الان هم انجام میدهیم. قبول دارم که مربی خیلی تاثیرگذار است اما به نظرم بازیکنان بیشترین سهم را در نتیجهگیری یک تیم دارند. اگر بازیکنان بتوانند کیفیت خود را به نمایش بگذارند و البته یک مربی خوب هم باشد که آنها را به خوبی مدیریت کند، نتیجه حاصل میشود. آقای عطایی هم نسبت به گذشته تجربه بیشتری پیدا کرده و به طور کلی فکر میکنم که همدلی تیم مهمترین تغییر نسبت به قبل است. البته باید به این نکته هم توجه کنیم که مدیریت در یک تیم باشگاهی که تعداد بازیکنان محدود هستند و فاصله بازیکنان ذخیره و اصلی نسبت به تیم ملی بیشتر است، آسانتر خواهد بود.
*کمی در مورد خود شما و تیم ملی هم صحبت کنیم. هنوز نمیخواهی به تیم ملی برگردی؟
من همیشه این را گفتهام که وقتی بتوانم به تیم ملی کمک کنم خواهم آمد. با این حال کمک کردن فقط به بحث فنی مربوط نمیشود. اگر فقط این بحث مطرح باشد میتوانم بگویم میآیم و کمک میکنم همانطور که در دوره قبلی نیز در هر تورنمتی که به میدان رفتم جزء بهترینها بودم. ولی همانطور که گفتم بحث فقط فنی نیست و شاید اگر من حضور داشته باشم همدلی کمتر میشود.
*این موضوع به مشکل شما و میلاد عبادیپور مربوط نمیشود؟
اصلاً و به هیچ وجه هیچ مشکلی بین من و میلاد عبادیپور وجود ندارد.
*پس ماجرای حواشی به وجود آمده و قضیه آنفالو در اینستاگرام چه بود؟
من هنوز میلاد عبادیپور را فالو دارم و هیچ مشکلی هم با او ندارم. شاید آن یک اتفاق هیجانی بود و اصلاً اهمیت هم ندارد. اگر فکر میکنید که بازگشت من به تیم ملی مرتبط با میلاد عبادیپور است کاملاً اشتباه میکنید.
*بعضیها فکر میکنند که از بین سیدمحمد موسوی و میلاد عبادیپور فقط جای یک نفر در تیم ملی است چرا که در غیر این صورت ممکن است شرایط تیم به هم بخورد.
اصلاً اینگونه نیست. متاسفانه آن دوره که من حضور داشتم میلاد عبادیپور در لیگ ملتها مصدوم بود و همه آن موقع فکر کردند که او خودش نیامده است. بعد هم که در مسابقات قهرمانی آسیا در ارومیه از نظر فنی آمادگی کامل نداشت و پس از آن کادر فنی تصمیم گرفت در مسابقات بعدی از او استفاده نکند. این چیزها را که بغل هم میگذارند با خودشان میگویند که حتماً این دو نفر نمیتوانند در کنار هم حضور داشته باشند در صورتی که حداقل از نظر من اینگونه نیست. شاید کادر آن موقع تیم ملی چنین فکری کرده باشد ولی من یکی هیچ مشکلی با این قضیه ندارم.
*پس نتیجهگیری این است که غیبت شما در تیم ملی هیچ ربطی به مسائل فنی ندارد.
صد درصد!
*ممکن است یک روز به تیم ملی برگردی؟
واقعا نمیتوانم خیلی مطمئن در مورد این موضوع صحبت کنم. آدم یک سکه را بالا میاندازد و هزار چرخ میخورد تا روی زمین بیفتد. من همیشه تیم ملی را دوست داشتهام اما باید ببینم که شرایط چگونه است. من هیچ شناخت دقیقی از مربی جدید ندارم و صحبتی هم بین ما رد و بدل نشده است. آقای پیاتزا مربی بسیار خوبی است و باید تصمیم بگیرد که میخواهد چگونه کار کند اما به نظر من بهتر است که تیم با جوانتر ادامه دهد. شاید من تا یکی دو سال دیگر بتوانم در بحث فنی به تیم کمک کنم اما آدم نهایتاً تا چند سالگی میتواند بازی کند.