به گزارش شمال نیوز،کانال تلگرامی شامات نوشت:
برای تحلیل و پیشبینی دوران پس از بشار اسد در سوریه، میتوان از چندین چارچوب تحلیلی استفاده کرد که به سقوط اخیر رژیم اسد و چشمانداز پیچیده ژئوپلیتیکی منطقه توجه دارند. این چارچوبها شامل تحلیل ژئوپلیتیکی**، **چارچوبهای حل منازعه و رویکردهای اقتصاد سیاسی هستند. هر یک از این چارچوبها دیدگاههای متفاوتی برای درک پیامدهای سقوط اسد و آینده سوریه ارائه میدهند.
تحلیل ژئوپلیتیکی
سقوط بشار اسد نمایانگر تغییرات اساسی در توازن قدرت در غرب آسیا است که بهویژه بر ایران و روسیه، که حامیان اصلی او بودند، تأثیر میگذارد.
خالی شدن قدرت:
خروج اسد خلأ قدرتی ایجاد کرده که قدرتهای منطقهای مانند ترکیه، عربستان سعودی ، اسراییل و به نوعی ایران تمایل دارند آن را پر کنند. ترکیه احتمالاً با حمایت از گروههای همسو با منافع خود، به ویژه در برابر گروههای کرد در شمال سوریه، نفوذ خود را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر، استراتژی بلندمدت ایران برای حفظ "محور مقاومت" علیه رژیم اسرائیل به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و ممکن است بر مشارکت آن در لبنان و عراق تأثیر بگذارد.
تحولات دیگر منطقهای:
تضعیف نفوذ ایران ممکن است سایر بازیگران منطقهای، از جمله اسرائیل را جسورتر کند. ( کما اینکه این اتفاق افتاد) اسرائیل به دنبال کاهش نفوذ ایران در سوریه است و استراتژی امنیتی آن در پی آنچه به دست آورده است به تسلط سرزمینی و ایجاد منطقه حائل خواهد انجامید.
چارچوبهای حل منازعه
درک ظرفیت منازعه یا همکاری میان گروههای مختلف در سوریه برای پیشبینی ثبات آینده حیاتی است.
فراکسیونگرایی: اپوزیسیون سوریه تکهتکه شده و شامل گروههای مختلف با ایدئولوژیها و اهداف متفاوت است.
توانایی این گروهها برای وحدت یا همکاری تأثیر قابل توجهی بر آینده نزدیک سوریه خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر گروههایی مانند هیئت تحریر الشام (HTS) بتوانند حکمرانی فراگیر را ترویج دهند و از درگیریهای داخلی جلوگیری کنند، ممکن است شانس ثبات وجود داشته باشد. اما هر گونه نشانهای از عدم اتحاد یا نارضایتی میان گروهها میتواند به خشونت مجدد منجر شود.
مشارکت بینالمللی:
نقش قدرتهای خارجی نیز بسیار مهم خواهد بود. جامعه بینالمللی باید روابط خود را با رهبری جدید مدیریت کند و همزمان به نیازهای انسانی رسیدگی کند تا از افزایش نفوذ گروههای افراطی جلوگیری کند. تعادل بین تعامل و تلاشهای تثبیتکننده برای جلوگیری از تقویت گروههایی که توسط قدرتهای غربی به عنوان سازمانهای تروریستی شناخته میشوند، ضروری خواهد بود.
رویکردهای اقتصاد سیاسی
پیامدهای اقتصادی سقوط اسد با روابط سیاسی و تلاشهای بازسازی گره خورده است.
چالشهای بازسازی:
بازسازی سوریه نیازمند سرمایهگذاری و کمکهای بینالمللی قابل توجهی است که وابسته به ایجاد یک چارچوب سیاسی پایدار است. تخریب اقتصادی ناشی از سالها جنگ نیازمند تمرکز بر بازسازی زیرساختها، بهبود اقتصادی و آشتی اجتماعی میان جوامع مختلف است.
تخصیص منابع:
نحوه تخصیص منابع در دوران پس از اسد بر پویایی قدرت میان فراکسیونهای رقیب تأثیر خواهد گذاشت. رویکرد شفاف و عادلانه به مدیریت منابع ممکن است همکاری را تقویت کند؛ اما فساد یا تبعیض میتواند تنشها و منازعات را تشدید کند.