علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس در گفتوگویی اظهار کرد: «مغز انسان از دوران آغازین زندگی بسته شده و عقل شروع به رشد میکند؛ تا زمانی مغز هیجانی بر مغز عقلانی وی چیره میشود، در نتیجه کنترل عمده رفتارهای نوجوان به دست هیجانهای او میافتد و استدلال، عقلانیت و خودنگهداری در این دوره بسیار ضعیف میشود که هورمونها درون مغز تغییر میکند و انسان از دوره دوم کودکی به دوران نوجوانی یا بلوغ میرود.»
این جامعهشناس شناس گفت: «وقتی دوره دوم کودکی تموم شده و فرد به دوران آغازین نوجوانی قدم میگذارد تغییرات هورمونی باعث میشود عقل فروریزد و همچون دندان شیری عقل دائمی شروع به رشد میکند. قسمت پیشینی مغز انسان میتواند به کنترل روابط، ارتباطات گوناگون او، کنترل کلام، رفتار و تشخیص بد بودن رفتارهای انحرافی از جمله بزهکاری کمک کند.»
شریفییزدی ادامه داد: «شخصی که وارد دوره نوجوانی میشود به این دلیل که این بخش از مغز در اون دچار خدشه بوده و هنوز کامل نشده است، احتمال گرایش به رفتارهای بزهکارانه در او افزایش مییابد و مغز هیجانی بر مغز عقلانی وی چیره میشود در نتیجه کنترل عمده رفتارهای نوجوان به دست هیجانهای او میافتد و استدلال، عقلانیت و خودنگهداری در این دوره بسیار ضعیف میشود در نتیجه بیشترین احتمال رفتارهای انحرافی، انفجاری و خارج از عقلانیت در نوجوان گسترش مییابد.»
این جامعهشناس گفت: «علاوه بر آن مسئله ژن نیز بسیار مهم است نوجوانهایی که ژنهای خاصی مثل افسردگی یا روانآزردگی دارند بیشتر در خطر انجام رفتارهای انحرافی هستند. مورد دیگر محیط است که نقش اساسی در کنترل رفتارهای نوجوانان دارد. نوجوان در محیطهایی که ریسک رفتارهای پرخطر در آنها مثل حاشیه شهرها بالاتر است، بیشتر در معرض آسیب هستند.»
وی گفت: «علاوه بر موارد ذکرشده نوجوانان بسیار تحت تاثیر تقلید از همسالان خود بوده و اگر در گروههای دوستان خود شخصی به سمت این رفتارها برود، آنها نیز ممکن است به این رفتارها ترغیب شوند.