فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت
آیا چه خطا دید که از راه خطا رفت
تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین
کس واقف ما نیست که از دیده چهها رفت
بر شمع نرفت از گذر آتش دل دوش
آن دود که از سوز جگر بر سر ما رفت
دور از رخ تو دم به دم از گوشه چشمم
سیلاب سرشک آمد و طوفان بلا رفت
از پای فتادیم چو آمد غم هجران
در درد بمردیم چو از دست دوا رفت
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
احرام چه بندیم چو آن قبله نه این جاست
در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت
دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
ای دوست به پرسیدن حافظ قدمی نه
زان پیش که گویند که از دار فنا رفت
شرح لغت: معنی لغتی برای این غزل وجود ندارد.
۱- متاسفانه از بس فکر میکنید، دچار ناراحتی و تردید شدهاید. در حالی که فکر و اضطراب شما بی مورد و زیاده از حد و اغراق آمیز است.
۲- حضرت حافظ در بیت ششم میفرماید:
قلب به تو میگوید رسیدن به این نیت حتماً با توکل به خدا و خواندن دعا عملی است. پس اکنون سوره الملک را با حضور قلب و معنی بخوایند که گشایش حاصل است.
۳- جای هیچ گونه نگرانی نیست. این فکر با صبر و حوصله انجام میپذیرد و نباید دلهره و ناراحتی داشته باشید
کسی که او را بسیار دوست میداشتی بی علت تو را ترک کرده و اندوه این فراق تو را بی تاب کرده است و زندگی را برایت تیره و تار نموده. بی وجود او توان انجام هیچ کاری را نداری و از دست کسی هم کاری برایت ساخته نیست. بهترین درمان برای تو کار و فعالیت است تا اندوهت را تسکین دهد. برای بدست آوردن او که از دست رفته از خدا مدد بجوی و به او توکل کن.