به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در شرایطی که بازگشت ترامپ به قدرت برای بسیاری حیرتانگیز بود، پرسش از سیاست خاورمیانهای و به طور خاص رویکرد دولت او نسبت به جمهوریاسلامی ایران یکی از مبهمترین ابعاد سیاست خارجی دولت آتی ایالات متحده به شمار میرود.
حضور شاهینهایی که معروف به دیدگاههای تند نسبت به جمهوری اسلامی هستند، این تصور را تقویت کرده که کاخ سفید خود را آماده مواجهه سخت با تهران میکند. اخیرا، اسکات بسنت، وزیر خزانهداری دولت دونالد ترامپ، در مصاحبهای با فاکسنیوز درباره تحریمها علیه تهران ادعا کرد: «بیایید عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم و بیایید جمهوری اسلامی را دوباره ورشکسته کنیم». کارولین لیویت، سخنگوی دولت آتی ترامپ هم به آکسیوس گفته که کاخ سفید تحریمهای شدیدتر علیه ایران را باز خواهد گرداند، با تروریسم مبارزه خواهد کرد و از اسرائیل حمایت خواهد کرد. در این شرایط، مجله اکونومیست، با انتشار یادداشتی با عنوان «از نیکسون در چین تا ترامپ در تهران» این موضوع را مورد بررسی خود قرار داده است.
در واشنگتن، شعار «سفر نیکسون به چین» دیگر جذابیت خود را از دست داده است. هر دو حزب از جمهوری خلق چین متنفرند و آشتی معجزهآسا غیرممکن به نظر میرسد. اما شاید دونالد ترامپ بتواند جایگزینی برای آن پیدا کند. توافق با جمهوری اسلامی ایران.
ترامپ، در دوره اول خود، توافق برنامه جامع اقدام مشترک (موسوم به برجام) را که در سال ۲۰۱۵ امضا شده بود کنار گذاشت و وعده داد که با اعمال «فشار حداکثری»، توافقی بهتر به دست آورد. این روش کارساز نبود. جو بایدن سعی کرد تنشها را با ایران کاهش دهد، اما او در حالی از دفتر ریاستجمهوری خارج میشود که خاورمیانه در آتش میسوزد. در ژانویه، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده فرصت دوم خود را خواهد داشت. او باید از آن برای نجات رابطهای که حضور آمریکا در خاورمیانه را برای نزدیک به پنج دهه مسموم کرده، استفاده کند.
بزرگترین پاشنه آشیل ترامپ در دور اول این بود که هیچکس نمیدانست او چه میخواهد. آیا فشار حداکثری قرار بود منجر به توافق هستهای قویتری شود؟ یا هدف آن تغییر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود؟ یا حتی رژیم چنج؟ بایدن ماجرا را برعکس کرد. دستیارانش با برجام بازی کردند ولی در نهایت نتوانستند آن را احیا کنند. به ادعای اکونومیست اجرای ضعیف تحریمها باعث شد که صادرات نفت ایران پس از سال ۲۰۲۰ بیش از سه برابر شود و به تهران کمک کرد شایانی کرد.
اکنون به نظر میرسد سیاست جدید آمریکا نسبت به ایران ترکیبی از فشار قویتر با مسیری مذاکرهای و اهداف بلندپروازانهتر باشد.
افرادی که به ترامپ نزدیک هستند میگویند او به سرعت به مسئله کاهش فروش نفت ایران خواهد پرداخت. اجرای بهتر تحریمها جمهوری اسلامی ایران را از میلیاردها دلار درآمد محروم خواهد کرد. کشورهای اروپایی که امضاکننده برجام هستند باید شرایط «مکانیسم ماشه» را فعال کنند تا تحریمهای چندجانبه را بازگردانند، و آمریکا باید بر مراکز تجاری کلیدی، از جمله دبی فشار بیاورد. آمریکا همچنین باید روشن کند که گزینه بمباران برای نابود کردن برنامه هستهای ایران همچنان روی میز است.
البته فشار فقط نیمی از معادله است، احتمالا آمریکا اقدامات سخت را با وعده چیزی بهتر همراه کند. حتی کشورهای حوزه خلیج فارس که قبلاً از فشار حداکثری حمایت میکردند اکنون طرفدار آشتی هستند. از یکسو، صرفِ فشار ممکن است تکرار دوره اول ترامپ را به همراه داشته باشد. در این شرایط، تنشها افزایش خواهد یافت و ممکن است کشورهای حوزه خلیج فارس و منافع آمریکا مورد حمله قرار گیرند. یک مشکل دیگر این است که احیای برجام کافی نخواهد بود. و البته واشنگتن به دنبال محدودیتهای شدیدتر بر برنامه هستهای ایران و نظارتهای گستردهتر است. به نظر میرسد یک توافق مورد نظر واشنگتن شامل تعهد تهران بابت محدویت در برنامه توسعه موشکی و از پشتیبانی گروههای متحد منطقهای باشد.
اقتصادنیوز: نامزد پیشنهادی دونالد ترامپ برای سمت مشاور امنیت ملی کاخ سفید از نگرانی شدید ترامپ نسبت به تشدید درگیریها در اوکراین خبر داد.
ایران قبلاً چنین درخواستهایی را رد کرده است. اما، به ادعای اکونومیست، اکنون شرایط متفاوت شده است؛ از جمله اینکه استراتژی بازدارندگی کشور دچار آسیب شده است.
ترامپ تنها در صورتی موفق به توافق با تهران میشود که روشن کند که هدفش رژیم چنج نیست و از غافلگیریها با اطمینان از هماهنگی هرگونه اقدام نظامی اسرائیل با آمریکا جلوگیری کند. موانع بیشماری در برابر چنین معامله بزرگی وجود دارد. اما ترامپ عاشق عکسهای تبلیغاتی است. به سختی میتوان به ملاقات تاریخی اولین رئیسجمهور آمریکایی با رئیسجمهور ایرانی رسید. فقط تصور کنید: ترامپ به تهران.