به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، از میان حدود ۳۷۰۰۰ گونه ماهی شناسایی شده در جهان، تنها حدود ۳۰۰ گونه زیرزمینی وجود دارند؛ یعنی چیزی در حدود ۸ درصد! این آمار به خوبی نشاندهنده کمیاب و خاص بودن این گونههای جانوری است. معمولا به این ماهیان «کور» یا «غارزی» نیزگفته میشود که چندان دقیق نیست. بهتر است از عنوان «ماهیان زیرزمینی» استفاده شود، زیرا زیستگاه این گونه ها تنها به غارها محدود نیست و آنها در چشمهها و یا سفرههای آب زیرزمینی نیز یافت میشوند.
آرش جولاده رودبار، پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان در خصوص ماهیان زیرزمینی در گفت و گو با رکنا گفت: برخی از ماهیان زیرزمینی، علیرغم زندگی در زیرزمین، دارای چشمهای ابتدایی هستند. ماهیان زیرزمینی به دلیل زندگی در محیط های تاریک و محدود، ویژگیهای منحصربهفردی پیدا کردهاند. آنها معمولا چشمها و رنگدانه های بدن خود را از دست دادهاند و به همین دلیل، برای مطالعه در زمینههای زیستشناسی، تکامل و رفتار جذابیت زیادی دارند. یکی از شگفتیهای مشاهده این ماهیان از نزدیک، شفافیت بدن آنهاست که امکان دیدن اندامهای داخلی، رگها و حتی قلب در حال ضربان را فراهم میکند. این ماهیان بهطور طبیعی بیرنگ هستند و رنگ صورتی یا نارنجی بدنشان ناشی از رنگ خون است که از طریق بافت شفاف بدن نمایان میشود. چنین ویژگیهایی نهتنها این گونهها را به نمادهای زیستی منحصربهفرد تبدیل کرده، بلکه اهمیت حفاظت از زیستگاههای آنها را دوچندان میکند.
ماهی کور تشان؛ اندام های داخلی بدن براحتی از بیرون مشخص است
وی تاکید کرد: حدود ۸۰ سال پیش، نخستین ماهی زیرزمینی ایران در لرستان کشف شد. با گذشت زمان و پیشرفت مطالعات، چهار گونه دیگر نیز شناسایی شدند. اکنون، ایران میزبان ۵ گونه شگفتانگیز از ماهیان زیرزمینی است که شامل ماهی کور زاگرس (Garra typhlops)، ماهی کور لرستان (G. lorestanensis)، ماهی کور تشان (G. tashanensis)، گل چراغ کور (G. rufa)، و لوچ کور زاگرسی (Eidinemacheilus smithi). انتظار میرود با انجام پژوهشهای گستردهتر در آینده، گونههای بیشتری نیز کشف شوند.
آرش جولاده رودبار در پاسخ به این سوال که آیا این تعداد ماهی زیرزمینی قابل توجه است؟ گفت: بله. برای درک بهتر این موضوع باید گفت قاره اروپا، با مساحتی حدود ۶ برابر ایران، تنها یک گونه ماهی کور دارد. این در حالی است که در یک چشمه کوچک در روستاهای تووه (اندیمشک) یا لوعن (خرمآباد) ایران، ۳ گونه ماهی کور زیست میکنند. به بیان سادهتر، غنای تنوع زیستی یک چشمه در ایران از ۴۴ کشور قاره اروپا بیشتر است. این حقیقت گواهی روشن بر تنوع زیستی شگفتانگیز و منحصربهفرد ایران و جایگاه بینظیر آن در فون جانوری جهان است.
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان در خصوص وضعیت حفاظتی و جمعتی این گونه ها در ایران توضیح داد: گونه های ماهی کور در حال حاضر خطر انقراض نیستند. زمانی که اولین ماهی زیرزمینی ایران کشف شد، برای حدود 65 سال تصور می شد که این ماهیان تعداد بسیار اندک و پراکنش بسیار محدودی دارند و صرفا در غار آبی لوعن یافت می شوند؛ اما رفته رفته با افزایش توجه به این ماهیان و مطالعات بیشتر، مشخص شد دامنه پراکنش آن بیش از حد تصور پیشین بوده و گزارش های جدیدی از حضور این گونه ها در استان هایی نظیر خوزستان و ایلام نیز منتشر شد همچنین گزارش هایی از یزد و خراسان نیز وجود دارد که نیاز به تایید آن است. با این حال احتمالاً این ماهیان حتی از میزان فعلی نیز پراکنش بیشتری داشته و در سرتاسر آب های زیرزمینی رشته کوه های زاگرس یافت شوند. عدم گزارش این گونه ها از دیگر نقاط زاگرس تاکنون صرفاً به دلیل عدم امکان نمونه برداری ماهیان از آبهای زیرزمینی بوده و نه جمعیت و پراکنش محدود آنها.
او همچنین تاکید کرد: بر اساس آخرین ارزیابی انجام شده برای فهرست سرخ اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت (IUCN) که به زودی در دسترس عموم قرار خواهد گرفت ۴ گونه در طبقه کمترین نگرانی (Least Concern) قرار گرفتند و در حال حاضر صرفا ماهی کور تشان در طبقه در خطر انقراض (Endangered) قرار داده شده است. البته این گونه نیز زمانی گمان می رفت صرفا در غار تشان یافت می شه اما کمی بعدتر در زیستگاههای دیگر نیز کشف شد و به نظرم احتمالاً در آینده با مطالعه بیشتر دامنه پراکنش این ماهی افزایش پیدا و طبقه حفاظتیش نیز دستخوش تغییر خواهد شد.
آرش جولاده رودبار در خصوص حفاظت از زیستگاه این گونه ها گفت: متاسفانه بیشتر از حفاظت، سازمان محیط زیست اقدام به محدودسازی دسترسی به زیستگاه این گونه ها کرده که به نوعی باعث توقف پژوهش ها توسط محققان روی این ماهیان شده است. به عنوان مثال در اقدامی بسیار عجیب، دهانه غار تشان به شکل غیر اصولی با تیرآهن پلمب و جوش داده شده به نحوی که حتی مجرای ورودی هوا به غار به حدود یک پنجم کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که اگر در گذشته جلوی دهانه کوچک این غار می رفتید، جریان نسبتا شدید، بسیار مرطوب و گرم خروجی از غار را براحتی احساس می کردید. حال اینکه در حال حاضر جریان هوا تقریبا متوقف شده و حتی به نظر می رسد رفت آمد احتمالی دیگر جانوران نظیر خزندگان را نیز با مشکل مواجه کرده است و احتمالا تاثیر منفی بر زیست زیستمندان داخل غار داشته باشد. در موردی دیگر ورودی غار لوعن (تنها اثر طبیعی ملی لرستان) نیز با در و توری محصور شده است اما توری آن مدت هاست پاره است و رفت آمد صورت می گیرد به عبارتی دیگر، نه تنها باعث محافظت نشده بلکه باعث زشتی سیمای این اثر ملی-طبیعی نیز شده است.
این فعال حوزه محیط زیست تاکید کرد: متاسفانه سختگیری های سازمان محیط زیست در این موارد معمولا برای قشر دانشگاهی و پژوهشگر جامعه است؛ چراکه اگر یک محقق درخواست رسمی برای نمونه برداری از این زیستگاه داشته باشد معمولا بسیار زمان بر است و غالبا مخالفت صورت می گیرد حال آنکه با گشتی در فضای مجازی می توان ویدوهایی را دید که در آن افراد عادی در این زیستگاه آزادانه شنا می کنند!
آرش جولاده رودبار افزود: به نظر میرسد بخشی از این رویکرد ناشی از نبود ارتباط نزدیک و مؤثر میان بدنه متخصصان بهروز و مدیران تصمیمگیر در سازمان محیط زیست باشد. در گذشته، تصور می شد جمعیت این گونهها بسیار اندک و به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارند. انتقال این اطلاعات و ارائه مشاوره نه چندان صحیح به مدیران تصمیمگیر گاهی منجر به اتخاذ تصمیماتی محدودکننده مانند مسدودسازی دسترسی و پلمب زیستگاهها شد؛ اما اکنون پیشنهاد میشود این محدودیتها مورد بازبینی قرار گرفته و در صورت امکان برطرف شوند. بر اساس دستورالعمل «Agency Guide to Cave and Mine Gates»، مسدودسازی غارها و زیستگاهها باید به عنوان آخرین گزینه حفاظتی در نظر گرفته شود. با این حال، متأسفانه این اقدام در برخی موارد به عنوان یکی از نخستین راهکارها اجرا شده است!
این پژوهشگر موسسه تحقیقاتی تکامل و تنوع زیستی لایبنیز آلمان تاکید کرد: این اقدام در قدم اول باعث قطع ارتباط پژوهشگران با این گونههای ارزشمند میشود، در حالی که ما هنوز اطلاعات بسیار محدودی درباره تغذیه، تولیدمثل، زیستشناسی و رفتارشناسی این موجودات داریم. بهجای تسهیل تحقیقات علمی و فراهم کردن شرایط برای کشف ناشناختهها، مسیر این مطالعات را برای آینده نیز مسدود کردهایم. در ادامه نیز متأسفانه، همواره کنجکاوی و علاقه مردم نسبت به زیستگاهها و گونههای خاص، بهجای فرصتی برای آموزش و آگاهیرسانی، بهعنوان تهدیدی تلقی شده است.. این در حالی است که باید به این موضوع از زاویهای متفاوت نگریست. آگاهی و کنجکاوی مردم نه تنها تهدید نیست، بلکه یک فرصت استثنایی برای جلب مشارکت جامعه در حفاظت از این گونهها و درآمدزایست.
وی همچنین افزود: حداقل دو زیستگاه، چشمه تووه و غار لوعن، امکان دسترسی نسبتا آسانی دارند و هر دو ظرفیت بالایی برای برگزاری تورهای ماهینگری و گردشگری دارند. بهعنوان نمونه، چشمه تووه سالی دو بار (در بهار و پاییز) از دل زمین میجوشد و ماهیان کور را از اعماق زمین به سطح میآورد. شفافیت آب این چشمه و رنگ منحصربهفرد ماهیان کور، فرصتی بینظیر برای مشاهده و عکاسی از این موجودات فراهم میکند. از آنجایی که این ماهیان فاقد چشم هستند، معمولاً از انسان فرار نمیکنند و میتوان به آنها نزدیک شد. با این حال، هنگامی که این ماهیان بهدلیل فشار آب از چشمه خارج میشوند، امکان بازگشت به زیستگاه زیرزمینی خود را ندارند. در نتیجه، اغلب یا طعمه پرندگان میشوند یا در مسیر حرکت به سمت رود دز، در گودالهای آب گیر افتاده و تلف میشوند. بهتر است از این فرصت استثنایی برای آشنا کردن مردم ایران با شگفتیهای طبیعی این سرزمین بهره برد. برگزاری چنین تورهایی، علاوه بر ایجاد آگاهی، میتواند نقش مؤثرتری نسبت به اقدامات محدودکننده مانند مسدودسازی دسترسی یا پلمب زیستگاهها ایفا کند. این مدل از تورها را میتوان برای سایر زیستگاهها نیز با تغییرات مختصر اجرا کرد. متأسفانه در کشور ما ماهیان همواره از دو منظر صید و تولید پروتئین مورد توجه قرار گرفتهاند و جنبههای جذاب، غیرمخرب و درآمدزای دیگر همچنان مغفول مانده است. توسعه این رویکرد میتواند علاوه بر فرهنگسازی، به حفظ این گونههای ارزشمند کمک شایانی کند.
او در پایان گفت: پیشنهاد می شود بهجای مسدودسازی و پلمب زیستگاه ها، از روشهای آموزشی و ترویجی بهره گرفته شود. یکی از این راهکارها نصب تابلوهای اطلاعرسانی در محل زیستگاهها است. این تابلوها میتوانند اطلاعاتی جامع و جذاب درباره گونههای بومزاد، اهمیت زیستگاهها و نقش این موجودات در اکوسیستم ارائه دهند. همچنین، استفاده از تصاویر رنگی و نمودارهای ساده میتواند اطلاعات را برای عموم مردم، بهویژه کودکان و نوجوانان، قابل فهمتر و جذابتر کند. علاوه بر تابلوهای آموزشی، برگزاری کارگاهها و تورهای طبیعتگردی با تمرکز بر حفاظت از گونههای خاص، میتواند مردم عادی را تشویق به مشارکت در حفاظت کند. این تورها میتوانند شامل معرفی گونههای ماهیان کور، توضیح درباره زیستگاههای آنها، و آموزش اهمیت حفظ این منابع طبیعی باشند. فراهم آوردن شرایط برنامههای داوطلبانه، مانند «پاسبانان زیستگاه» نیز میتواند به حفاظت مشارکتی کمک کند. این برنامهها میتوانند از جوامع محلی بخواهند بهصورت داوطلبانه بر زیستگاهها نظارت کنند، ورود غیرمجاز را گزارش دهند، و به آگاهیرسانی در جامعه خود بپردازند. این رویکرد نهتنها از تخریب زیستگاهها جلوگیری میکند، بلکه حس مالکیت و مسئولیتپذیری را در میان مردم محلی و بازدیدکنندگان افزایش داده و آنها را به بخشی از راهحل تبدیل میکند.