تحلیل ابهامات درباره فروپاشی حکومت بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه و آنچه در چند روز قبل رخ داده است، شاید ماهها و حتی سالها به طول بینجامد، زیرا پر از اسرار و رازهایی درباره طرف های مختلف است.
به نظر می آید سوری ها در حال حاضر علاقه ای به بررسی آنچه در کشورشان رخ داده است، ندارند، زیرا نسلی در سوریه زندگی می کند که ویژگی های منحصر به فردی دارند که پیش تر شناخته شده نبود. از سال 1970 تا 2024 میلادی فضایی ناشناخته بر سوریه حاکم شد که خیلی ها ویژگی هایش را نمی شناسند.
هرج و مرج و ناآرامی شهرهای مختلف به ویژه دمشق، پایتخت سوریه را دربر گرفت و شاهد تیراندازی، دزدی مغازه ها، غارت اموال، گسترش دزدان و باندهای غارتگر، افزایش قیمت مواد غذایی و هدر رفتن برخی کالاها و خسارت به بازارها بودیم
اما آنچه مردم سوریه علاقه دارند بیشتر بشنوند، اینکه در وهله نخست، ارتش سوریه نخواست بجنگد، شهرها را تسلیم و عقب نشینی کرد. این موضوع شهرها و مردم را از نبردهایی که می توانست بحران سوریه را عمیق تر و رنج آنها را طولانی تر کند، در امان نگه داشت. دوم، اینکه بخش بزرگی از مردم سوریه از سکانس پایانی سقوط اسد شوکه شدند؛ اینکه رئیسجمهورشان به همراه خانوادهاش بدون هیچ نامه استعفا یا روندی برای واگذاری درست اختیارات از کشور فرار کرد. بی تردید این وقایع و رازهای سر به مهرش روزهای آینده فاش خواهد شد.
درباره آنچه اکنون برای سوری ها مهم است، مواردی وجود دارد که باید صحت آنها تحلیل و بررسی شود:
نخست، ذهنیت و رویه رهبران که پیروز نبرد سوریه هستند: موضوعی که طبق ادعاهای «اداره سیاسی» دولت انتقالی بیان شد، اینکه سوریه در مدیریت تنش تا حدی موفق عمل کرد. هیچ گروه سوری بر دیگری تسلط ندارد، از انتقام و تلافی جلوگیری شد، اموال عمومی و خصوصی در معرض تعرض و خسارت قرار نگرفت و از حمله به نهادها جلوگیری شد. علاوه بر این عناصر مسلط بر دمشق از تظاهرات مسلحانه در شهرها جلوگیری کردند. در چنین فضایی همه کارکنان مؤسسات دولتی به محل کار خود بازگشتند، از تحریک فرقهای و سایر اظهارات تنش آمیز سیاسی و اجتماعی جلوگیری شد.
دوم، اینکه پس از اعلام تسلط گروهها بر دمشق، یکی از عناصر برجسته مخالفان سوری گفت، هیچ جابجایی و کوچاندن مردم رخ نخواهد داد و هرکس صرف نظر از موقعیت سیاسی اش جایگاه دارد و هیچ انتقام فرقه ای وجود نخواهد داشت.
این موارد باعث می شود ذهنیت ها نسبت به آنچه روزهای آینده شاهد خواهیم بود، امیدوارکننده باشد؛ اما در دو روز گذشته هرج و مرج و ناآرامی شهرهای مختلف به ویژه دمشق، پایتخت سوریه را دربر گرفت و شاهد تیراندازی، دزدی مغازه ها، غارت اموال، گسترش دزدان و باندهای غارتگر، افزایش قیمت مواد غذایی و هدر رفتن برخی کالاها و خسارت به بازارها بودیم. این روند باعث شد دولت تازه به قدرت رسیده منع آمد و شد شبانه اعمال کند. طبق مشاهدات میدانی، تظاهرات در شهر دمشق به طور نسبی کاهش یافته و وعده هایی برای کنترل اوضاع در چند روز آینده داده شده است.
در بُعد رسانه ای، صحنه حکایت از سردرگمی و ضعف مفرط دارد، دفتر روزنامه ها برای چندمین روز متوالی بسته بود و بیانیه ها و اخبار به شکلی ابتدایی روی صفحه چاپ می شد. در چنین برهه حساس تاریخی و سرنوشتساز، مردم سوریه و خارج از کشور مجبور شدند برای اطلاع از آنچه در داخل کشور میگذرد، به شبکه های اجتماعی داخلی مراجعه میکنند.
در هر صورت، تازه به قدرت رسیده ها هنوز در آغاز راه هستند و ارزیابی مسیر آینده دشوار است. هر لحظه امکان دارد با مداخلات خارجی، منافع منطقه ای، شرایط بین المللی و جریان های متخاصم سیاسی که با یکدیگر رقابت می کنند، شرایط برگردد. همه این موارد چالش هایی هستند که اگر اراده سیاسی ملی وجود داشته باشد و با کشور به عنوان غنیمت جنگی یا کیک رفتار نشود، می توان بر آنها فائق آمد.
بازگشت به دورانی مشابه دوران زندگی مشروطه سوریه پس از استقلال و قبل از دوران کودتاهای نظامی، چیزی است که شاید اکثریت نخبگان سوریه آرزویش را دارند؛ تحولی که باید در اوج بحران ها و ناملایمات رویش کار کرد و از جوانان سوری انتظارش می رود.
اما بزرگترین، مهمترین و خطرناکترین چالش، جاهطلبیهای رژیم صهیونیستی در منطقه با هدف تضعیف سوریه است. تجاوزات اخیر ارتش صهیونیستی با سکوت کر کننده پایتخت های عربی و غربی، سازمان ملل متحد و کشورهای منطقه و اظهارنظر حتی یک کلمه ای کسانی همراه شده است که تازه به قدرت رسیده اند. مردم سوریه در چنین شرایطی نگران حفظ وحدت، امنیت ملی و حفظ ظرفیت های داخلی هستند.
بازگشت به دورانی مشابه دوران زندگی مشروطه سوریه پس از استقلال و قبل از دوران کودتاهای نظامی، چیزی است که شاید اکثریت نخبگان سوریه آرزویش را دارند
دیروز رژیم صهیونیستی جنگی تمام عیار را علیه سوریه آغاز کرد، تجاوزی که توجیهی جز توسعه طلبی استعماری و انقیاد کشورهای غرب آسیا با زور، قلدری، جنایتکاری و نقض تمامی قوانین بین المللی ندارد. این تجاوز متأسفانه در سایه پوشش تحولات سقوط اسد سانسور می شود.
کشورهایی که حمایتشان را از حفظ اقتدار و حاکمیت جدید سوریه و سرنگونی رژیم سابق اعلام کرده اند، باید موضع قاطعانه ای نسبت به تجاوزات رژیم صهیونیستی اتخاذ کنند، ولی چهره خود را به گونه ای برمی گرداند و تجاوزات را نادیده می انگارند، گویی صهیونیست ها اجازه دارند آنچه می خواهند انجام دهند. سوریه در برهه ای تاریخی مورد تجاوز قرار می گیرد که در برزخ تصمیم گیری برای سیاست گذاری های آینده قرار دارد. حریم هوایی، دریایی و زمینی سوریه نقض می شود. آیا این ها معنای آزادی، رفاه و سوریه جدید می دهد؟ مردم سوریه این روزها به جای فکر کردن به آینده نگران پرواز هواپیماهای نظامی، حملات و نقض حریم هوایی و اشغال سرزمینشان هستند.