در این نوشتار به بررسی جریانها، انگیزهها، اهداف، شگردها و راهبردهای عناصر نفوذی در ارکان حاکمیت و ساختارهای اداری نمیپردازیم، بلکه قصد داریم با ارائه برخی نشانهها، مواردی از علائم را که احتمال «نفوذ» وجود دارد را معرفی کنیم تا به تشخیص بسترها و عوامل نفوذی کمک کنیم.
• هر کجا سپردن کارهای مهم به کارکنان ضعیف و ناکارآمد مشاهده شد، جای تردید و شک است.
• هرکجا اطلاعات و آمار غیرواقعی تدوین و ارائه شود، جای شک است.
• هر جا که افراد ناکارآمد مورد تحسین و تمجید شدند و شایستگان و نخبگان تضعیف شوند، مشکوک است.
• هر کجا کژفهمی نسبت به سیاست های کلی حکمرانی و اهمالکاری در اجرای برنامههای کلان کشور دیده شود، جای شک است.
• هر کجا بر بوروکراسیهای طولانی اصرار میشود و اصلاحات فرآیندهای زائد مسدود میشود، جای تردید است.
• هرگاه دیدید که افکار متحجرانه توسط متعصبین مقدس نما تحمیل میشود، آنجا را مشکوک بدانید.
• هر کجا سیستمهای جزیرهای تقویت می شوند و ناهماهنگی در فرآیندهای ( درون سازمانی و برون سازمانی) وجود داشته باشد، آنجا احتمال نفوذ است.(تداعی جمله ی کی بود، کی بود، ما نبودیم!)
• هر جا که مشکلات و نقاط ضعف سازمان به دلیل تعصبِ خودخواهانه، پنهان میماند و منافع عمومی آسیب میبیند، جای تردید است.
• هر کجا که بین کارکنان و مدیران بدون استدلال های منطقی بیاعتمادی ایجاد شود و جریان تفرقه افکنی درون سازمانی تشدید شود، مشکوک است.
• هر جا که انتصاب افراد ناکارآمد و بیربط به مدیریتها( گماردن افراد نامتناسب در پست های نامرتبط) رخ میدهد، آنجا جای تردید است.
• هر کجا حذف منتقدان دلسوز و مبارزهکننده گان با فساد صورت میگیرد، جای شک است.
• هر جا که اسناد مهم سازمانی گم یا به اشتباه بایگانی میشود، مشکوک است.
• هرگاه قومیتگرایی با هدف تفرقه افکنی تحریک و هویت و ملیّت ایرانیان تضعیف میشود، جای شک است.
• هر کجا که اختلافافکنی بین ملتهای همسایه رواج داده میشود، مشکوک است.
• هر کجا بر حفظ وضع موجودِ معیوب، استمرار است، جای تردید دارد.
• هرجا که از بازنگری ماموریتها و شرح وظایف سازمانی جلوگیری میشود، مشکوک است.
• هر جا که در بازنگری در ساختارهای کلان موازی و کهنه، به منظور هماهنگی و هم افزایی نظام حکمرانی، ممانعت می شود، جای شک است.
• هر جا از شفافسازی و پاسخگویی ممانعت میشود، آنجا احتمال نفوذ است.
• هر جا روحیه محافظهکاری و انفعال تقویت شود، جای تردید دارد.
• هرکجا از ساده سازی رویه های سیستم های کاری و مکاتبات اداری ممانعت شد، جای تردید است.
• هرگاه افراد خلاق و نخبه بیانگیزه میشوند، آنجا مشکوک است.
• هر جا که شاخص های کلیدی و معیارهای عملکرد بیارتباط به ماموریت های اصلی سازمان تعیین میشود، جای شک است.
• هرگاه سیستمهای نظارتی و کنترلی تضعیف میشوند و برای تقویت آنها اهمال کاری می شود، جای تردید است.
• هرگاه سازمان به مسائل و حواشی کم اهمیت که نفعی برای جامعه و سازمان ندارد سرگرم شد،جای شک است.
• هر جا تملق و چاپلوسی رونق دارد، آنجا احتمال نفوذ است.
• هر جا که سیاسیکاری در حوزههای تخصصی مشاهده میشود، جای شک است.
در پایان یادآوری میشود که تهدید مساله نفوذ هرچند مقوله ی جدیدی نیست، اما تغییر راهبردهای آن به یک تهدید نوین تبدیل شده است. امروزه میتوان ردپای نفوذ را در لایههای مختلف حکومت و تصمیمسازیهای کشور احساس کرد. امید است که در این شرایط پیچیده و دشوار، کشور ایران از آسیبهای نفوذیهای بدخواه مصون بماند.