به گزارش خبرنگار فرهنگی تابناک؛ این روزها که صحبت از یحیی سنوار زیاد است، باید به سراغ کتابی از او رفت که در روزهای اسارتش آن را نوشت. کتابی که نباید انتظار داشت یک رمان قوی باشد و تمام اصول رماننویسی در آن رعایت شده باشد، اما میتوان از آن انتظار داشت که دنیای واقعی فلسطینیها را نشان بدهد که چنین کاری را به خوبی انجام داده است.
این چند وقت، هرچه خبر و گزارش خواندهاید و شنیدهاید از فلسطین، همه را کنار بگذارید و یکراست بیایید سراغ «خار و میخک». آن هم از نویسندهای که طعم اسارت را چشیده، آنقدر باهوش بوده تا زبان عبری یاد بگیرد و بفهمد که حرف حساب صهیونیستها چیست، از اخبار آگاه بوده، و خلاصه این که، زندگی واقعی خودش و یکی دو نسل اخیرشان را با همین تجربه زیسته، به تصویر کشیده.
«خار و میخک» ماجرای زندگی یک پسربچه است به نام احمد. اصلا انگار یحی سنوار جهان فلسطینیها را از زاویه دیدِ یک کودک و کمی بعدتر، یک نوجوان میبینید. به همین خاطر، آداب و رسوم زندگی آنها حتی در اردوگاه، خیلی خالص و بکر بیان میشود؛ بیهیچ تعصب و جهتدادنِ خاصی.
احمد به همراه خانوادهاش در اردوگاه الشاطی، به همراه دیگر آوارههای فلسطینی زندگی میکند و مدام صدای دستورهای صهیونیستها را برای ممنوعیتها و قوانین جدید میشنود. احمد با یک جفت کفش قرمز دستِ دوم که مادر برای مدرسهاش خریده خوشحال میشود و با حکم دادگاههایی که برای اطرافیانش میآید، غمگین میشود. او پیوسته شاهد اشک مادران است؛ چه وقتی که این اشک برای برگشت اسرا باشد و چه وقتی که یکی از دوستان و همراهان دیگر نیست و اسیر میشود و باید انتظار بازگشتش را کشید.
احمد جهان را از زاویه دید خودش میبیند و به همین خاطر است که وقتی از یک عروسی خانوادگی حرف میزند، برایش مهم است که خوردن شیرینی و باقلواهای زیاد لذتبخشترین قسمت عروسی است، و وقتی یک مهمان ناخوانده میآید، نان و زیتون، سریعترین پذیرایی ساده است که همه را راضی و خوشحال نگه میدارد.
او مثل خیلیهای دیگر در اردوگاه زندگی میکند و همانجا مدرسه میرود و از خوردن سیب (میوهای که فقط دو سه بار در زندگی تجربهاش کرده) سر ذوق میآید. حتی توصیف میکند که دخترها و پسرها با چه نظم و ترتیبی به مدرسه میروند و حتما باید حواسشان باشد که دخترهای همسایه، مثل خواهرانِ آنها هستند و هر نوع ارتباطی میانشان درست نیست. دقیقا خلاف چیزی که احمد میان دخترپسرهای صهیونیست میبیند و متعجبش میکند. اصلا همین جهان صهیونیستهاست که مدام پسر را در خیال فرو میبرد که تحت چه قوانینی زندگی میکنند و چرا آنقدر، سبک زندگیشان با آنچه او و همسایگانشان دارند، متفاوت است.
او روستاهای محل زندگیاش را قبل از اشغال اسرائیلیها توصیف میکند و وضعیت مردمانش را در دل داستانِ خود میگوید. اما حتی توصیف انسانها در اثر او بیهدف نیست. هر کدام از مردانِ اطرافش نماینده یک دسته از مبارزان فلسطینی هستند؛ حرفهای یک برادر رنگ و بوی نماد سازمانهای آزادیبخش را دارد و حرفهای برادر دیگر نماد سازمان فتح را. در این میان هم هستند شخصیتهایی که انگار نمایندگی جنبش حماس را بر عهده گرفتهاند.
بحثهایشان در یک جمع خانوادگی، فارغ از تمام اخباری که ما میخوانیم یکی از واقعیترین و بیپردهترین بحثهای بیسانسور است که نشان میدهد مبارزان فلسطینی هر کدام چه رویایی در سر دارند و برای رسیدن به آن میخواهند چه کنند.
کتاب «خار و میخک» یکی از آثاری است که اسرائیلیها از انتشار آن وحشت داشتند و مانع نشر عمومی آن میشدند اما الان در ایران، با چند ترجمه چاپ شده که یکی از ترجمههای خوب آن، از اسماء خواجهزاده است که در انتشارات کتابستان منتشر شده و به راحتی میتوان آن را تهیه و خریداری کرد.