پنج شنبه 08 آذر 1403
Wednesday, 27 November 2024

صنعتی شدن نارس در ایران

دنیای اقتصاد پنج شنبه 08 آذر 1403 - 00:04
توسعه صنعتی در ایران «صنعتی شدن نارس» است؛ این تفسیر سید محمد بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه از روند توسعه صنعتی در ایران است. درماندگی نظری، فقر اندیشه کاربردی، نداشتن راهبرد و بی‏‏‌برنامگی و نابلدی، نهادهای کژکارکرد در ایران، مسوولیت‏‏‌گریزی فزاینده دولت‏‏‌ها، واژه‏‏‌پردازی‏‏‌های فریبنده و بی‏‏‌محتوا، ناتوانی از آینده‏‏‌نگری، عدم‌اهلیت حرفه‏‏‌ای برخی از تصمیم‌گیران اقتصادی و بی‌‌توجهی به تخصص‏‏‌ها، علل توسعه‏‏‌نیافتگی صنعتی در ایران از نظر این پژوهشگر صنعتی است. براساس این تحلیل و نگاه، مشکل توسعه در ایران، فقر سرمایه و کمبود منابع مالی نیست، بلکه نبود سیاست تفصیلی است.

حجت‌‌‌الله میرزایی، رئیس مرکز پژوهش‌‌‌های اتاق ایران، در چهارمین نشست بررسی سیاست‌‌‌های صنعتی در ایران‌‌‌ که با حضور سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر حوزه توسعه برگزار شد، گفت: برای تدوین سیاست توسعه صنعتی، اتاق ایران سلسله جلساتی را برگزار می‌کند و این نشست در ادامه سه نشست قبلی است. اتاق ایران می‌‌‌خواهد نسبت به تدوین استراتژی توسعه صنعتی فعالانه برخورد کند و نظر فعالان اقتصادی، تشکل‌های تخصصی و بنگاه‌‌‌های صنعتی را در تدوین سند استراتژی توسعه‌‌‌ای موردتوجه قرار دهد.براساس ماده ۴۸ برنامه هفتم پیشرفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق ایران با همکاری سایر ذی‌نفعان، مکلف به تدوین استراتژی توسعه صنعتی هستند.به گزارش اتاق ایران،  بر این اساس مرکز پژوهش‌‌‌های اتاق ایران به ریاست حجت میرزایی، سلسله نشست‌‌‌هایی را با حضور اقتصاددانان، فعالان اقتصادی و نماینده تشکل‌های تخصصی برگزار می‌کند.در بخش دیگر این نشست، سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه و صنعتگر، روند توسعه صنعتی در ایران را براساس شواهد تاریخی، ظرفیت‌‌‌ها و خطای سیاستگذاری بررسی کرد.محمد بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه در چهارمین نشست استراتژی توسعه صنعتی گفت: علل توسعه‌‌‌نیافتگی در ایران، کمبود منابع مالی نیست. مشکل ایران تنظیم سیاست‌‌‌های تفصیلی بود و در این فضا، نهاد عمومی جدیدی برای توسعه صنعتی تاسیس نشد. بحرینیان توسعه صنعتی در ایران را «صنعتی شدن نارس» خواند و به دلایل آن اشاره کرد: علل توسعه‌‌‌نیافتگی صنعتی در ایران، درماندگی نظری به قول هانا آرنت، فقر اندیشه کاربردی، نداشتن راهبرد و بی‌‌‌برنامگی و نابلدی، نهادهای کژکارکرد در ایران، مسوولیت‌‌‌گریزی فزاینده دولت‌‌‌ها، واژه‌‌‌پردازی‌‌‌های فریبنده و بی‌‌‌محتوا، ناتوانی از آینده‌‌‌نگری، عدم‌اهلیت حرفه‌‌‌ای برخی از تصمیم‌گیران اقتصادی و بی‌‌توجهی به تخصص‌‌‌هاست.بحرینیان بعد از آن به تفسیر المیزان از سوره اسری، آیه ۳۶ اشاره کرد: «در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیرعلم حرام است و در اعتقاد و عملی که نمی‌شود به آن علم پیدا کرد، زمانی اقدام و ارتکاب جایز است که دلیل علمی آن را تجویز کند.» این آیه را باید در دستور کار قرار داد.

پژوهشگر حوزه توسعه در ادامه به کتاب «خاطرات شفاهی»، علینقی عالیخانی اشاره کرد که در خاطراتش گفته: ما معتقد بودیم باید ریشه صنعت را در ایران تقویت و روحیه صنعتی در مردم ایجاد کنیم. گمان نبرید که ما از روز اول همه‌‌‌چیز را می‌‌‌دانستیم. ما تنها کاری که کردیم، معتقد بودیم به هر قیمتی که شده باید این کشور را به جلو ببریم و ریشه صنعت را در ایران تقویت کنیم. در آن زمان مطلقا نمی‌‌‌دانستیم؛ خودمان هم کار یاد گرفتیم. بعضی از افکاری که داشتیم در عمل متوجه شدیم که اینها درست نیست. آن چیزهایی را که درست بود هم همیشه نمی‌‌‌توانستیم اجرا کنیم، به خاطر اینکه شما به‌‌‌هرحال با یک جامعه، با منافع متضاد افراد روبه‌‌‌رو هستید، با عقاید مسوولان دولتی و تصمیم‌گیران مواجه می‌‌‌شوید و باید در درون همه این عامل‌‌‌های گوناگون بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید. این کاری بود که ما توانستیم بکنیم.

آمریکا مخالف توسعه صنعتی ایران بود

او در ادامه این نشست به «خاطرات شفاهی» عبدالمجید مجیدی هم اشاره کرد: حتی این تعریف ابتدایی، یعنی مشخص کردن یک طرح و تعریف طرح را نمی‌‌‌دانستیم. اینکه استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ اینها را شاید ۱۰سال بعد توانستیم مطرح کنیم. آنجا بود که تازه این بحث پیش آمد که طرح یعنی چه؟ اصلا طرح را چطور می‌شود تعبیر کرد. در داخل طرح چه هزینه‌‌‌هایی را می‌شود قبول کرد یا قبول نکرد؟ چه هدفی باید داشت؟ هدف‌‌‌های ملی چه باشد؟ استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ اینها را شاید ۱۰سال بعد توانستیم مطرح کنیم. مساله توسعه اقتصادی یک کار فنی نیست، جزو سیاست کلی مملکت است، جزو هدف‌‌‌های بلندمدت مملکتی است که باید به این استراتژی‌‌‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی جهت دهد. در ادامه این نشست به کتاب «چرا ملت‌‌‌ها شکست می‌‌‌خورند؟» نوشته دارون عجم‌اوغلو و جیمز الن رابینسون اشاره شد: حکومت‌‌‌های استبدادی برای ممانعت از گسترش صنعتی‌شدن تلاش می‌کنند. انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و پس‌‌‌ازآن نقطه عطفی دگرگون‌‌‌کننده برای تمامی جهان به وجود آورد: آن جوامعی که به شهروندان خود اجازه دادند و در آنها انگیزه ایجاد کردند تا به سرمایه‌گذاری در فناوری‌‌‌های نو بپردازند، توانستند به‌‌‌سرعت رشد کنند. ولی در گوشه و کنار جهان ملل بسیاری از این امر بازماندند یا به‌طور صریح از آن سرباز زدند. آنهایی که تحت نهادهای سیاسی و اقتصادی استثماری قرار داشتند، فاقد چنین انگیزه‌‌‌هایی بودند.

در ادامه این نشست، بحرینیان به خاطرات محمد یگانه اشاره کرد: در آن موقع معلوم بود کشورهایی که با ما روابط سنتی دارند، این آمادگی را ندارند که به صنعتی شدن ایران کمک کنند. ایران دست کمک دراز کرد، آمریکایی‌‌‌ها مخالفت کردند و بانک جهانی با ایجاد چنین صنعتی در ایران مخالفت کرد. بعدا در سال ۱۹۶۴ مرا از سازمان ملل خواستند، آمدم ایران و مسوول برنامه‌‌‌های صنعتی و سیاست‌‌‌های صنعتی ایران شدم. در آن موقع هم معلوم بود این کشورهایی که با ما روابط سنتی دارند این آمادگی را ندارند، بنابراین باید از راه‌‌‌های دیگری سعی می‌کردم تکنولوژی‌‌‌های جدید یا همکاری‌‌‌های جدید را جلب کنم.

در بخش دیگر نشست، بحرینیان به گفته‌‌‌های مقام معظم رهبری اشاره کرد که گفته بودند: یک ملت تنها با تسلیحات قوی نمی‌شود، بلکه اقتصاد، فرهنگ، علم و دانش لازم است. قوی شدن یک ملت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفته‌‌‌ای داشته باشند؛ البته تسلیحات هم لازم است، اما فقط با تسلیحات ملتی قوی نمی‌شود. من وقتی نگاه می‌‌‌کنم، سه عنصر را پیدا می‌‌‌کنم که دو عنصر از آنها همین دونقطه‌‌‌ای است که در پیام عرض کرده‌‌‌ام؛ این سه‌عنصر اگر مورد توجه قرار گرفتند، یک ملت قوی می‌شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ و سومی علم و دانش.

در بخش دیگر نشست به کتاب «برنامه‌‌‌ریزی توسعه» سرآرتور لوییس اشاره شد: در برنامه‌‌‌ریزی رشد اقتصاد، به دست آوردن توازن صحیح کالا و خدمات حائز اهمیت است؛ زیرا اگر بخش خدمات بسیار بزرگ باشد، تقاضا برای کالاها از عرضه آن تجاوز کرده، به تورم و کسری موازنه پرداخت‌‌‌ها منجر خواهد شد. این امر با پیش‌بینی جداگانه در مورد تقاضای کالاها و عرضه آن کنترل می‌شود.در این نشست بحرینیان تصریح کرد: لرد کرزن، نایب‌‌‌السلطنه بریتانیا در هندوستان، اهمیت ایران را چنین توصیف می‌‌‌کرد: یکی از مهره‌‌‌های صفحه شطرنجی که بازی سلطه بر دنیا روی آن صورت می‌گیرد.

مشکل تاریخی ایران چه بود؟

او ادامه داد: ما در بستر تاریخ چه بودیم و چه شدیم؟ به قول عالیخانی و فرمانفرماییان ما «ندانسته»‌‌‌های خود را نمی‌‌‌دانستیم. باید تاریخ را خواند. دانشمندان ایرانی را در قبل و بعد از تاریخ اسلام باید شناخت. بدون خواندن تاریخ نمی‌‌‌توان دلایل توسعه‌‌‌نیافتگی را فهمید. اگر این مسائل تاریخی را متوجه نشویم، نمی‌‌‌توانیم بر این ضعف‌‌‌ها غلبه کنیم و راه‌‌‌حل‌‌‌های مناسب پیدا کنیم. ما در دوره صفویه به بعد با عقب‌‌‌افتادگی‌‌‌ روبه‌‌‌رو شدیم. در این بازه زمانی در اروپا وضعیت به‌‌‌گونه‌‌‌ای دیگر بود. مثلا ۱۵۰سال بعد از ساخت ساعت در سوئیس، در ایران تعمیر آن را بلد نبودند. با فهم تاریخ تا حدی می‌‌‌توانیم مفهوم عقب‌‌‌افتادگی خود را روشن و تدقیق کنیم.بحرینیان تصریح کرد: ما منابع کم نداشتیم. منابع ارزی و ریالی برای ایران فراهم بوده است. ارز حاصل از صادرات نفت، گاز، پتروشیمی و کالای غیرنفتی و خدمات به قیمت جاری و قیمت ثابت با نرخ اوپک در سال ۲۰۲۰، در طی سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۹ به‌‌‌طور منابع مستقیم ارزی ۲۲۶۲میلیارد دلار بود و براساس نرخ اپک ۳۲۶۸میلیارد دلار و منابع غیرمستقیم دلار از ۱۳۵۲ تا ۱۳۹۷ حدود ۱۸۵۰میلیارد دلار بوده است؛ این نرخ به قیمت ثابت با نرخ تعدیل اوپک ۲۰۸۵میلیارد دلار بوده است. ۲۲۰میلیون شغل در چین با ۳۲۰میلیارد دلار ایجاد شده است. ایران در همان بازه زمانی ۲۹۸میلیارد دلار منابع در اختیار داشته، ولی ۵۷۰۰‌هزار شغل ایجاد کرده است. نتیجه این قیاس شرم‌‌‌آور است. نتیجه این‌‌‌همه منابع و ادعای عدالت اجتماعی چیست؟او ادامه داد: به‌‌‌گفته مرحوم عادل آذر در سال ۱۳۸۹ حدود ۱۰میلیون فقیر داشتیم. در سال ۱۳۹۵ این رقم حدود ۱۳میلیون و ۳۲۶‌هزار  و ۷۳۰ نفر و در سال ۱۴۰۰ حدود ۲۵میلیون و ۶۰۰‌هزار نفر بوده است.

مشکل توسعه در ایران کمبود منابع مالی نبود

در ادامه این نشست به ‌‌‌گفته مشاوران دانشگاه هاروارد که از سال ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ برای کمک به تدوین برنامه سوم عمرانی کشور در ایران حضور داشتند، پرداخته شد. مشکل ایران برخلاف بسیاری از کشورها، کمبود منابع مالی نبود. مشکل ایران تنظیم سیاست‌‌‌های تفصیلی بود. تدارک منابع مالی دولتی برای سرمایه‌گذاری خصوصی، شالوده «برنامه برای صنعت» بود. همه دردسرها حول تنظیم سیاست‌‌‌های تفصیلی و تمهیدات اجرایی لازم برای جان دادن به سیاست اصلی صنعتی متمرکز شده بود. برای این دردسرها نهاد عمومی جدیدی پیشنهاد نشد.

یی ون هم در کتاب «چگونگی شکل‌‌‌گیری یک ابرقدرت اقتصادی» گفته است: علت فقر چین سرمایه نبود، بلکه نبود سازمان‌‌‌دهی بود؛ این را مایو می‌‌‌دانست. ما بلد نیستیم سازمان‌‌‌دهی کنیم.او ادامه داد: مسعود نیلی در کتاب «اقتصاد ایران و معمای توسعه‌‌‌نیافتگی» هم به نبود ‌مشکل انباشت سرمایه در کشورهای نفت‌‌‌خیز اشاره می‌کند. کشورهای آسیای جنوب شرقی، به‌‌‌جای آنکه به یک الگوی متمرکز توزیع درآمد برای تحقق انباشت سرمایه تکیه کنند، سرمایه‌گذاری خارجی را به‌‌‌عنوان مکمل پس‌‌‌انداز داخلی تشویق کرده و درنتیجه توانسته‌‌‌اند ضمن نیل به رشد بالا و مستمر، الگویی متعادل از توزیع درآمد داشته باشند.بحرینیان در ادامه گفت: نتیجه ۶۳سال تلاش و صرف منابع عظیم در اقتصاد ایران، در بخش‌‌‌های مختلف، چیست؟ سهم ارزش‌‌‌افزوده بخش‌‌‌های اقتصادی ایران به قیمت جاری سال‌های ۱۳۳۸ تا ۱۴۰۱ در حوزه کشاورزی ۱۲.۳درصد، در گروه نفت ۱۷.۰درصد، در گروه خدمات ۴۹.۳درصد، در صنعت ۱۳.۳درصد و در ساختمان ۷.۱درصد است. این یعنی با عدم‌تعادل در اقتصاد مواجه هستیم. البته برخی می‌‌‌گویند مزیت نسبی ما خدمات است. از ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۲، کل خدمات به‌‌‌طور متوسط ۲۰‌درصد و کالایی حدود ۸۳‌درصد است؛ اما شانس ما کجاست. باید توازن به‌‌‌عنوان اصل موردتوجه باشد.

بحرینیان، تحلیلگر حوزه توسعه، تصریح کرد: برخی، از گردشگری به‌‌‌عنوان پیشران می‌‌‌گویند، در حالی که در کل دنیا سهم گردشگری در اقتصاد حدود ۴.۳‌درصد و سهم خدمات بین ۶.۵ تا ۱۴.۱‌درصد است. چگونه ما از پیشران بودن این حوزه در موقع اقتصاد متوازن و متعادل می‌‌‌گوییم. سهم سوخت و محصولات معدنی ۲۰.۷‌درصد و سهم کشاورزی ۹.۳درصد است. سهم ایران از کل تجارت جهانی ۰.۲۳‌درصد است.

او به سهم ارزش کل تجارت کشورهای مختلف ایران، آمریکا، چین و روسیه اشاره کرد و گفت: سهم ارزش کل تجارت در آمریکا ۱۷۴.۲درصد، در چین ۱۱.۰درصد، در روسیه ۱.۳۹‌درصد و در ایران ۰.۲۳‌درصد است. درآمد مالیاتی دلار به قیمت جاری در کشورهای آمریکا و چین، با روسیه و ایران قابل‌‌‌مقایسه نیست. سهم ارزش‌‌‌افزوده بخش ساخت صنعتی در کشورهای جهان به قیمت جاری از کل ارزش‌افزوده ساخت صنعتی -سال ۱۹۷۰ - عبارت است از: آمریکا ۲۸.۵‌درصد از کل ارزش ساخت صنعتی و شوروی ۱۸.۷‌درصد است. در سال ۲۰۲۰ سهم ارزش‌‌‌افزوده بخش ساخت صنعتی در کشورهای آمریکا، ژاپن، آلمان، انگلیس و فرانسه ۲۹.۷۹ و در چین ۳۱.۲۲‌درصد است. درآمد مالیاتی روسیه ۲۱۴میلیارد، ایران ۷۸میلیارد، چین ۱۴۱۹میلیارد و آمریکا ۳۱۳۵میلیارد دلار است.

چرا نقدینگی در ایران به تورم منجر می‌شود؟

اما چرا نقدینگی در ایران به تورم منجر می‌شود؟ آیا اثر نقدینگی در تورم یک امر جهان‌‌‌شمول است یا به کیفیت اقتصاد و توسعه‌‌‌نیافتگی آن بستگی دارد؟ بحرینیان به این پرسش‌‌‌ها پاسخ داد: در برنامه‌‌‌ریزی رشد، توجه به دو یا سه صنعت معطوف است که رشد سریع آنها موجبات جنبش دیگر بخش‌‌‌ها را فراهم می‌آورد. رشد یک اقتصاد در تمامی بخش‌‌‌های آن یکسان نیست. میانگین رشد ممکن است در حدود ۵‌درصد باشد، ولی انگیزه جنبش از جانب چندبخشی است که نرخ رشد آنها ۱۰‌درصد یا بیشتر است. برای این امر، دو علت عمده می‌‌‌توان ذکر کرد: امکانات موجود برای توسعه یکسان نیستند. منابع تازه، رواج تکنولوژی‌‌‌های جدید، پیدایش راه‌‌‌ها یا تسهیلات جدید بازرگانی، دگرگونی موانع نهادی رشد و فرصت‌‌‌های دیگری از این قبیل، بر پاره‌‌‌ای از صنایع بیشتر تاثیر می‌‌‌گذارند و بنابراین موجب پیدایش ضرایب متفاوت رشد می‌‌‌شوند.

چینی‌‌‌ها ایران را به مشتری خوب تبدیل کردند، نه شریک خوب

او بعد از بررسی ضعف تاریخی ایران و مشکلاتی که سیاستگذاران برای توسعه صنعتی کشور پیش آورده‌‌‌اند، در ادامه به گفته فریدون وردی‌‌‌نژاد، سفیر سابق ایران در چین اشاره کرد: چینی‌‌‌ها سعی کردند ایران را به یک مشتری خوب تبدیل کنند و نه یک شریک اقتصادی خوب. کشوری که چین را وارد پروژه نیروگاه‌‌‌سازی در دنیا کرده بی‌‌‌شک ایران بود. ایران این ریسک را پذیرفته که چین در ایران نیروگاه بسازد. پس‌‌‌ازآنکه چینی‌‌‌ها در یک محیط خارجی مثل ایران تمرین کردند، توانستند در دنیا نیروگاه بسازند. ایران اولین کشوری بود که مترو‌سازی چین را از مرزهای این کشور خارج کرد و اولین کشوری بود که پذیرفت چین در ایران مترو بسازد. همچنین ایران اولین کشوری بود که پذیرفت چین تانکرهای بزرگ نفت‌‌‌کش ۳۰۰هزار تنی بسازد و ۴تانکر به چین سفارش داد و پس‌‌‌ازآن بود که کارخانه‌‌‌های کشتی‌‌‌سازی چین تا ۱۰سال آینده رزرو شده‌‌‌اند.

جاگذاری نامناسب صنایع علیه توسعه

در ادامه این نشست، بحرینیان به جاگذاری صنایع اشاره کرد. به‌‌‌گفته سر آرتور لوئیس، اقتصاددان بازار آزاد، اولویت توسعه اقتصادی باید یک تا سه حوزه باشد؛ وگرنه تعیین ۲۰ اولویت برای توسعه یعنی اولویت را بلد نیستیم؛ ما در حال حاضر ۲۶اولویت برای اقتصاد خود انتخاب کرده‌‌‌ایم. مثلا ۴۳واحد پروانه بهره‌‌‌بردار تلویزیون داریم. ۱۲۸پروانه تولید در موبایل داریم. ۹۳‌درصد کارهای ما در دسته پایین است. وضعیت صنعتی شدن در ایران نارس است. به گفته بحرینیان، اقتصاد زبان قدرت است و همه ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، پس بهتر است درباره آن بدانیم. جاگذاری غیرعقلایی همین صنایع دارای فناوری متوسط و پایین به اقتصاد آسیب‌‌‌زده است.

بحرینیان تاکید کرد: کشورهایی که دموکراسی ظاهری پیدا کرده‌‌‌اند، صنعتی نشده‌‌‌اند بلکه گرفتار فساد شده‌‌‌اند. توسعه باید از دل کشور دربیاید. به گفته داروین تغییرات بسیار کوچک در دوران طولانی زمان، اثرات فوق‌‌‌العاده بزرگی به وجود می‌‌‌آورند. آلبرت انیشتین هم می‌‌‌گوید: هنگام رویارویی با مشکلات اساسی، نمی‌‌‌توانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم، آنها را برطرف کنیم.او به گفته مسعود نیلی اشاره کرد که گفته: توسعه حاصل تعامل نسبتا پیچیده عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی است که تنها با چیدمان ما از مجموعه این عوامل به توسعه صنعتی تبدیل می‌شود. استراتژی توسعه صنعتی به دنبال تنظیم این چیدمان است.در بخش بعدی این نشست، مجیدرضا حریری، رئیس اتاق ایران و چین، گفت که در رفتارشناسی اقتصاد، به موضوع جنگ و انقلاب باید اشاره شود. از طرفی مدل رشد آسیای شرقی متفاوت است.حریری گفت: چینی‌‌‌ها در هر حوزه‌‌‌ای آمدند ما را صاحب تکنولوژی کردند. ما از چین تکنولوژی یاد گرفتیم. ما نه دیکتاتوری بلدیم نه دموکراسی. این مدل یعنی ما فاقد یک فیلسوف ایرانی در تراز بین‌المللی هستیم. ما یا می‌‌‌خواهیم سرتاپا غربی شویم یا چینی.

باید از ذخیره نخبگانی خود استفاده کنیم

بحرینیان هم گفت: معتقدم ما قادریم عقب‌‌‌ماندگی خود را جبران کنیم. با توجه به ذخیره دانایی کشور چنین کاری ممکن است؛ ما باید از ذخیره نخبگانی و دانایی خود استفاده کنیم. خدمات، پیشران توسعه نیست، ولی بر توسعه اثرگذار است. ما ۴۰۰سال از دنیا عقب افتاده‌ایم و اگر صورت‌‌‌مساله را قبول کنیم آن‌‌‌وقت می‌‌‌توانیم برای برون‌‌‌رفت از این وضعیت اقدام کنیم.بعدازآن ابراهیم بای‌‌‌سلامی، استاد سابق دانشگاه تهران هم گفت: باید مشخص شود که خدمات چیست و به چه چیزی خدمات می‌‌‌گوییم و کالا چیست؟ بدون فناوری، توسعه ممکن نیست و بدون توسعه فناوری موردتوجه نیست. خدمات در ایران اگرچه سهم بالایی در اقتصاد دارد، ولی با بررسی کیفیت خدمات می‌‌‌بینیم که همه اینها جعلی است.در این نشست بحرینیان تاکید کرد: نوع خدمات مهم است. خدماتی که مولود تولید داخل باشد، بسیار بااهمیت است. خدماتی که مولود تولید خارج است، خیلی نمی‌‌‌تواند باعث افتخار باشد.او ادامه داد: ایران تنها کشور جهان بعد از هند است که تعداد اشتغال کشاورزی در سال ۱۳۳۵ کمتر از ۱۳۹۵ است. ما منابع محیط‌‌‌زیست را تخریب می‌‌‌کنیم. ۱۱میلیارد دلار واردات محصولات کشاورزی داریم و سطح زیرکشت ما از ترکیه بیشتر است. ممکن نیست سهم خدمات ۵۰‌درصد و سهم صنعت در اقتصاد ۱۵‌درصد باشد؛ این عدم‌تعادل، توسعه به همراه ندارد.

 

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.