انتظار میرفت تجارتجهانی پس از کاهش ۱.۱درصدی در سال۲۰۲۳ دوباره بهبود یابد. در سهماهه اول سال۲۰۲۴، ارزش تجارت کالا حدود یکدرصد افزایشیافت. صندوق بینالمللی پول اعلام کرد، پیشبینی میشود نرخ رشد سالانه تجارتجهانی در سال۲۰۲۴ به ۳.۵درصد و برای سال۲۰۲۵ به ۳.۳درصد برسد. البته اگر تعرفههای آمریکا وضع شود، ممکن است تغییراتی ایجاد شود. با توجه به اینکه جهان باید از ترامپ انتظار داشتهباشد که به قول خود وفادار باشد، صادرکنندگان باید گزینههای خود را برای مقابله با هرگونه تاثیر منفی افزایش تعرفههای ایالاتمتحده بررسی کنند.
دونالد ترامپ، در مورد سیاستهای تجاری موردنظر خود اظهارات مختلفی را بیان کردهاست. مواردی که در رسانهها برجسته میشوند عبارتند از: افزایش کلیه تعرفهها بر تمام واردات (و حتی تعرفههای بالاتر بر کالاهای چینی)، تعرفههای ۱۰۰درصدی برای کشورهایی که از تجارت دلاری خارج میشوند و تعرفههای ۱۰۰ یا ۲۰۰درصدی بر شرکتهای آمریکایی که مسیر تولید را به خارج از این کشور تغییر میدهند. پیشنهاد هوشمندانهتر «قانون تعرفه متقابلترامپ» است که به رئیسجمهور ایالاتمتحده اجازه میدهد تعرفه هر کالای وارداتی از یک کشور را به میزان تعرفه اعمالشده توسط همان کشور افزایش دهد؛ به قول ترامپ، «چشم دربرابر چشم، تعرفه برای تعرفه.» جذابیت واقعی چنین سیاستی این است که اگر کشور ثالثی تعرفه خود را بر کالاهای آمریکایی کاهش دهد، تعرفه افزایشیافته دیگر اعمال نخواهد شد. قانون پیشنهادی به رئیسجمهور این امکان را میدهد که در مورد این تغییرات تعرفه متقابلمذاکره کند. این پیشنهاد به قانون موافقتنامههای تجاری متقابل۱۹۳۴ بازمیگردد که براساس آن کنگره ایالاتمتحده به رئیسجمهور اختیار داد تا تعرفههای گمرکی بر کشورهای ثالث را در ازای دریافت یا اخذ امتیازات تعرفهای و تجاری از سایر کشورها افزایش یا کاهش دهد. این امر منجر به انعقاد قراردادهای متعددی در تجارتجهانی شد و روشهای مذاکراتی و درسهای آموختهشده آن باعث ایجاد گات در سال۱۹۴۷ شد.
سیستم تعهدات تعرفهای گات WTO بر این اصلبنا شدهاست که کشورها، شرایط و منافع اقتصادی متفاوتی دارند و بنابر نیاز هر کشور تعرفه متناسب باید وضع شود. این گزاره به این معنا نیست که دنیا را به عصر سوداگری تولیدی و تجاری برگردانیم، کارکرد بازار نباید مختل شود اما رها شدگی بازار نیز چیزی جز ضرر و تجارت یکجانبه بهبار نمیآورد. اگر واردات محصولات صنعتی از اروپا بدون عوارض گمرکی در دسترس بازرگانان و تجار آمریکایی قرار میگرفت، ایالاتمتحده هرگز در قرن نوزدهم صنعتی نمیشد. به همین ترتیب، اگر واردات محصولات کشاورزی از بقیه جهان بدون عوارض گمرکی انجام میشد، اروپا امروز کشاورزی بسیار محدودی داشت. گات سیستمی برای مذاکرات تعرفهای معرفی کرد که پاسخی به اشتباهات گذشته در عصر سوداگری بود. بهطور خاص، تمام امتیازات تعرفهای باید بهطور یکسان برای همه طرفهای متعهد به گات مطابق با قانون کشورهای بهرهمند (MFN) اعمال شود. بر اساس سیستم گات WTO، کشورها با توجه به پتانسیل زیرساختی و تولید داخلی، در مورد کاهش تعرفهها بین خود مذاکره میکنند و سپس آن تعرفههای کاهشیافته را بهطور مساوی برای سایر اعضا اعمال میکنند. بهعنوان مثال، در سال۲۰۲۰ اتحادیه اروپا به درخواست ایالاتمتحده تعرفههای گمرکی را بر گروهی از محصولات مانند خرچنگهای یخ زده کاهش داد و ایالاتمتحده تعرفههای خود را بر روی گروهی از محصولات با ارزش معادل مانند ظروف شیشهای و سرامیک که از اتحادیه اروپا وارد میشد، کاهش داد؛ همه این کاهشها بر اساس الزامات اساسی ومطابق با اصلMFN برای همه اعضای WTO اعمال شد. قانون تعرفه متقابلترامپ نهتنها قوانین گات و تجارتجهانی را نقض میکند، بلکه اساس سیستم گات را نیز از بین میبرد. قانون تعرفههای متقابلبرنامهریزیشده ترامپ، اولا فرض میکند که ایالاتمتحده میتواند تعهدات تعرفهای خود در سازمان تجارتجهانی را نادیده بگیرد و ثانیا میتواند تعرفههای متفاوتی را برای کشورهای مختلف اعمال کند که بنیادیترین اصول گات «WTO» را نقض میکند؛ بهنظر میرسد هیچکس در ایالاتمتحده به این موضوع اشاره نمیکند. بهطور جدیتر، بهنظر میرسد هیچکس در ایالاتمتحده به نقض آشکار اصول اساسی گاتWTO اهمیتی نمیدهد (همانطور که برای مثال، تعرفههای ۱۰۰درصدی اعمالشده بر وسایل نقلیه الکتریکی چینی نشانداد).
چین بهعنوان شریک اول تجاری آمریکا، بیشترین زیان را از ریاستجمهوری دونالد ترامپ میبیند. این کشور از سال۲۰۱۵ روند سیاستگذاری خود را تغییر داد و به سمت حمایتگری از اقتصاد ملی و خودکفایی در حوزه غذایی پیش رفت. با حضور بایدن در کاخسفید بهنظر میرسیداین روند پایان میپذیرد و جهانیسازی به روند گذشته خود بازمیگردد ولی اینچنین نشد. رئیسجمهور جدید ایالاتمتحده با شعار حمایتگری از صنایع داخلی و افزایش اشتغال و رفاه پا به کاخسفید گذاشتهاست. دونالد ترامپ قصد دارد بر روی کالاهای منتخب چینی تعرفههای ۶۰درصد و حتی بیشتر وضع کند، این موضوع بهمعنای کاهش حجم تجارت دو کشور خواهد بود. در مقابل، چین هم بهدنبال افزایش تعرفه واردات کالای آمریکایی است و در کنار آن چندسالی است این کشور فروشنده خالص اوراق قرضه آمریکایی شده و در جهت تلافی سیاستهای ایالاتمتحده بهدنبال تضعیف دلار است. سرمایهگذاریهای چین در آفریقا و خاورمیانه، نشانههایی از فاصلهگرفتن این کشور از آمریکا است و در سالهای آینده این روند تشدید میشود.
سایر اعضای سازمان تجارتجهانی میتوانند به سازوکار حل و فصل اختلافات WTO متوسل شوند و از ضمانتهای این سازمان برای پیروزی در شکایات خود استفاده کنند. احتمالا ایالاتمتحده نسبت به شکایات سازمان تجارتجهانی بیتفاوت خواهد بود، اما ممکن است بیشتر نگران انتقامگیری سایر اعضا باشد. اتحادیه اروپا قبلا اعلام کردهبود که واکنشش به تعرفههای برنامهریزی شده ترامپ «فوری و شدید» خواهد بود و فهرستی از محصولات را برای تعرفههای تلافیجویانه آماده کردهاست که برای آمریکا دردناک خواهد بود و این کشور را پای میز مذاکره میکشد؛ جالب است که هر دو طرف بهدنبال وادارکردن طرف مقابل به مذاکره هستند. مذاکره برای رفع مشکلات تجاری هدف سازمان تجارتجهانی است، با این حال این مذاکرات ممکن است از نوع پیشبینیهایWTO نباشد. سازمان تجارتجهانی سیستمی برای مجوزدادن به اقدامات تلافیجویانه سنجیده و متناسب در قبال نقضهای ثابت شده و غیرقابلاصلاح مقررات خود دارد. به این ترتیب بهعنوان مثال، ایالاتمتحده مجاز به تلافی دربرابر شکست تجاری توسط اتحادیه اروپا در انطباق رژیم تجاری خود با قوانین سازمان تجارتجهانی است.