به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، میدانید، مدیریت هوای پاک در ایران این است: جلسه پشت جلسه، شعار پشت شعار، و بعد... همان هوای دودگرفتهای که تمام پنجرههایت را سیاه میکند.
حتماً شنیدهاید: "راهحل آلودگی، استفاده از حملونقل عمومی است." خب، ما هم شنیدهایم، ولی عزیزانی که این نسخهها را پیچیدهاند، احتمالاً یک بار هم در ایستگاههای مترو ساعت هشت صبح نبودند؛ جایی که برای جا شدن در واگن باید گواهینامه بوکسورهای سنگینوزن داشته باشید. اتوبوس هم؟ بیشتر شبیه سلفسرویس مشکلات ذهنی است؛ هر کس سهمی از اضطراب و کلافگی میبرد.
تصور کنید، کمیسیونهای مختلف با عناوین خوشرنگولعاب مانند "شورای هوای پاک" یا "کمیته کاهش آلودگی" هر ماه تشکیل جلسه میدهند. در این جلسات یا چای میخورند، یا تقصیرها را گردن یکدیگر میاندازند، و نهایتاً بیانیهای صادر میشود که "لطفاً دعا کنید باد بیاید."
یک سوال دیگر: آیا مسئولان واقعاً تصور میکنند که با شعار "با دوچرخه به محل کار بروید" همهچیز حل میشود؟ خب اول بپرسند کجای این شهر جای نفس کشیدن باقی مانده که ما با دوچرخه به مقصد برسیم؟ انگار فراموش کردهاند ۸۰٪ مردم نه دوچرخه دارند و نه جاده مناسب برای رکابزنی در این دودکده.
برنامههایی مثل طرح ترافیک و معاینه فنی را هم در نظر بگیرید. جالب است، همه فکر میکنند با بردن ماشین به معاینه فنی، خودرو مثل درخت اکسیژن تولید میکند! و طرح ترافیک هم که بیشتر به برنامهای شبیه است برای تشویق مردم به خرید ماشین دوم.
در آخر، از آن مسئول عزیزی که روز هوای پاک را در تقویم گنجاند، سپاس ویژه داریم. دیگر یک روز داریم که بیاییم و دربارهاش حرف بزنیم. البته، به شرطی که هوایی برای نفس کشیدن باقی مانده باشد تا زبانمان حرکت کند.
به امید روزی که مسئولانمان بتوانند به جای اینهمه جلسه و شعار، یک هوای واقعی تمیز را به مردم هدیه کنند. یا حداقل، ماسک را رایگان کنند!