عصر ایران؛ احمد فرتاش- اشکهای گواردیولا در رختکن منچسترسیتی، پس از شکست خانگی این تیم مقابل منچستریونایتد در هفتۀ شانزدهم لیگ برتر انگلیس، واقعهای غمانگیز و عجیب بود. اینکه گواردیولای قلهنشین این طور دچار استیصال شده باشد، حتی برای مخالفان سبک فوتبال او نیز خوشآیند نیست. ولی چارهای نیست؛ فوتبال مثل زندگی است و گاهی اشکت را درمیآورد!
گواردیولا در 10 بازی اخیر منسیتی، فقط یک برد نصیبش شده. یک مساوی هم داشته، به علاوۀ 8 باخت! دربارۀ بحرانی که گریبانگیر تیم گواردیولا شده، پیشتر در یادداشت "آیا عصر گواریولا رو به پایان است؟" نوشتیم:
«همانطور که واکسن ویروس فلج اطفال و ویروس کرونا بالاخره ساخته شدند، واکسن فوتبال گواردیولایی هم انگار در حال ساخته شدن است؛ فوتبالی که با تصاحب افراطی توپ، مانع بازیکردن تیم حریف میشود. شاید این حدس زودهنگام باشد، ولی آن را مینویسیم و بعدها صحت و سقمش معلوم خواهد شد: نشانههای پایان "عصر گواردیولا" در افق فوتبال جهان سر بر آورده است. هر عصری را پایانیست. حتی عصر پپ. همانطور که عصر آقای خاص به پایان رسید.»
همچنین در یادداشت "چرا توپ طلا به رودری رسید؟" دربارۀ سبک فوتبال گواردیولا نوشتیم: «روح این فوتبال دفاعی است اگرچه با خیمه زدن پشت محوطۀ جریمۀ حریف و مالکیت توپ چشمگیر متحقق میشود.»
همین نکتۀ اخیر، توجهی را برمیانگیزد که در این یادداشت به آن میپردازیم. اگر شکستهای اخیر تیم گواردیولا را بررسی کنیم، این نکته جای انکار ندارد که مدافعان و حتی هافبکهای منچسترسیتی در این شکستها نقش چشمگیری داشتند. این نقش عمدتا در ناتوانی در "دفاع کردن" متجلی میشود. بویژه وقتی که بازیکن منسیتی تحت فشار قرار میگیرد.
در واقع عیار دفاعیِ بازیکنان منچسترسیتی، چه مدافع چه هافبک، چندان بالا نیست. این کاستی در حالی مشاهده میشود که منچسترسیتی برای گرفتن توپ از تیم حریف، از همان بالا (یعنی از حوالی محوطۀ جریمه حریف)، بازیکنان تیم مقابل را تحت فشار قرار میدهد. و این یعنی دفاع کردن مهاجمان و هافبکهای منسیتی در برابر مدافعان و هافبکهای تیم حریف.
اما در این نحو از دفاع کردن، اولا مدافعان منسیتی مشارکت کمتری دارند چراکه عقبتر بازی میکنند، ثانیا مدافعان منسیتی (و کل بازیکنان این تیم) مشغول دفاع در برابر "حملۀ تیم حریف" نیستند بلکه در حال تلاشاند برای ممانعت از شکلگیری هر گونه حملهای از جانب تیم حریف.
تفاوت ظریفی بین این دو وضع وجود دارد. مثلا در فینال جام جهانی 1994، ایتالیا برای دفاع کردن وارد زمین شده بود و میدانست که برزیل حملات متعددی انجام خواهد داد. دقیقا هم این طور شد، ولی مدافعان ایتالیا مهارت ویژهای در ایستادگی مقابل حملات بهترین تیم جهان داشتند؛ حملاتی که چسبیده به محوطۀ جریمۀ ایتالیا و حتی داخل محوطۀ جریمۀ این تیم شکل میگرفتند و هر کدامشان بوی گل میدادند.
در خط دفاعی ایتالیا، آنتونیو بناریوو و بویژه مالدینی و بارهسی، مدافعینی بودند با عیار دفاعی بسیار بالا. تخصص آنها دفاع کردن در محوطۀ جریمه و حوالی این محوطه بود. در نتیجه کمتر پیش میآمد که اشتباه فاحشی مرتکب شوند و تیم را به باد دهند.
حتی هافبکهایی چون آلبرتینی و دینو باجو نیز عیار دفاعی بسیار بالایی داشتند. پیشتر نیز در تیم ملی ایتالیا، مدافعانی مثل برگومی و کاستاکورتا و بعدها نیز مدافعانی مثل نستا و کاناوارو و ماتراتزی، مهارت چشمگیری در دفاعکردن داشتند.
اما مدافعان منچسترسیتی گواردیولا عیار دفاعی قابل توجهی ندارند. آنها حتی در روزگار کنونی نیز جزو بهترین مدافعان دنیای فوتبال نیستند. هافبکهای این تیم هم، اگر رودری را منها کنیم، در دفاع کردن تخصص ندارند.
به همین دلیل منچسترسیتی وقتی تحت فشار حملات تیم حریف قرار میگیرد، معمولا نمیتواند خوب دفاع کند. طرفداران فوتبال هیچ وقت یک "بازیِ دفاعیِ زیبا" از تیمهای گواردیولا ندیدهاند. حتی زمانی که در بارسلونا بود و مدافعان بسیار خوبی مثل پویول و پیکه داشت.
اما فوتبالدوستان جهان بارها شاهد بازیهای دفاعی تحسینبرانگیز تیمهای مربیانی مثل مورینیو و کیروش و کونته بودهاند. نمایش دفاعیِ تیم ملی ایتالیا در یورو 2016 مقابل آلمان، دقیقا یادآور خوب دفاع کردن ایتالیاییها در فینال جام جهانی 1994 بود. همچنین بازیهای دفاعی تیم ملی ایران در جام جهانی 2018 نیز (و در جام 2014 مقابل نیجریه و آرژانتین) مصداق یک "بازیِ دفاعیِ خوب و حتی زیبا" بود.
اما گواردیولا اهل دفاع کردن در زمین خودی نیست. اساس بازی تدافعی تیم او، عمدتا با پرسینگ در زمین تیم حریف یا در میانۀ میدان اجرا میشود. اگر تیم حریف بتواند از کمند پرسینگ منسیتی در زمین خودش یا در میانۀ میدان مسابقه بگذرد، با مدافعانی روبرو میشود که برخلاف بازیکنانی نظیر بارهسی و مالدینی و کاناوارو و پویول و راموس و فندایک، استاد بازیِ دفاعی نیستند.
در واقع در تیم گواردیولا نقش مهاجمان و هافبکها در دفاع کردن، مهمتراز نقش مدافعان است. و این یعنی در منسیتی با پدیدۀ "مدافعان نابهجا" مواجه هستیم. مدافعانی که سر جای خودشان، یعنی در خط دفاعی، نیستند.
تیم ملی برزیل هم در جامهای جهانی 1982 و 1986 مدافعان طراز اولی نداشت و دقیقا به همین دلیل قهرمانی در این دو جام را از دست داد.
اما فراتر از خط دفاعی، برزیل آن دوران متشکل از بازیکنانی بودند که در دفاع کردن مهارت چندانی نداشتند. چه در خط دفاعی چه در خط میانی. اشتباه مدافع برزیل در بازی حساس مقابل ایتالیا در جام 1982، دقیقا شبیه اشتباه ماتئوس نونز در بازی پریشب منسیتی و منیونایتد بود.
تیمی که به دلیل بازی هجومی و یا دفاع کردن در زمین حریف، عادت به بازی دفاعی ندارد، وقتی مدافعانش تحت فشار قرار میگیرند، بیشتر احتمال دارد گرفتار ناشیگری و اشتباهات فاحش بازیکنانش در حین دفاع کردن شود.
منچسترسیتی در ده بازی اخیرش طعم این وضعیت را به خوبی چشیده است؛ وضعیتی که محصول نقصان عیار دفاعی بازیکنان این تیم است.
میشل پلاتینی میگفت تراپاتونی در یوونتوس به من یاد داد که در روزهای بد، که تیم نمیتواند برنده شود، باید سعی کند بازندۀ میدان نباشد. چنین کوششی بدون مهارت در دفاع کردن میسر نمیشود. منچسترسیتی گواردیولا، بویژه الان که رودری را از دست داده، مثل برزیل تلهسانتانا در جامهای جهانی یادشده، فاقد مهارت در بازیِ دفاعی است؛ چراکه اساسا این تیم برای دفاع کردن به میدان نمیرود.
در نتیجه، در روزهای بد که امکان پیروزی وجود ندارد، پرهیز از بازی دفاعی، که یکی از دلایلش ناتوانی در دفاع کردن به معنای دقیق و کلاسیک کلمه است، کار دست گواردیولا میدهد. گواردیولا در 10 بازی اخیرش 8 شکست را تجربه کرده. در حالی که اگر تیمش میتوانست "دفاعی" بازی کند، این 8 شکست، حتی در بازی با تاتنهام و لیورپول، ممکن بود به 8 تساوی تبدیل شوند.
اگر چنین میشد، الآن وضع پپ و منسیتی بسیار متفاوت بود. مثلا در لیگ برتر انگلیس، منسیتی میتوانست به جای باختن به بورنموث و برایتون و تاتنهام و لیورپول، با این چهار تیم مساوی کند و الان با 31 امتیاز در رتبۀ سوم جدول لیگ باشد و لیورپول هم 35 امتیازی باشد. ولی فیالحال لیورپول با 36 امتیاز در رتبۀ اول است و منسیتی با 27 امتیاز در رتبۀ پنجم؛ رتبهای که اگر تا آخر فصل دستنخورده باقی بماند، منسیتی امکان حضور در فصل آیندۀ لیگ قهرمانان اروپا را هم از دست خواهد داد.