سرویس سیاست مشرق- پخش یک کنسرت فرضی درست در شب تصمیمگیری درباره سرنوشت قانون حجاب و عفاف از چند منظر قابل توجه است، گویی دستهایی در تلاش بود تا منظومه فکری مسئله حجاب را بههم زده و با کمک یک آوازهخوان گمان آن را دچار تلاطم کند.
البته به صحنه آوردن آوازهخوانی گمنام در یک کاروانسرا در حوالی قم بخشی از سناریویی است که از دو سال قبل از آن پا گرفته تا جایی که تاثیرگذاری روی حوزه زنان از دریچه مسائل امنیتی را تحت تاثیر قرار دهد.
آشوبهای سال ۱۴۰۱ یکی از تحولاتی بود که در آن کنشهای زنانه به عنوان رفتار سیاسی و تبلیغاتی علیه امنیت، به صورت آشکار خود را بروز داد. حوزه زنان در ایران از سه سال گذشته تاکنون همچنان موضوع مناقشهبرانگیزی بوده و در تحلیلهای صاحبنظران شبکههای اجتماعی و رسانههای معاند، همچنان پربحث و دنبالهدار بوده است.
مجموعه رسانهای ضدانقلاب مستقر در خارج از کشور تلاش داشته از اغتشاشات سه سال پیش تا به حالا، برای موضوعات زیادی در رایطه با مسئله زنان حساسیت ایجاد کرده و آن را در فضای مجازی، پویا و زنده نگه دارد.
مواردی نظیر موتورسواری، حضور در استادیوم به عنوان تماشاگر و بسیاری از این قبیل، از جمله تلاشهای ناموفق ضدانقلاب در این زمینه بوده است. اما طبق تجربه ثابت کرده، از بین همه این موارد، تمرکز بر آوازخوانی و خوانندگی زنان، روزنه امید بیشتری برای تحمیل حساسیت در فضای مجازی و همراهکردن کاربران شبکههای اجتماعی با جریان ضدانقلاب، ایجاد کرده است.
نگاهی به روند آوازخوانی اخیر زنان در داخل کشور
در سه سال اخیر، موارد از آوازخوانی دختران در اماکن عمومی کشور منتشر شده که از بین اینها، سه مورد بازتاب بیشتری در شبکههای اجتماعی به دنبال داشته و نظر تحلیلگران را به خود جلب کرده است.
نیلوفر محبی:
نوزدهم خرداد ۱۴۰۲، نیلوفر محبی، در صفحه شخصی اینستاگرام، ویدیویی از آوازخوانی خود در مسجد شاه اصفهان منتشر کرد. در پایان این ویدیو، لحظاتی از اعتراض یک مرد به آوازخوانی او ضبط میشود و به اتمام میرسد. محبی درباره این ویدیو توضیح میدهد که مربوط به اردیبهشت ۱۴۰۱ است که در سفر به اصفهان و مسجد شاه، آوازخوانی کرده و پس از تذکر به کمک مردم، از مسجد شاه فرار کرده است. او در روایت این ماجرا مدعی است که این اقدام او بدون برنامهریزی قبلی بوده و بابت جلوگیری از ادامه آوازخوانی نیز گلایه میکند. محبی در جملات پایانی اشاره میکند که «چند ماه بعد زن زندگی آزادی جوونه زد.»
نیلوفر محبی فارغالتحصیل کارشناسی هنرستان موسیقی دختران از دانشگاه علمی کاربری بود که بیشتر به عنوان نوازنده ویالن شناخته میشود. او در سال ۱۳۹۶ آلبوم مستقلی از خود به نام «از نهان تا بیکران» را منتشر کرده که نامزد دریافت تندیس بهترین آلبوم موسیقی پاپ در پنجمین جشن سالانه «موسیقی ما» شد و موسیقی فیلم «ماسو» به کارگردانی اصغر محبی و فیلم کوتاه «نهان» به کارگردانی محمد هرمزی از تولیدات اوست. وی در فروردین ۱۳۹۸ نیز در کنسرتهای «شهر خاموش» کیهان کلهر به همراه کوارتت مینیاتور به روی صحنه رفت.
او پیش از این ماجراها نیز با خوانندگان مشهوری دیدار و همکاری داشته است که پس از انتشار این ویدیو، در شبکههای اجتماعی بیشتر شناخته شده و هنرمندان دیگری از او حمایت میکنند. همکاری محبی با جامعه شناخته شده هنری ایران، پس از مهاجرت، در کنسرتهای استانبول و دبی نیز ادامه پیدا میکند.
انتشار این ویدیو پس از یک سال، درست در زمانی که اغتشاشات زن زندگی آزادی نفسهای آخر را میکشید، به عنوان یک تنفس مصنوعی برای احیای حساسیت در حوزه زنان نقشآفرینی کرد. ویدیو او در آن زمان به بازدید ۴ میلیونی رسید و بخشی از جامعه هنری ضد ایرانی را با خود همراه کرد. بحث و تحلیلهای مربوط به نیلوفر محبی باعث شد تا رسانههای معاند، پروندهای با موضوع بررسی ممنوعیت آوازخوانی زنان، تشکیل بدهند و گزارشهای متعددی در رابطه با آن منتشر کنند.
کمتر از ۱۰ روز پس از انتشار این ویدیو یورو نیوز گزارشی جامع از روند ممنوعیت آوازخوانی زنان در ایران منتشر کرد و آن را چالشی برای ایران خواند که در زمان اغتشاشات مهسا امینی تشدید هم پیدا کرده است.
هانا کامکار
هانا کامکار، بازیگر، عکاس، فعال محیط زیست، کارگردان وخواننده است که که به دلیل تولد در یک خانوادهای هنری باعث شد از کودکی با موسیقی آشنا باشد و از سال ۱۳۸۲ با پیوستن به گروه کامکارها، (گروه موسیقی مشهور و فعال در غرب کشور)، به طور جدی به حرفه نوازندگی بپردازد. او فرزند بیژن کامکار، نوازنده و خواننده موسیقی سنتی در ایران است.
هانا کامکار در سال ۱۳۸۰ سابقه بازی در مجموعه تلویزیونی «آقا و خانم تجربه» را دارد و در جشنواره تئاتر فجر ۱۳۸۴ برای طراحی موسیقی نمایش «کبوتری ناگهان» مورد تقدیر قرار گرفت. وی از چندی پیش در اعتراض به ممنوعیت آوازخوانی زنان مدعی شده بود در هیچ کنسرت مرد محوری شرکت نخواهد کرد و به زنان بازیگر نیز پیشنهاد داده بود که اگر شش ماه فعالیت نکنند آنگاه میتوانند بدون حجاب فعالیت خود را از سر بگیرند!
کامکار در زمینه تئاتر نیز بهعنوان بازیگر، نقشآفرینی کرده که این موضوع به بیشتر دیدهشدنش در کنار حوزه موسیقی، کمک کرده است. البته حضور او در تئاتر نیز دستکمی از رفتارهای اعتراضی در مقوله حجاب ندارد؛ یکی از تئاترهایی که کامکار در آن نقش ایفا کرده، «امشب اینجا» است. این تئاتر، مبتلا به بیماری جنسیگرایی و نمایشی رشته متونی تئاتری است که در دهه نود، بهوفور روی صحنه تئاتر کشور میرود. در واقع اغلب تئاترهایی که در آن زمان روی صحنه رفت و مخاطبی برای خودش دستوپا میکرد، مرکز ثقل اصلی نمایش روابط حاد جنسی بود که این تئاتر نیز از آن مستثنا نبود.
درباره این تئاتر بیشتر بخوانید:
«امشب اینجا»؛ همراه با زنانی که با دوستِ شوهر خود رابطه دارند! +تصاویر
هانا کامکار پس از ماجرای مهسا امینی نیز تصاویر بدون حجاب خود را در صفحه شخصی اینستاگرام منتشر میکرد و در اماکن عمومی نیز کشف حجاب کرد. تابستان ۱۴۰۲، کامکار در مراسم اکران فیلم «پسر انسان» بدون حجاب حاضر شد که تصاویر او در فضای مجازی بازتاب پیدا کرد.
یک تیرماه ۱۴۰۲، مراسمی به مناسبت زادروز تولد عباس کیارستمی و پاسداشت از وی برگزار شد که در این مراسم، هانا کامکار بدون حجاب پشت تریبون قرار گرفت و شروع به خواندن آواز کرد. با وجود اینکه کامکار یک ماه پس از انتشار ویدیو نیلوفر محبی، این اقدام را برخلاف محبی، در ملا عام انجام داد و رسانههای معاند نیز به اندازه کافی او را رپورتاژ رفتند، با این حال حجم حمایتها و بازتاب سلبریتیها از این اقدام اعتراضی، کمتر از نیلوفر محبی بود. در بین سلبریتیها، فقط هانیه توسلی در قالب یک استوری به حمایت از هانا کامکار پرداخت.
کامکار تصویر بدون حجاب خود در این مراسم را در اینستاگرام منتشر کرد و نوشت: «این فریم و این دَم، بماند به یادگار از دیشبِ بیتا»
مهدیه محمدخانی
مهدیه محمدخانی، خواننده و سرپرست گروه موسیقی شهنوا، دانشجوی رشته مهندسی معماری است که از سال ۸۷ به فراگیری آواز ایرانی نزد غلامرضا رضایی مشغول شد. محمدخانی در سال ۱۳۹۰ با مجید درخشانی آشنا شد و در تور کنسرتهای اروپا در سال ۲۰۱۳ و تور کنسرتهای استرالیا در سال ۲۰۱۴ با مجید درخشانی همکاری کرد. او در این مدت، طی دیداری با محمدرضا شجریان، به کلاسهای آواز وی راه یافت.
مهدیه محمدخانی در چندین سال گذشته، تورهای کنسرت مختلفی را در اروپا، کانادا و استرالیا به سرپرستی حمید متبسم اجرا کرده است. سال ۱۳۹۲ پس از انتخاب علی جنتی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، شایعهای مبنی بر اجرای زنده مهدیه محمدخانی در حضور وزیر ارشاد در شبکههای اجتماعی به راه افتاد که واقعیت نداشت. اما در اسفند ۱۳۹۳ مهدیه محمدخانی به همراه مجید درخشانی در پی شکایت پلیس امنیت تهران، به دادگاه فرا خوانده شدند؛ پلیس امنیت تهران به دلیل تهیه و تدوین و انتشار فیلم «تکخوانی زنان» علیه مهدیه محمدخانی و مجید درخشانی شکایتی را به قوه قضائیه ارسال کرده بود.
مهدیه محمدخانی در ۴ تیرماه ۱۴۰۱، پستی در اینستاگرام خود منتشر کرد مبنی بر اینکه سالهاست بر سر اختلاف نظر و سلیقه مسئولان، نیمی از مهمترین نقشهای جامعه هنری ایران، از انتشار و اجرای موسیقی و آوازشان محروم مانده اند. محمدخانی در این مطلب به قانون جمهوری اسلامی و فتاوای معتبر در احکام شرعی میپردازد و مدعی میشود که احکام شرع، ملاک حرام یا حلال بودن موسیقی به جنسیت بر نمیگردد و تفاوتی بین آواز زن و مرد وجود ندارد.
او در ادامه مطرح میکند که یکبار هم که شده، مخاطبان این مطلب برای رفع این ممنوعیت و معضلاتی که اشاره شده، این نوشتهها را بازنشر کنند و خوانندگان و حامیان هنر را از این موضوع آگاه سازند؛ این پست به شدت مورد توجه کاربران در آن زمان قرار گرفت و بازیگران و سلبریتیها نیز با بازنشر و حمایت از این پست، نقش بسیار مهمی در دیدهشدن آن ایفا کردند.
زینب موسوی، آزاده مختاری، هانا کامکار و ... از جمله سلبریتیهایی بودند که این مطلب را بازنشر دادند، البته این مطلب تاکنون توسط رسانههای معاند پوشش داده نشده است.
محمدخانی مدتی بعد این نوشته خود را به یک پویش با عنوان «آواز جنسیت ندارد» تبدیل کرد. این پویش مهدیه محمدخانی، مهمترین کمپین و کارزار در زمینه آوازخوانی زنان بوده که با حمایت رسمی و علنی سلبریتیهای مشهور نیز همراه شده است.
همزمانی این سه کنش در تیرماه ۱۴۰۲، توجه کاربران و جامعه هنری را نسبت به موضوع آوازخوانی زنان جلب کرد. تا پیش از تابستان ۱۴۰۲ تاکنون کنشهای مشابه در خیابان و اماکن عمومی صورت گرفته بود؛ اما به اندازه نیلوفر محبی، هانا کامکار و مهدیه محمدخانی، موردتوجه و حمایت جامعه هنری قرار نگرفته است. در آن بازه زمانی با توجه به حمایت سلبریتیها از این پویش، دختران نوجوان زیادی اقدام به ضبط و انتشار ویدیو آوازخوانی خود در اماکن عمومی کشور کردند و برخی هم از سوی رسانههای معاند بازنشر و حمایت شد.
پرستو احمدی
اوایل اغتشاشات۱۴۰۱، پرستو احمدی ویدیوی از آوارخوانی تصنیف عارف قزوینی را منتشر کرد. یک سال بعد در مهرماه ۱۴۰۲ برای او پرونده قضایی تشکیل شد و به دادگاه احضار شد.
شبکههای معاند احوال و شرایط پرستو احمدی پس از احضاریه را لحظه به لحظه پوشش دادند و ویدیو تکخوانی او در شبکههای اجتماعی بازنشر شد. احمدی خرداد ۱۴۰۲ هم، ترانه «هوای آزادی» را برای سالگرد اغتشاشات ز. ز. آ منتشر کرده بود که با وجود حمایت صفحات ضدانقلاب، به اندازه فعالیتهای سابق، دیده نشد.
با وجود احضاریه پرستو احمدی، او چهار ماه بعد، تکخوانی جدیدی با عنوان حسرت پرواز منتشر کرد که البته چون رنگ و بوی زن زندگی آزادی از آن استشمام نمیشد، چندان با حمایت جریان ضدانقلاب و برخی سلبریتیها همراه نشد. احمدی تا اواخر پائیز ۱۴۰۳، فعالیت خاصی در شبکههای اجتماعی و حوزه موسیقی به صورت عمومی انجام نداد تا اینکه در آذر ۱۴۰۳، در صفحه یوتیوب خود یک کنسرت فرضی و بدون حضور تماشاگر را به صورت لایو برگزار کرد.
احمدی در این کنسرت همراه با سه نوازنده در یک کاروانسرا حضور پیدا کرد و بدون پوشش اسلامی به نواختن چند قطعه تکراری پرداخت. پرستو احمدی حتی در این هوای زمستانی، پوشش عقلانی و عادی فردی را رعایت نکرد و با این وضعیت در یک اجرای نیمساعته، حضور پیدا کرد. با وجود اینکه این کنسرت در یک فضای زمستانی برگزار شد اما همچنان همان شکل و شمایل تابستانی ۱۴۰۲ را در خود حفظ کرده است. غیبت چندماهه او در شبکههای اجتماعی و حضور یکباره وی به این شکل، کنسرت فرضی او را به یک پرفورمنس اعتراضی تبدیل کرد.
این بار اپوزیسیون جدیتر به حمایت از پرستو احمدی پرداختند. سلبریتیهایی هم که سابقه کشف حجاب و قضای شدن داشتند، پررنگتر از سابق، از او حمایت کردند. بازتاب این کنسرت فرضی در شبکههای اجتماعی همچون تابستان ۱۴۰۲، حمایت کاربران را به خود جلب کرده و برخی از دختران ویدئویی از خود در حالی که مشغول تماشای این کنسرت از طریق موبایلهای خود هستند، منتشر کردند. انتشار ویدئو تماشای این کنسرت در تلفنهای همراه هم به یک پرفورمنس تبدیل شده که از سوی خبرنگاران و مجموعه رسانهای ضدانقلاب در حال بازتاب و منعکسشدن است.
فراگیر شدن آوازخوانی زنان در روزهای اخیر علاوه بر کنشهای رسانهای دارای زوایای پنهانی نیز بوده است، انگیز اسپانسرها و جهت سیاسی آنها از سویی و نیز تلاش برای رادیکال کردن فضا از سوی دو قطب چپ و راست از طرف دیگر روی این کنسرت فرضی اثر دارد.
واقعیت آن است که کنسرت اجرا شده در یکی از بیابانهای مرکز ایران را تنها نباید از زاویه شکستن شیشه پخش صدای زنان در جامعه آن طور که ضدانقلاب روی آن عملیات رسانهای کرده است دید.
این ماجرا پوسته دیگری هم دارد که در تلاش است روی فرم و اجرای برخی قوانین به ویژه قانون حجاب و عفاف اثرگذار باشد، در این امر جریان اصلاحطلب نمیتواند همسویی با ضدانقلاب پیدا کرده و جریان رقیب نیز به دلایل امنیتی حق استفاده از آن برای مصداق سازی را ندارد.
فراموش نکنیم که آوازی که در بیابان خوانده شده است را این روزها برخی در دیسکوهای دمشق در استقبال از تحریرالشام نیز خواندهاند، شکستن این سقف شاید آواری بسازد که این روزها روی سر مردم سوریه ریخته است!