بیوگرافی رضا صادقی
رضا صادقی در سال ۱۳۵۸ در شهر بندر عباس به دنیا آمد. رضا صادقی خواندن را از زمزمه های قرآن شروع کرد و آشنایی او با موسیقی به طور اتفاقی در ۱۶ سالگی صورت گرفت.
پس از آشنایی با سبکهای مختلف رضا صادقی تصمیم به ابداع روشی به نام خود کرد و اولین تجربه خود در موسیقی را تحت عنوان آلبوم راز عشق در سال ۱۳۷۲ ارائه کرد. بعد از آن همکاری رضا صادقی با گروه هنری کیمیا آغاز شد و آلبومهای گل لاله، رویای شیرین و مستانه و دیوانه را عرضه کرد. رضا صادقی چندی بعد برای پیشرفت در کار به تهران آمد.
علاقه رضا صادقی به هنرمندانی همچون چشم آذر و بابک بیات باعث شد تا آثار او تحت تاثیر آنها قرار گیرد. همچنین وی در بعضی کارهای خود از اشعار مهدی اخوان ثالث و سهراب سپهری استفاده کردهاست. رضا صادقی در زمینه شعر و ادبیات فعالیت دارد و به شاعرانی چون اخوان ثالث، حافظ، مولانا، سهراب سپهری، شاملو علاقمند است.
صادقی در سال ۱۳۷۵ کاست گل لاله را ارائه کرد که به نوعی با کارهای قبلی او تفاوت داشت. رضا صادقی در سال ۱۳۷۶ بندرقدیم، ۱۳۷۷ مستانه و دیوانه، در سال ۱۳۷۸ رویای شیرین و ده ثانیه را به بازار موسیقی ارائه داد. در سال ۱۳۸۰ کاست عاشقم من را که با گیتار اجرا شد را به بازار ارائه داد که مورد استقبال قرار گرفت.
او مدت ۸ سال پیراهین مشکی به تن داشت و همه مردم رضا صادقی را مشکی پوش میشناختند تا اینکه در سال ۱۳۸۱ کاست حکایت مشکی پوش را به مردمی تقدیم کرد که سالها او را با مهرشان به اوج سوق میدادند.
رضا صادقی در سال ۱۳۸۲ با کسب تجربه های تلخ و شیرین آلبوم مشکی رنگ عشقه را که عشق خودش به مشکی بود ارائه کرد. این آلبوم شروعی از رضا صادقی برای دنیا قشنگ مشکی بود که نظر خیلیها را جلب کرد.
در سال ۱۳۸۴ رضا صادقی اولین آلبوم رسمی خود را با عنوان «پیرهن مشکی» و در سال ۱۳۸۶ آلبوم «وایسا دنیا» را ارائه کرد و توانست عنوان بهترین آهنگساز و خواننده را به خود اختصاص دهد.
رضا صادقی حدود ۱۲۰ ترانه در قالب ۸ آلبوم ارائه کرده و در بین اهالی موسیقی و علاقمندانش به مشکی پوش معروف شده است.
وی از ۲۵ مرداد سال ۱۳۷۲ لباس مشکی بر تن کرد. آغار معروفیت رضا صادقی به ترانه مشکی رنگ عشقه در آلبوم پیرهن مشکی برمیگردد. صادقی مستندی به نام رمز شب را روانه بازار کرد که آن را حقایقی در مورد زندگی و کار خود اعلام کرده است. رضا صادقی در سال ۱۳۹۰ آلبوم دیگری به نام دیگه مشکی نمیپوشم! را ارائه کرد. در این آلبوم شعر ۱۲ آهنگ را خود رضا صادقی گفته است.
فیلمی درباره زندگی رضا صادقی با نام بی خداحافظی و بازی او نیز ساخته و در سال ۱۳۹۱ روی پرده سینماها رفت. اصرار رضا صادقی برای مشکی پوشی صرفا شخصی بوده اما پس از مدتی با خیل عظیمی از همفکران خویش همراه شد و مشکی پوشان با پیروی از اصل با هم بودن نه بر هم بودن مسیر خوب تفکر کردن را آغاز کردند.
رضا صادقی با نام مستعار سلطان مشکی، کنسرتهایی نیز در کشورهای کانادا، مالزی، استرالیا، آلمان، قطر و دبی برگزار کرده است.
ازدواج رضا صادقی
عکس رضا صادقی و همسر و فرزندش
1. داستان ازدواجت چطور بود؟
داستان خاصی نداشت، در سفر به آلمان از طریق دوستانم با خانوادهای آشنا شدم و در مدتی كه آنجا بودم احساس كردم باید به این اندیشه باشم كه تفكری جز تفكر خودم را بپذیرم، ضمن اینكه همسرم خیلی آدم صادقی است. برخلاف من عصبی نیست، خیلی لبخند میزند، مهربان است، آدمها را دوست دارد و به بچهها عشق می ورزد.
2. جزو طرفداران تو بود؟
بیشتر طرفدار تفكر من بود تا طرفدار آهنگهایم؛ این بیشتر جذبم میكرد. تفكرات و حتی مطالعات و مصاحبههای من. از مصاحبههایم بیشتر از شعرهایم آگاه بود و این برای من جالب بود. همسرم سالها از ایران دور بود، با فرهنگ اروپا آشناتر بود. برای من مهم این است كه همسرم در یك خانواده اصیل و با تفكرات ایرانی بزرگ شده است.
اصالت همیشه برای من خیلی مهم بوده است. یك ویژگی مثبت دیگر او سیدزاده بودنش است. پدرخانم من اهل مطالعه و كتاب است، كلكسیون كتاب دارد و از همه مهمتر اینكه احساس میكنم همسرم، مادر خوبی برای بچههای من است. بدون تعارف میگویم همه مردهای جهان بعد از مادرشان از همسرشان توقع مادر بودن دارند.واقعا ممنونم كه بچهبازیهایم را طاقت میآورد.
دركل احساس خوبی به تمام اتفاقات دوروبرمان دارم و یكی از ستارههای خوب زندگی من همسرم است. یكی از دلایلی كه محل زندگی ام را به كرج انتقال داده بودم این بود كه نمیخواستم ازدواج كنم. دورترین نقطه كرج رفته بودم و با خودم میگفتم اینجا ته دنیاست و داستان تمام میشود اما حالا وضع فرق کرده است.
مصاحبه با رضا صادقی
3. ازدواج تو باعث شد كه سر زبانها بیفتد كه میخواهی برای مدتی از ایران بروی؟
آن موقع فكر میكردم اگر از ایران هم بروم به تنهایی گرایش پیدا نمیكنم. من سرزمینم را دوست دارم. بارها و بارها به كانادا و استرالیا رفتهام و مدت زیادی ماندهام اما نمیتوانم در غربت زندگی كنم. اینكه از خانه بیرون بیایم و به جای «سلام» بگویم «های» برایم خندهدار است.
حاضرم بگویم چند تومان میشود تا بخواهم بگویم چند دلار بدهم. شعار شخصی من این است كه خانه كوچك پدرم خیلی امنتر است تا خانه بزرگ پدر همسایه. چون در خانه همسایه باید همیشه بخندم، اگر لبخند نزنم پرتم میكنند بیرون اما در خانه كوچك پدرم میتوانم گریه كنم، بخندم، عصبی شوم، آرام باشم و جای ماندن دارم.
4. گفتی همسر من، مادر بچههایم است مگر چند فرزند میخواهی؟
تا الان به 3 بچه فكر كردهایم.
5. این فرهنگ پذیرش بچه چطور برای همسر شما جا افتاده؛ به خصوص كه در خارج از ایران بزرگ شدهاند؟
همسرم عاشق بچههاست. ما حتی اسم بچههایمان را هم انتخاب كردیم؛ قصه، عشق، ایلیا. درواقع دو دختر دلم میخواهد و یك پسر. البته هرچه خدا بخواهد همان است. عشق را به این دلیل انتخاب كردم كه در مدرسه به دخترم بگویند «عشق صادقی» خانم «عشق صادقی» بیاید دفتر، دیگر كسی رویش نمیشود به عشق من بگوید بالای چشمت ابروست. «قصه» را هم دوست دارم چون صدایش كنند «قصه صادقی».
ایلیا را هم چون ارادت خاصی به امیرمؤمنان دارم انتخاب كردهام. نمیخواهم اسم علی را انتخاب كنم كه اگر بچه بدی از آب درآمد، به اسم علی بیحرمتی شود.
آشنایی با رضا صادقی
6. مراسم خواستگاری شما مراسمی سنتی بود؟ آیا پدر و مادرتان هم حضور داشتند؟
بله، من خیلی دوست داشتم مراسمم ایرانی و منطقی باشد. پدر و مادرم منت بر سر من گذاشتند و به منزل پدری خانمم در ایران آمدند. از پدر و مادر خانمم خیلی ممنونم چون این رنج را از من گرفتند كه بخواهم به آنجا بروم و لطف كردند ما را زمانی كه برای دید و بازدید آمده بودیم، پذیرفتند!
7. سرنوشت تو از بندرعباس با سرنوشت كسی در آلمان رقم خورد، چقدر به قسمت اعتقاد داری؟
یكسری اتفاقات جالب برای من پیش آمد، شاید خیلیها اسم این صحبتها را بگذارند توجیه اما من همیشه برای كارهایم توضیحخواستم. همیشه یكسری نشانه میدیدم، مثلا میگفتم با آدمی که در ایران است ازدواج نخواهم كرد، به این دلیل كه آن فرد كاملا دنبال رضا صادقی خواننده دویده و اگر كسی را انتخاب كنم كه از ایران دور بوده، من، خودم را میتوانم آنطور كه هستم معرفی كنم نه آنگونه كه معرفی شدم.
یكسری نشانه هم دیدم كه فكر كردم اتفاق مباركی برای من است. از همه مهمتر مهربان بودن اوست، چیزی كه از روز اول باعث شد از درون و سراپا زیبا شوم، خنده او بود.
8. در این مدت شعری برای او خواندهای؟
در این آلبوم آخرم بله، شعری برای او خواندم.
9. اگر عشقی به وجود بیاید، قاعدتا زایشی هم به همراه خواهد داشت. آیا این عشق تو را در خواندن شعر و آهنگ هیجان زده می كند؟
در آلبوم عاشقتم این موضوع مشخص است. به وضوح عشق را در آلبومم خواهید شنید.
10. در مراسم ازدواجت هم مشكی پوشیدی. عكسالعمل مهمانها در برابر لباس مشکی تو چطوربود؟
خیلی تعجب كردند، اما برای خودم جالب بود كه وقتی وارد مراسم میشوم با چه عكسالعملی مواجه شدم. یكی گفت: «اِ». یكی گفت: «رضا؟؟» یكی گفت: «مشكی؟» اما اگر غیر از مشكی میپوشیدم تماما روی هر آن چیزی كه گفته بودم، باید خط میكشیدم. من گفتم «مشكی رنگه عشقه» الان من به عشقی دارم میرسم كه عشق شاعرانه، قلبی و احساس من است و اگر با رنگی غیر از این بیایم دروغ گفتهام.
جدیدترین عکس های رضا صادقی
11. این خواسته ات را تحمیل هم می كنی؟ چون دیدهام كه دوستانت هم مشكی می پوشند.
خیر، آنها واقعا خواسته خودشان است.
12. رنگ مشكی شما را دور یك حلقه جمع كرده است؟
خیر، نوع تفكراتمان كنار هم باعث جمع شدنمان دور هم است.
13. برادرت هم به دلیل تو مشكی میپوشد؟
خیر، شاید شما اتفاقی با تیپ مشكی او را دیدهاید، محمد رنگهای متنوع میپوشد و جالب است كه در شبهای كنسرت من حتی یك شبش را هم مشكی نپوشید نامرد! (میخندد)
14. اگر عشق صادقی بگوید: بابا مشكی نپوش، چه اتفاقی میافتد؟
از عشق خواهش می كنم اجازه بدهد مشكی بپوشم و اگر قبول نكرد التماسش میكنم. فكر نمیكنم دخترم راضی شود اشكهای پدرش را ببیند. در نهایت گریه میكنم تا دلش به رحم بیاید و راضی شود.
برخی آثار رضا صادقی:
آثار رضا صادقی
1382 | کما |
1383 | پرچم مشکی |
1384 | دلم برات میسوزه |
1385 | پیرهن مشکی |
1386 | وایسا دنیا |
1388 | چقدر سخته (غیر رسمی) |
1388 | یکی بود یکی نبود |
1388 | سلام آقا (دو قطعه در وصف امام حسین) |
1389 | هشت (یک قطعه در وصف امام رضا) |
1390 | آلبوم دیگه مشکی نمیپوشم |
عکس های جدید رضا صادقی
رضا صادقی و دخترش
عکس های جدید از رضا صادقی
گردآوری: بخش فرهنگ و هنر بیتوته
منابع:
rahafun.com
bartarinha.ir