بی انگیزگی در کودکان یکی از عواملی است که اگر درست و حسابی به آن پرداخته نشود، می تواند تاثیرات بسیار بدی را در آینده کودک بگذارد. نه تنها برای کودکان، بلکه برای هر فردی، انگیزه یکی از مهم ترین بخش هایی است که می تواند عملکرد و موفقیت فرد را در بخش های مختلف زندگی تحت تاثیر قرار دهد. انگیزه می تواند هر چیزی باشد و می تواند شامل لیست بلند و بالایی از عوامل محیطی و درونی و اجتماعی افراد باشد.
خیلی ها فکر می کنند که کودکان اصلا به موضوع انگیزه نیازی ندارند و کلا به صورت خودجوش یک سری کارها را انجام می دهند اما در اصل این طور نیست، کودک هم به نوبه ی خود برای انجام کارهایش در مقاطع مختلف به انگیزه احتیاج دارد و بدون انگیزه امکان دسترسی به اهداف و حتی لذت بردن از لحظات کودکی اش هم وجود نخواهد داشت.
طبیعتا یک کودک قادر نیست آن طور که باید، بی انگیزگی خود را درباره ی انجام خیلی از کارها برای والدین شرح دهد از این رو این والدین هستند که با دقت به رفتارها و عملکرد کودک در بخش های مختلف، متوجه منفعل بودن و یا فعال بودن کودک شوند.
در واقع بی انگیزگی می تواند در درس خواندن، معاشرت با هم سن و سال ها، معاشرت با خانواده، بازی کردن، فعالیت های مرسوم روزانه و غیره دیده شود که به هر حال هر کدام از این موارد، دلایل زمینه ای مختلفی را شامل می شوند. در ادامه سعی داریم تا موضوع بی انگیزگی در کودکان را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دهیم. برای آشنایی با این معضل تا انتهای مقاله با ما همراه باشید :
بی توجهی به امور مدرسه و انجام تکالیف، تا یک حدی قابل قبول است که هر کودکی نشانی از بازیگوشی و سر به هوایی دارد که به راحتی قابلیت حل کردن دارد. اما در برخی از مواقع، کودک هیچ علاقه و توجهی به تکالیف مدرسه ای خود نشان نمی دهد و خیلی از این تکالیف را به صورت نصفه و نیمه رها می کند و به سراغ آن ها نمی رود. در این موارد شما باید دقت کنید چرا ممکن است یک عامل زمینه ای در مدرسه و یا خود خانواده، کودک را نسبت به مدرسه و انجام تکالیفش دلسرد کرده است.
در این مورد باید حواس تان باشد که خجالت کشیدن با بی انگیزگی در برقراری ارتباط بسیار متفاوت است. مثلا کودک شما ممکن است که به صورت یکباره دیگر تمایلی به ارتباط و بازی با دوستانش از خودش نشان ندهد و یا اصلا تمایل نداشته باشد که با خانواده در ارتباط باشد و صحبت کند. این موضوع تا حد خیلی زیادی می تواند دلیل بی انگیزگی در کودک باشد اما خب می تواند دلایل پیش زمینه ای دیگری را نیز شامل شود.
بازی های تک نفره و فعالیت ها و علاقمندی های روزمره کودک عموما با یک شور و هیجان خاص کودک همراه است. اما کودکی که به بی انگیزگی دچار شده، به هیچ وجه تمایل ندارد که بازی های روزانه اش را تکرار کند و یا کلا برای بیدار شدن و کارهای روزمره دیگر اشتیاق داشته باشد. با دقت به این عملکردها و رفتارهای کودک، کاملا متوجه خواهید شد که دیگر آن شور و اشتیاق قبلی در کودک تان وجود ندارد و شما باید به دنبال راه حلی برای حل این مشکل باشید.
همان طور که می دانید، خانواده می تواند نقش بسیار مهم و موثری را در رشد و پرورش یک کودک ایفا نماید. به عنوان یک پدر و مادر و والدین کودک، باید حواس تان به انتظارات و خواسته های تان از کودک تان باشد. در واقع شما نباید کودک تان را مسئول رسیدن به تمامی خواسته هایی کنید که روز ی می خواستید و نشد.
یادتان باشد که کودک شما یک انسان مستقل است که توانایی ها و ظرفیت های جسم و روحی خاص خودش را دارد و در اکثر مواقع کمال گرایی شما و تشویق او به ایده آل بودن می تواند فشار زیادی را به او وارد کند و او برای فرار از این فشار، روش انفعال و بی انگیزگی را پیش بگیرد.
چه بخواهید و چه نخواهید، شما به عنوان والدین کودک، مهم ترین و تاثیرگذارترین افراد در زندگی او هستید، تمامی رفتار و کردار شما و حتی ارتباط شما بر روی روابط و خواسته ها و روحیات فرزند شما تاثیر می گذارد و بعد از چند مدت، نتایج تمامی این رفتارها در کودک شما ظاهر خواهد شد.
اختلاف متداوم بین پدر و مادر، باعث می شود که کودک احساس ارزشمندی خود را از دست بدهد و با خود فکر کند که هر کاری که می کند کسی به آن توجه نمی کند و برای کسی مهم نیست. از این رو دیگر انگیزه ای برای رشد و فعالیت و تلاش ندارد و به بی انگیزگی دچار می شود.
یکی دیگر از مهم ترین عواملی که می تواند باعث بی انگیزگی در کودکان شود، عوامل و شرایط محیطی است. کودک در سنین کودکی خود عموما در مجامعی مانند مدرسه، گروه دوستان، خانواده و غیره حضور دارد. البته این روزها می توانیم فضای اینترنت را نیز به جمع مجازی شرایط محیطی اضافه نماییم. یادتان باشد که کودک شما دائم در حال مقایسه و یادگیری است.
اگر این احساس به او منتقل شود که به حد کفایت مورد تایید نیست، طبیعتا گوشه گیر می شود و دیگر هیچ تلاشی برای اثبات خود نخواهد کرد. البته کنترل شرایط محیطی کار بسیار سختی برای والدین است اما شما تا د توان خود می توانید محیط هایی که قرار است کودک شما در آن حضور پیدا کند را تعیین کنید و از فضاهای سمی او را دور نمایید. البته باز هم ادعا می کنیم که این کار، کار سختی است که به توانایی روحی بسیار بالایی نیاز دارد.
حواستان باشد که به توانایی ها و ویژگی های مثبت کودکان دقت کنید و دائم آن ها را به او یادآوری کنید.
به کودک تان توجه کنید و اجازه بدهید که او احساس کند که مهم است و برای کارهایش انرژی و انگیزه کسب کند.
سطح انتظارات تان را در زمینه های مختلف از کودکان پایین بیاورید. مثلا به ازای فراهم نمودن امکانات بسیار بالا از او نخواهید که حتما نمره الف مدرسه باشد و تایید خود را در گروه عالی بودن و خوب بودن او قرار ندهید. این کار باعث می شود تا کودک شما از درون تهی شود.
مطمئن شوید که کودک شما به حد کافی استراحت می کند و به اندازه کفایت غذا می خورد. این دو عامل تاثیرات بسیار زیاد و مستقیمی بر روی کیفیت حال یک کودک و کل کیفیت حال همگان دارد.
در نهایت کمک گرفتن از یک مشاور کودک، می تواند توانایی شما را برای تسلط بهتر و بیشتر بر روی اوضاع بالا ببرد. مشاور کودک بار سنگینی را از روی دوش شما بر می دارد و به صورت تخصصی و استاندارد، راه های ارتباط با کودک و مقابله با چالش های احتمالی او را به شما می آموزد.
گردآوری : بخش کودکان بیتوته