فدراسیون فوتبال ایران بایستی از مدتها پیش بر رویکرد «کارآمدی در مدیریت» و «ارتقای مقبولیت اجتماعی» تمرکز میکرد.
رویکرد «تیممحورانه» فوتبال ایران در سالیان اخیر، سبب شده که از یک سو معیارها و شاخصهای کارآمدی مدیریت در فدراسیون فوتبال ایران به راهیابی تیم ملی به جام جهانی تنزل پیدا کند و از سوی دیگر این ذهنیت اشتباه، شکل بگیرد که مقبولیت اجتماعی مدیران فوتبالی مبتنی بر راهیابی تیمهای ملی به جام جهانی، محقق میشود و در نتیجه به هر ترتیب و هزینهای شده، باید به جام جهانی و روی سکوها فکر کرد؟! (همان داستان همیشگی هدف، وسیله را توجیه میکند)
در حالی که فدراسیونهای رقیب ایران در قاره آسیا نگاه و سرمایهگذاری توأمان اقتصادی و اجتماعی به فوتبال و لیگ خود داشتهاند هیئت رئیسهها و رؤسای فدراسیون فوتبال ایران در سالیان گذشته، بیشترین توان و منابع فوتبال ایران را مصروف راهیابی تیمهای ملی به جامهای جهانی و کسب عنوان در قاره آسیا و همانند اینها کردهاند.
فدراسیون فوتبال یک سازمان اقتصادی و اجتماعی بزرگ و تأثیرگذار است که در محیطی به شدت رقابتی و در معرض رویدادهای حرفهای منظم و مستمر و در گستره جهانی، فعالیت میکنند.
چنین سازمانی که هر هفته در معرض برگزاری چند رویداد داخلی و منطقهای مهم در گستره ملی و قارهای است، نمیتواند به مقوله «کارآمدی در مدیریت» بیتوجه باشد و اهمیت «مقبولیت اجتماعی» را نادیده بگیرد.
رقبای ما در فوتبال آسیا و محیط رقابتی داخلی و جهانی در فوتبال، معطل ما نمیمانند. اگر به کارآمدی و مقبولیت اجتماعی در فوتبال خود به هر دلیلی، توجه نکنیم آنها فوتبال ایران را با قاطعیت و بدون تعارف، پشت سر خواهند گذاشت.
بنابراین؛ خوب است که با خودمان صریح باشیم. اگر شرایط و سیر تحولات فوتبال به ما نشان میدهد که تغییر مدیریت در فدراسیون فوتبال برای دستیابی به کارآمدی و فتح باور عمومی و برای رسیدن به حداکثر مقبولیت اجتماعی، ضرورت دارد در انجام تغییر، نباید درنگ کنیم.
باید با قاطعیت و هوشمندی و با از خودگذشتگی، تغییر در فوتبال ایران را رقم بزنیم تا از قافله فوتبال حرفهای در آسیا جا نمانیم.