اعتمادآنلاین: یک سلام با همان لحن و بیان هیجانانگیز کافی بود که علاقهمندان دنیای فوتبال بار دیگر به یاد بیاورند که صداوسیما با ممنوعالفعالیت کردن عادل فردوسیپور، چه نعمت بزرگی را از آنها دریغ کرده است. فردوسیپور در تمام این سالها و بعد از رخت بربستن از تلویزیون، روزبهروز بر شهرت و محبوبیتش افزود، اما همه میدانستند که جایگاه و نقش موردعلاقه او کماکان گزارشگری فوتبال است. عادل فردوسیپور، مرد محبوب این روزهای دنیای فوتبال در ایران که حالا میتوان گفت محبوبیت او از بسیاری از فوتبالیستها هم فراتر رفته، با چند گزارش در آپارات اسپورت بار دیگر نام خود را سر زبانها انداخت تا نشان دهد کماکان دود از کنده بلند میشود.
لحن جذاب، دایره واژگان گسترده، تسلط و دانش فوتبالیتحسینبرانگیز و سکوتها و آکسانهای بهجا در گزارش تنها بخشی از توانمندیهایی است که فردوسیپور را در گزارشگری فوتبال، فرسنگها از دیگران جلو میاندازد. در شرایطی که گزارشگرانِ - حتی کهنهکارِ - تلویزیون، این روزها با اطلاعات اندک و گاه جملات قصار خود، سوژه شبکههای اجتماعی میشوند و با هر گزارش تازه، تنها خاطرات شیرین گزارشهای گذشته را مخدوش میکنند، یک سلام گفتنِ عادل فردوسیپور، با آن جملات و کلمات حسابشده و از پیش برنامهریزیشده، در فاصله ده، بیست دقیقه بعد از مسابقه فوتبال، به ترند شبکههای اجتماعی مبدل شد و این نشان میدهد که فردوسیپور هرقدردر این سالها از «تلویزیون» دور بوده، به «رسانه» نزدیک شده است.
در این میان، صداوسیما که به جد احساس کرده قافیه را باخته و با پدید آمدن پلتفرمهای مختلف، از شبکههای نمایش خانگی گرفته تا همین آپارات اسپورت، دیگر نهتنها مرجع تماشای مسابقات ورزشی نیست، بلکه غالبا به انتخاب دوم و سوم تماشاچیان برای دیدن یک مسابقه تبدیل شده است، در روزهای گذشته حرفهایی را از گوشه و کنار در رسانههای مکتوب و آنلاین منتشر کرده که میگویند آغوش صداوسیما برای بازگشت چهرهها گشوده است. اما سوال اینجاست که از کجا معلوم این آغوش باز، صرفا یک خدعه برای مخدوش کردن چهره رسانهایهای باسابقه نیست؟ آیا باید باور کرد صداوسیما دارد همچون دولت، مسیر وفاق را در پیش میگیرد یا اینکه این تنها یک سودجویی از شهرت زایدالوصف چهرههایی چون عادل فردوسیپور به مدد رسانههایی غیر از تلویزیون است؟
من اما فکر میکنم که پلتفرمها و خود عادل و هرآنکه مثل او باتجربه و دنیادیده است، به این در باغ سبز نشان دادنها وقعی نمینهند و با پوزخندی، کارشان را پی میگیرند و افسوس میخورند برای روزگاری که میل و اشتیاق کار کردن در صداوسیما را داشتند، اما عدهای با دامن زدن به کینهها، بهترین سرمایههای رسانهای این کشور را از صداوسیمای ملی طرد کردند.