آنچه از تیم ملی کشورمان طی بازیهای اخیر مقدماتی جامجهانی دیدیم نشان میدهد که بزرگترین خطر، از ناحیه خط دفاعی، تیم ملی را تهدید میکند. دفاعی کند و بدون تمرکز و فکر با اشتباهاتی تکراری که طی بازیهای اخیر ما را تا آستانه شکست پیش برده است. مدافعان تیم ملی درحالیکه میدانند در مقابل مهاجمان حریف کندند و چارهای جز تسلیم شدن در مقابل استارتهای آنها ندارند، اما همچنان بدون توجه به این ضعف مهم بازی بالا را در دستور کار خود قرار داده، فضای کافی به مهاجمان سرعتی حریف میدهند تا از جای خالی آنها استفاده کرده و با یک پاس بلند خود را به دروازه تیم ملی کشورمان برسانند. طی بازیهای اخیر مهاجمان حریف را همواره یک گام جلوتر از مدافعان جامانده خودمان دیدیم و چنین ضعف فاحشی بعید است از چشم مربیان تیم ملی دور مانده باشد، اما همچنان انکار میشود.
در بازی با کره شمالی و درحالیکه تصور میکردیم بازی راحتی مقابل حریف داریم عملکرد دفاعی تیم ایران غیرقابل تصور بود و برای اولین بار مقابل این حریف دو گل دریافت کردیم. شوک بزرگ زمانی به تیم ما وارد شد که شجاع خلیلزاده در ادامه اشتباهات سریالی خود اخراج شد. بدون شک آنچه ما از دفاع تیم ملی در بازی با کره شمالی دیدیم اگر مقابل حریفان قدرتمند تکرار شود با شکستی سنگین تنبیه خواهیم شد، اما کادرفنی نمیپذیرد که ساختار دفاعی تیمش مشکل دارد و اغلب اشتباهات فردی را دلیل گلهای خورده تیمش میداند. آمار، اما به نفع قلعهنویی نیست. در ۲۹ بازی که قلعهنویی هدایت تیم ملی را بر عهده گرفته تاکنون ۲۲ گل دریافت کرد که طبیعتاً نشان از ضعف خط دفاعی دارد و نمیتوان آن را فقط به بهانه اشتباهات فردی توجیه کرد. نه اینکه فقط خط دفاعی دلیلی بر عدم توانایی تیم ملی در مقابله با حریفان سطح پایین باشد بلکه اشتباه در دیگر خطوط نیز بهوضوح قابل رویت است، اما ضعف ساختار دفاعی تیم ملی مشهودتر است و گاهاً ما را تا آستانه شکست مقابل حریفان درجه پایین پیش برده است. بدون شک کتمان این ضعف حتی با وجود صعود به جامجهانی میتواند آبروی فوتبال ایران را به خطر بیندازد.
تیم تراکتور تاکنون ۱۱ گل در ۱۴ بازی دریافت کرده و جالب اینکه شجاع خلیلزاده ۱۳ بار در این ۱۴ بازی بهصورت فیکس در ترکیب اصلی قرار داشته است. مرد مورد اعتماد اسکوچیچ، اما جواب اعتماد او را بهخوبی نداد. او روی گل اول و دوم الوکوه مقصر بود و بارها در تیم ملی و ترکیب تراکتور اشتباهات خود را تکرار کرده است. در چنین شرایطی این سوال به وجود میآید که دلیل اعتماد به چنین مدافع پراشتباهی چیست؟ خلیلزاده در طول دو بازی اخیر برای تیم ملی و تراکتور آنها را تا آستانه شکست پیش برده است. بهطوریکه رقبا را مقابل ما به یک مدعی تبدیل کرد. حریفانی که تا پیش از این حرفی برای گفتن نداشتند، اما به لطف اشتباهات مدافع سرشناس تیم ملی دردسرساز شدند.
این اولین بار نیست که خلیلزاده اشتباه میکند پیش از این نیز بارها مورد انتقاد قرار گرفته و توقع میرفت نه تنها خودش بلکه مربیان نیز تلنگری خورده و به اشتباهات او پی برده باشند، اما نهتنها مربیان روی ناتوانی او چشم بستند بلکه خودش نیز فکری به حال برطرف کردن اشتباهات فاحشش نمیکند. با توجه به بازیکنان دیگری که در دو تیم وجود دارند امکان استفاده از مدافع دیگر نیز وجود داشت. تراکتور میتوانست به شجاع استراحت دهد؛ چرا که شاید این ۳۵ ساله پراشتباه، خسته و فرسوده از این همه بازی مکرر است. حتی قلعهنویی میتوانست در بازی بهظاهر ساده مقابل کره شمالی با استراحت دادن به شجاع خلیلزاده و اعتماد به یک جوان راه ساختن یک جانشین مطمئن برای شجاع را فراهم کند، اما یا این مربیان جرئت ریسک ندارند یا فرمان بازی شجاع به آنها صادر میشود.
حالا که مربیان این کار را نمیکنند، خلیلزاده که دیگر قطعاً در خلوت خودش به اشتباهاتش پی برده میتواند به خودش استراحتی کوتاه دهد و از مربیان بخواهد تا او را بهخاطر اشتباهاتش تنبیه کرده به جوانترها فرصت بازی دهند. اتفاقی که بعید است با توجه به خصوصیات مدعیمآبانه شجاع اتفاق بیفتد.» دلیل شرایطی که برای شجاع خلیلزاده در تیم ملی به وجود آمده کاملاً واضح است. مشکل او در تکرار اشتباهاتش دلیل کاملاً قانع کنندهای دارد. این مدافع دیگر جوان نیست. عضلاتش به او اجازه نمیدهد تا از اشتباه صرف نظر کند. این مدافع ۳۵ ساله دیگر قدرت انفجارهای سرعتی نداشته درنتیجه از مدافعان حریف جا میماند و با ارتکاب به خطا خود را در معرض دریافت کارت زرد و قرمز قرار میدهد. افول عضلات شجاع خلیلزاده فرصت تفکر صحیح در هنگام رویارویی با مهاجمان حریف را نمیدهد. از این رو بازی تا ۴۰ سالگی یا حضور در جامجهانی که پیش از این ادعایش را داشت برای خلیلزاده شبیه به رؤیاست. اگر حمایت اسکوچیچ و قلعهنویی از او نبود تاکنون باید یا بازی در تیمی سطح پایین را انتخاب میکرد یا کفشهایش را میآویخت؛ چرا که شجاع بهتر از همه میداند زمان برای او رو به پایان است و توقع او از عضلاتش بیش از توانایی آنهاست.»
منبع: فرهیختگان