دوشنبه 26 آذر 1403
Sunday, 15 December 2024

ترامپ و خاورمیانه ای که شبیه به گذشته نیست

الف دوشنبه 26 آذر 1403 - 00:04
وبگاه "نشنال اینترست" در گزارشی می نویسد: «بسیاری از واقعیت ها در منطقه خاورمیانه تغییر کرده اند و دولت جدید ترامپ نمی تواند با سیاست های پیشین خود به مواجهه با این پدیده جدید بپردازد.»

به گزارش الف؛ وبگاه "نشنال اینترست" در گزارشی با اشاره به نزدیک بودن آغاز ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا، سعی کرده به مسیر پُر پیچ و خم پیش روی او در رابطه با سیاست خاورمیانه ای آمریکا بپردازد. این وبگاه آمریکایی تاکید دارد که ترامپ با رویکردهای شبیه به دولت سابقش نمی تواند سکان ریاست جمهوری آمریکا در دوره جدید را به دست بگیرد. موضوعی که به ویژه در رابطه با سیاست آمریکا در قبال ایران و حتی رژیم اشغالگر قدس به عینه قابل مشاهده است:

«همزمان با نزدیک شدن به زمان حضور مجدد ترامپ در کاخ سفید و آغاز به کار دولت او در تاریخ 20 ژانویه سال 2025 میلادی، این نکته کاملا روشن است که سیاست وی در قبال منطقه خاورمیانه با تغییرات قابل توجهی رو به رو خواهد شد. اکنون توازن قدرت در خاورمیانه به هم خورده و تغییر کرده و البته که در اولویت های منطقه ای و جهانی واشنگتن نیز شاهد تغییرات قابل توجهی هستیم.  

این بدان معناست که سیاست خاورمیانه ای دولت جدید ترامپ باید خود را با واقعیت های تازه ای هماهنگ کند و نمی تواند به سادگی، رویه های پیشینش در قبال منطقه مذکور را تکرار کند. 

در سطح ژئواستراتژیک، در دوره زمانی که ترامپ خارج از قدرت بوده، نوعی جنگ سردِ دوم میان روسیه و غرب با شروع جنگ اوکراین، آغاز شده است. اتحاد میان روسیه و چین تحکیم شده است. ایران و کره شمالی نیز به اضلاع جدی تحول خواهی در عرصه سیاست بین‌الملل در کنار چین و روسیه تبدیل شده اند. 

در پس زمینه تشدید رقابت ها با چین، دو جنگ منطقه ای در اوکراین و خاورمیانه، و افزایش درگیری ها میان قدرت های تحول‌خواه و قدرت های حافظ وضع موجود در جهان، آمریکا اکنون از نظر دیپلماتیک و نظامی به شدت تحت فشار است. این کشور منابع خود را به سمت سه حوزه گسیل کرده است: شرق آسیا، اروپا، و خاورمیانه. در این میان، همانطور که ترامپ در بحبوحه رقابت های انتخاباتی در کشورش هشدار داده، کاملا محتمل است که واشنگتن به سمت جنگ جهانی سوم نیز حرکت کند و در قالب آن درگیر شود. 

از این چشم انداز، عملیات هفتم اکتبر و تحولات پس از آن در قالب جنگ های یک ساله اخیر در سطح منطقه غرب آسیا، همه و همه نه تنها تضعیف قدرت بازدارندگی اسرائیل را هدف قرار داده اند بلکه موقعیت هژمونیک آمریکا در عرصه بین المللی را هم تا حد زیادی تضعیف کرده اند. در عین حال، توسعه روابط نظامی میان ایران و روسیه و افزایش نفوذ چین در معادلات کلان منطقه خاورمیانه از رهگذر روابط نزدیکش با ایران و عربستان سعودی، نشان از آن دارند که برخلاف دوره اول حضور ترامپ در قدرت، آمریکا اکنون با رقبای جدی و قابل توجهی در سطح منطقه رو به رو است. 

جنگ غزه و افزایش انزوای اسرائیل در محیط بین المللی تا حد زیادی اختلافات و تفاوت ها میان آمریکا و اروپا با محوریت سیاست خاورمیانه ای آن ها را هم افشا کرده است. برخی کشورهای اروپایی معتقدند که اسرائیل در نهایت اتحاد غربی را به نقطه فروپاشی می‌رساند. حال در این وضعیت، شاهدیم که موقعیت هژمونیک آمریکا در منطقه خاورمیانه تا حد زیادی به واسطه نقاط ضعفش در بحبوحه تحولات مرتبط با جنگ اوکراین و مقابله با چین در دریای چین جنوبی رو به ضعف گذاشته و می گذارد. 

اسرائیل شاید با حمایت های آمریکا توانسته باشد تا حدی بحران های جاری در منطقه غرب آسیا علیه خود را مدیریت کند با این حال، این روند نمی تواند دائمی باشد. آمریکا در بحبوحه این تحولات بارها محبور شد تا ناوگان دریایی خود را از شرق آسیا به خاورمیانه بفرستد و برعکس. این مساله نشان داد که واشنگتن در این حوزه با ضعف های جدی رو به رو است. 

البته که هم ایران و هم نیروهای متحد آن در منطقه نظیر حوثی های یمنی به عینه ظرفیت های قابل توجهی را در از بین بردن و تضعیف ادراکات القایی با محوریت تفوق و موقعیت برتر و هژمونیک اسرائیل و آمریکا در سطح منطقه به نمایش گذاشته اند. موضوعی که از منظر جنگ شناختی از اهمیت زیادی برخوردار است. پیش از آغاز جنگ غزه، مساله فلسطین در حال رانده شدن به حاشیه بحث های منطقه‌ای و بین‌المللی بود با این حال، بار دیگر به مرکز مناظرات و مباحثات برگشته است. این مساله برای ایران و محور مورد حمایتش یک پیروزی بزرگ است. اکنون می بینیم که حتی عربستان به عنوان کشوری که قبل از عملیات هفتم اکتبر در آستانه عادی سازی روابط با اسرائیل بود، هر گونه تحول مثبت در این حوزه را منوط به استقرار یک دولت مستقل فلسطینی کرده است. 

در شرایط فعلی ترامپ با یک معما رو به رو است و آن هم این است که چگونه از غلتیدن منطقه غرب آسیا به جنگ های بزرگ جلوگیری کند و از اسرائیل نیز حمایت کند اما مانع از توسعه نفوذ چین و جریان های رقیب آمریکا در منطقه غرب آسیا نیز بشود؟ ترامپ و تیمش به خوبی می دانند که اکنون چین و روسیه در دستورکار تحریم های احتمالی آن ها علیه ایران بازی چندانی نمی کنند و حتی تهران را در تقابلاتش با واشنگتن و تل آویو قوی‌تر از قبل حمایت می کنند. 

البته که برخی کشورهای عربی نظیر امارات و عربستان نیز راهِ تنش زدایی با تهران را در پیش گرفته اند. این دسته از کشورها تاکید دارند که تنش زایی علیه ایران ثبات منطقه ای را تهدید می کند. حال در این وضعیت اگر اسرائیل بخواهد به ترامپ فشار بیاورد که تنش ها علیه ایران را افزایش دهد، این به هیچ عنوان در راستای منافع واشنگتن نخواهد بود. 

اساسا به همین دلایل است که برخی می گویند شاید برخلاف انتظارات رایج، اساسا دولت ترامپ اسرائیل را وادار کند تا مسائلی نظیر تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی را بپذیرد. در مورد ایران نیز با توجه به اینکه کارزار فشارحداکثری علیه این کشور در دوره نخست حضور ترامپ در قدرت راهگشا نبوده، هیچ بعید نیست که ترامپ قویا به دنبال انعقاد یک توافق جدی و واقع بینانه تر با ایران باشد. اساسا در همین فضا است که برخلاف برخی تحلیل ها امکان دارد که ترامپ در نقطه مقابل دستورکارِ "اول اسرائیل" قرار بگیرد و بر چهارچوب سیاستی "اول آمریکا" تاکید داشته باشد.»

لینک: 

https://nationalinterest.org/feature/israel-and-donald-trump-20-rerunning-trump-10-214094?page=0%2C1

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.